تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف درد بی پایان درد جدایی تو به پایان نمی رسد این درد هیچ وقت به درمان نمی رسد شب بی نهایت است و قرار طلوع نیست ظلمت به فجر صبح درخشان نمی رسد آواره ام به تشنگی اما به روزگار راهی دگر به چ......

ادامه شعر
لیلا طیبی

احساساتم گل داده‌اند! از رقص پروانه‌ها --در درونم می‌فهمم. #لیلا_طیبی(رها)...

ادامه شعر
حافظ کریمی

درود بر مدافعان حریم قرآنی افتخار ولایت و عزت ایرانی رهروان امام و عاشقان علی سربازان خدا و مطیعان ولی ارتشیان سرافراز و محافظان یقین مبارک باد روزتان سلحشوران متین چهل و نه هزار لاله داده اید به دی......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

هیهات که خوابست ، چه خواب این بشرتو در خواب خـُمار اسـت ، نجـوید اثـر تـو با رأی و رضای تو اگر زندگی آموخت بیـهوده نـمی مـاند ، جـوید خبر تو ٭٭٭ مـا میــو......

ادامه شعر
رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

دل مُو ماتمی سرشار داره دلم کی طاقت آ زار داره نمی دونم چه کردُم با دل خود که وا خود دل سر پیکار داره بجنگه با دلم هر لحظه اما چه احوالی بد و غمبار داره شبیه محتضر اندر دم مرگ دو چشم تر به ر......

ادامه شعر
Dariush Jelini

من اینجا هنوزم به یادِ تو ام به یادت هنوزم دلم سَرخوشه خودت نه ولی غصّه‌ی چشم هات منو یک روز از این روزا می‌کُشه شدم عاشقی که واسه بودنت دلش رو به هر در داره می‌زنه کسی که واسه داشتنِ چشمهات از هر چ......

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

میوه ممنوع شده گلگون لبان او خوشاب آن دم نوش کنم ز می ارغوان او مرا ز دور سوزاند تب دستان او کَی باشد شوم، محو آغوش سوزان او؟ غرق گنه شوم ولی وفادار عشقم... ۱۴۰۱/۵/۲۹ ۱:۲۱ شب شعر پیشرو شعر سروش مرض......

ادامه شعر
عرفان ویسی (هستیار)

مثل خرمالوی خوش رنگی که در این عصر تلخ طعم لبخند مرا شیرین و هم گس می کنی سبز، آبی، صورتی، فرقی ندارد رنگ ها این تویی رنگ لباست را مشخص می کنی......

ادامه شعر
حمید گلی زاده

تو همانی که دَمادَم زِ خدا خواست دلم صنما باتو عجین گشته فقط آب و گِلَم نِگَهَم تا که بیفتاد بر آن سیمایت شد نمایان و عیان در نظرم باغِ اِرَم تو همه مال ومَنال و همه داراییِ من بعدِ تو هیچ نَیَرزَد......

ادامه شعر
حافظ کریمی

وای بر انسان ها که در خُسران سَرند کفر نعمت میکنند و ناسپاسی برترند اینهمه نعمت خدایش داده بر او باصفا می کند جای تشکر بر خدایش او جفا ان الانسان لفی خُسرنص دستورخداست کفر نعمت گر کند انسان ز ان......

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

سروشی به نام غم غم در زندگی، زندگی می کند همچون ابلیس که دیر می مانَد همسایه ی پر اذیتی که - فراوان اذیتی که- نبایدَش کشت بدتر که خودش هم می داند و از گلستانک این آبادی کویری گل می چیند می چین......

ادامه شعر
عنایت کرمی

توی پیچ و تاب زلفات، خیلی وقته که اسیرم چش به راهِ اون نگاتو، خنده های بی نظیرم واسهٔ این که بمونم، تا همیشه مستِ چشمات هزینش مرگم که باشه با دل و جان می پذیرم خوش به حال اون دلی که، به دلِ تو بسته ب......

ادامه شعر
احمد صیفوری

همهٔ عمر به دنبال رفیقی گشتیم... وقتِ آن است به آغوش خدا برگردیم #احمدصیفوری ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف بی چهره بی سرو بی پا و سامانم نمیدانم کی ام من یکی از صد هزارانم نمیدانم کی ام چشم بگشودم به کابوسی و در آن وضع و حال دیدم از بس که پریشانم نمی دانم کی ام آن قدر تردید در آوند روحم ر......

ادامه شعر
فرهاد  احمدیان

بوی عطر گلها مست کرده هوا را آن غنچه عشق یاد آرد نام خدا را عاشقان بی خبر باشند از حال دل ای عشق از کجا آوردی این نوا را جانا در جوشی یا احساس دلتنگی در عشق زمینی نباشد بوی وفا را چه آوردی به کف......

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《پُست مدرن》 زیبای من..؛ سُرمه ی چشمانت شبیه کشور متمدنی ست که می توان با رُباعی نگاهت در عصر هزاره ی اشعار به سبک سنتی پُست مدرن ترین غزل ها را سرود! شاعر: مرتضی سنجری......

ادامه شعر
محمد  عالمی

از حسین چه بگویم که مظهر عشق و صفا ست از حسین چه بگویم که مظهر لطف و و فــا ست از حسین چه بگویــم که سرو ر شهید ا ن ا ست از حسن چه بگویم که عشق است ولطف خداست از حسین چــه بگــویــم کـــه سالا......

ادامه شعر
روح الله اسدی

عُمریست دَویدم و به جانان نرسیدم چون خاکِ عطشناک به باران نرسیدم در کشورِ دل جز تو ز هر عشق بُریدم بیمارم و دل خسته به درمان نرسیدم آتش زده این غم به روانم ، ِدل وجانم از ریشهِ شِکستم و به سامان نر......

ادامه شعر
علیرضا خوشرو

تا ابد در سیــنه می مانی و یـــار من تویی همـدم تنهـــــــایـیِ شبهــــای تار من تویی چون تو را کمتر کسی در زندگــی یابد عزیز زندگـــــی زیبــــا شود وقتـی نگار من تویی بهتر از هرکس،تو من رامیشناسی ......

ادامه شعر
سیدرضا موسوی راضی

بمان کـــه شور بهاری و بی تو پاییزم اگــــر چه کوه شمالم ، کویر مهریزم ز جای پای تو در خانه ، پیچکی وحشی زند جوانه و پیچد به خاطـــــرآ‌ویزم تو آن ستارهء صبحی که چون سحر تابی سمند خـــاورم آید به ......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا