تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حافظ کریمی

[دلنوشته ای بر حزب ۲۸ آیات ۷۴تا ۱۱۰ سوره مبارکه انعام] آیه ۷۴- وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَهً إِنِّی أَراکَ وَ قَوْمَکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ یاد کن ابراهیم که......

ادامه شعر
محمد مولوی

پنجشنبه ها به قبرستان روستا می روم مرسوم است از خانه زیاد دور نیست نه برای فاتحه به مردگان بلکه برای دیدن زندگان برای تماشای مردگان زنده که در میان قبر راه می روند چند ثانیه در کنار سنگ قبری مکث می......

ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

این‌‌‌‌جوری نگاهم نکن وگرنه آب می‌شوم پای اناری که برای تو دانه کرده‌ام...! ...

ادامه شعر
ادریس علیزاده

قصد من از شعر بر آن شد ورود آن چه که دل دادگی ام می سرود حال من از دلبر و درد فراق وصف همان عاشق یکرنگ بود بی خبر از دشمن در خانه ام قصد ، حفاظت شدنم از شنود آنچه ولی من از آن ترس داشت وسعت دنیای م......

ادامه شعر
رامین خزائی

با دوز و کَلَک خُردُ مُریدَم شُدِه ای نادیدِه بهشتی کِه خَریدَم شُدِه ای از ثُور و حَمَل نامَدِه بودی بِه خدا بَر قَبرِ پدرجَدِّ تو ......دَم شُدِه ای با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

هـدایــت گریــهای حــق را نگـــر هدایـــت کنـــد آدم از یـــکدیـــگر هدایـــت کنـــد آن بــه ترتیـــب خاص بـه هـر خاص و عـامــی ، نیــکو سِیـــَر ٭٭٭ ......

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

نقاب خسته شد ماه ز دیدارِ رخِ خویش در آب ماهِ من از رخِ زیبات بیانداز نقاب نیمه شب شد بگشا میکده را حضرتِ عشق! مست کن جانِ من از گیسویِ همرنگِ شراب این همه شرم تو را شهره‌یِ آفاق نمود شد کساد از ......

ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

مگر این ساحل گشت ارشاد ندارد که در تاریکی شب ماه، می‌بوسد لب دریا را...؟! ...

ادامه شعر
بردیا امین افشار

یک شب ، رویایت هم که شده میگذرد از آسمانم و من صید می‌کنم ... شهاب خیالت را با کمانم … یک شب ، نگاهم میکنی با عشق صدایم می‌کنی و من با نفسی سرد میگویم که گذشته ... دیگر زمانم......

ادامه شعر
jalal babaie

چند لحظه ی پیش زلزله زد به گیلان.آن است نشانه ی ز یزدان.چون زلزله نشانه ی خدا است.شیطان صفت،راه او ز این راه جدا است.ترساندو پیچاند آن زمین ومردمان.تا آن نشانه ی خداوند پیدا شود در جهان.سجده به خدا ه......

ادامه شعر
محمدکاظم پرستش

دلم نزد بهاار است و تنم همچون خزان گشته زمستان را به سر آور که رگبارش روان گشته اگر بینی تو سودا را که اندر سر فغان دارد چه دانی داغ صفرا رزا که اندر دل نهان گشته اگر خواندی و درماندی ز فهم و درک اشعا......

ادامه شعر
سکینه شهبازی

مرا یاد کن در روزهای سخت زندگی یاد تو امید شیرینی است در دل شب های تلخ زندگی ای کاش می شد اندوه هایم مرا فراموش کنند تا فصل کوچ زندگی... سکینه_شهبازی......

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《 دیکتاتور》 حوّای من..، بی دلیل نیست چشمان وحشی تو بویی از دموکراسی نبرده اند؛ عطر رُز موهایت حکومت می کند در قرن مُدرن که اینگونه بی رحمانه زیر یوغِ حکم پادشاه دیکتاتور قلب مرا حبس کرده، و می ترسم ......

ادامه شعر
علی ناب

به سلامت سلامت .به‌ صداقت کلامت. به امید. آرزویت. نگهی بسوی. رویت من و این ستاره هرشب سر راه تو نشستیم من و ماه پاره هرشب انتظار تو نشستیم دل ما اسیردرده دنبال کسی‌می‌گرده شبها تا سحر بیداره صبح......

ادامه شعر
علی معصومی

غنیمت است دستی به شانه تو رساندن غنیمت است در اشتیاق روی تو ماندن غنیمت است دیوانه کن به نغمه ی شوریده ات مرا با عمر رفته مرثیه خواندن غنیمت است تا مست خوشه خوشه انگور شهوتی تاکی کنار بیشه نشان......

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف باطل اندیشی دیدار یار بی وفا دیدار خوبی نیست یاد و مرور خاطراتش کار خوبی نیست هر چند دل پر می کشد سویش تو می دانی با آنچه از او سر زده او یار خوبی نیست با خود کلنجار از چه رو داری عزیز ......

ادامه شعر
حافظ کریمی

[ دلنوشته ای بر حزب ۲۶ آیات ۱۰۹ مائده تا ۳۵ سوره انعام ] آیه ۱۰۹- یَوْمَ یَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّکَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوب رسد روزی که ج......

ادامه شعر
محمد  عالمی

ا میر غــا فــله سالار عشق حسین ا ست سر ور به شهید ا ن بد ا ن کــه حسین است ا ی آ نکه جد ا بکــربــلا سر شـده ا ز ا و سر مشق شهید ا ن و فا ی عشق حسین است ای آ نکه تنو منــد بخــو نش شــ......

ادامه شعر
حافظ کریمی

[ دلنوشته ای بر حزب ۲۵ آیات ۸۲تا ۱۰۸ سوره مبارکه مائده ] آیه ۸۲- لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَهً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّهً لِلَّ......

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

پــســر گــر لجـاجـت کنـــد بـا پـــدر بـه هــر جــا رَوَد می شــود دربـدر اگـر پـنـــد دانــــا پـــــدر نـشـنــــود بـه خـاک مذلـــت شـــود غـوطــه......

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا