تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
علیرضا نقدی

پایدارم شده بازار ثبات آلوده دشمنش پاک نشد چون شده ذات آلوده دهن خویش بشویم که به هنگام نماز نشود در دهنم این جملات آلوده ظلماتی بشود بعد نبی پس فرمود نشود یار علی در ظلمات آلوده سر سجاده چه کردی ت...

ادامه شعر
مسعودرضا افشاری

بعد تو هیچ کسی در دل من جا نگرفت تو که رفتی دل من حال و هوایی نگرفت تو به دل وعده ی دیدار بهاری دادی طفلکی پیر شد و هیچ نگاری نگرفت "مسعودرضا افشاری با تخلص_تراب"...

ادامه شعر
آرزو بیرانوند

پدرم تو گذشته جامونده هنوزم فکر جنگ و خمپارس(ت) خونه رو شکل پادگان کرده مادرم خیلی وقته بیچارس(ت) باخودش,با خداش, راحت نیس(ت) مردی که جنس قلبش از سنگه سی و چن(د)ساله که پدر داره باخودش,با خداش,میجنگ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله النور صلوات بر محمد و آل محمد(علیهم السلام) از بوی گلستان بی مثال محمد گردیده جهان مست لایزال محمد چون آب حیاتی به درون ظلمات است هر جلوه نورانی جمال محمد سر برزده هستی به تجلی و تعین از...

ادامه شعر
فرامرز جعفری

مهدی جان تورا بر چشمان اشک دیده طلوع کن وین حال حزین را با ظهورت شادمان کن دگر گیتی بر این امت مثال گرگ و میش است طلوع کن ای نور مطلق ، ای نور مطلق طلوع کن جمعه ها آمد و رفت کردن و یوسف زهرا نی...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

آنکه روشن از فروغ او چراغ مذهب است دختر شیر خدا، بانوی ایمان، زینب است آنکه خود شاگرد درس حیدر کرّار بود بی گمان آموزگار بی بدیل مکتب است آنکه داغی پشت داغی دید و ابرو خم نکرد آسمان صبر و ایمان...

ادامه شعر
نادیا رودکی

وابسته مباش به این هستی وابسته باش به آنچه هستی یک روح از خدای هستی ،در تو دمیده شد که حال هستی مدیون نباش به انسانهایش مدیون باش به خدای هستی مباش ناامید از این جهان هستی تواناتر از خدا که نیست در ...

ادامه شعر
علی مزینانی عسکری

من آمدم و قبر تو را دیدم و رفتم گفتم، که باز آیم و مهمان تو باشم افسوس که جامانده این قافله گشتم این بار نشدریزه خور خوان تو باشم ای شاه بده اذن سفرم باز بیایم یک بار دگر زائر ایوان تو باشم عمری...

ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

اربعین شد ، باز دل پر غم شده آسمان دیده ها پر نم شده خیمه شد افراشته در هر محل بر تنش کرده سیه ماه و زحل از حسین آید ندا بر گوش ما گر نداری دین...ز بندت شو رها باشد الگویت شرف، آزادگی بهر حق بگذر،...

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

۱ با ندبه تو را به آمدن می خوانم تدبیر امور خود ز تو می دانم بینِ خودمان فقط بماند آقا می ترسم از آن جمعه که جا می مانم ۲ ما را ز غمِ هجر رها کن آقا از لطف و کرم نظر بما کن آقا یک عمر دعایِ فَرَجَ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« راستی و کج » در مرحله اول که بشر ، جانب حج رفت آیا چه سبب شد، که بشر در ره کج رفت این کجروی از نسل کدامین بشر آمد تا این بشر از راه حقش در ره کج رفت آیا چه ...

ادامه شعر
احسان بابادی

بسم الله الرحمن الرحیم انت الباقی و انا عبدالرحیم بشکن این در و بگو خود در جهان او به تنهایی بس است ما را زعیم

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم رب سید الشهداء بی یاور تقدیم به حضرت سیدالشهداء علیه السلام قاتلان آمده و حال مرا می بینند دور من توطئه قتل مرا می چینند بعد کشتار عزیزان من این ددمنشان شاهد و عامل این فاجعه ننگینند سنگها سوی ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم رب الشهدا آتشفشان تب تقدیم به حضرت امام سجّاد علیه السلام به دردی که با داغ در دل نشیند به دشت بلا او به محمل نشیند چو آتشفشانی که می سوزد از تب نبودش میسر که کامل نشیند به دست و به پای به زن...

ادامه شعر
یعقوب  شبانپور

عمریست در آسمان عزادار شده از سوز و گداز و تب تلنبار شده خورشید به یاد لَبِ عطشان حسین رویش شده زرد، سخت بیمار شده...

ادامه شعر
یعقوب  شبانپور

ابر ، رخت سیاه پوشیده ناله هایش بلند چون باران می دهد آش رشته ی نذری هدیه به دسته ی عزاداران شده برپا بساط گریه و غم آسمان کرده بر تن خود شب ضجه هایش بلند و لرزان است در عزای برادر زینب روضه خوان م...

ادامه شعر
محسن کاویانی

. . دائماً شورِ عشق در سرِ ماست ترش روییِ دشمن از این است این که در ازدحامِ تلخی ها زندگی با حسین شیرین است کوله ی من کجاست؟ کفشم کو؟ اربعین ها همیشه بی تابم بعد از آن اولین سفر دلِ من موکِبی شد بر...

ادامه شعر
علی اصغر محمدی له بیدی

ندارم سیم و زر در کف خدایا شکر به کاخ مرمرو باغ پر از گل آشیانم نیست کفایت میکند لطف خداوند بنده ی کوچک چو من تا قلم در دست گیرم جاری اشعار و ابیات بسویم شتابان است وبس........

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم رب الشهداء و الصدیقین سرو بستان حسینی ای کوفیان و شامیان اینک شما و من جمعیت نامردمان اینک شما و من من سرو بستان حسینی ام در این صحرا در متن توفان دمان اینک شما و من من شاهد آل رسولم نامسلمانان ا...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف ابر گریان در وصف وجود منور حضرت رباب (علیها السلام) ای کوه ایمانی که بودی تکیه گاهم من بی تو بس آشفته حال و بی پناهم بی نور تو در ظلمت اهل زمانه بیزار از این مردم گم کرده راهم دریای بی ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا