- لیست اشعار
- مناسبت
- تولد
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
ابوالفضل مرادی نیازاغه
در05 /02/ 1394 -
علی امیری
در05 /02/ 1394 -
کریم افشار
در05 /02/ 1394 -
afsane hajipiri
در05 /02/ 1350 -
afsane hajipiri
در05 /02/ 1350 -
ساچلین اربابی
در05 /02/ 1363 -
اکرم کرم زاده
در05 /02/ 1385 -
عباس نعمتی
در05 /02/ 1363 -
amir namdar
در05 /02/ 1401 -
مسعود ویسی
در05 /02/ 1354 -
صاحبه پویان مهر
در05 /02/ 1370
روح تو به گیاه هرزهای میماند که بیپروا شاخهها و گلهای ریز خود را به اطراف پراکنده است #بشیر
ادامه شعرتولدم مبارک چشم حسود کور باد هرچه که من بزرگتر عقل مرا نور باد شیرینی و شمع و شراب دوستان و یاران جمع من من چون شمع فوت کنم غوغا و جیغ میزنن بادکنک های رنگارنگ یادِ غمم دور میشود یک روز از یک سالِ من...
ادامه شعراز استکان ِ اول ِ این بطری ِ عرق تا مست کردنم سر ِ سجاده ی ولو دارم شبیه عربده کولاک می کنم دارم شبیه عربده اما تلو تلو مانند ِ یک قناری ِ مسلول در قفس چیزی درون حنجره ام گیر کرده است نا...
ادامه شعرعشق بر سر ما منت گذاشتی قدم در خانه ما گذاشتی عاشقی را با ما در میان گذاشتی عطر نرگس بر تن ما نشاندی بعد از این همه زیستن رها گشتیم از خویشتن تازه شروع ما شد با تو زندگی معنا شد آنچه قطره قطره طلب ...
ادامه شعرپاییز ز خوشحالی باور نداشت غروبی غم انگیز دوباره در انتظار داشت زمستان ز ناراحتی باور داشت به طلوعی بهاری امید داشت به حال غم انگیز پاییزی افسوس داشت تعهدی دوباره در زمستان داشت به مناسبت تولدم ۲۶دی ...
ادامه شعرهر چند که زاده ی زمستانی تو دلبسته ی فصل برف و بارانی تو دی ماهی دل سپید گیسو سیه ام خورشید درخشان بهارانی تو #جواد_امیرحسینی(مهراد) ۲۴ دی ۱۴۰۱...
ادامه شعربه کهربای دو چشمت قسم که من هر بار نگاه روی تو کردم ترانه ای جوشید بریده ام رگ دستم به جای نارنجُ دل از تراوش خون عاشقانه ای نوشید . تو در خیال من آن پهلوان تنهایی که غصه های دلش را کسی نمی داند بچرخ!...
ادامه شعرمن خردادماهی هستم چهاردهمین روز آن زادروز من است روزی در بهترین فصل سال که بهار با آنهمه طراوت و شادابی مست و مدهوشت میسازد فصلی که در آن باشکوهترین جلوههای خداوند در جهان هستی متجلی میگردد فصل...
ادامه شعر« روز تولد » تولدم نزدیکه روزی پر از تبریکه پر از شادی و خنده شیرین شبیه قنده منم همش میخندم موهامو قشنگ میبندم مامان و بابا رسیدن کادو برام خریدن کادوی مامان چه زیباست یه عروسک دلرباست بابا...
ادامه شعردلم پاییز میخواهد بگذار لبخندت را به همراه برگ های سبز بهاری در آبان جاری کنم بگذار آبان از شوق دیدار تو بهم بریزد و پاییز شکل بگیرد بگذار همانجا که چشمانم به چشمانت جرقه خورد و...
ادامه شعرمی پیچیدم به دور حفره ی تنهایی خود در رویایم کسی عشق برایم میچید بر روی نگاه گیج و مبهوتم علف های سبز و تند میروییدند و بهشت در من جا باز می کرد و ثانیه می شمرد برای لبریز شدن با خود می گفتم بهشت...
ادامه شعرمشق امروزِ پاییز منم! انگار ،مهر با خودکار هفت رنگش ، مرا روایت می کند! وانارِ نارسِ وجودم را یادآوری، صدای شعر برگ ها ، زیرِکفش های فیروزه ای ام، با موسیقی گنجشک های نشسته بر سه تار، مرا به رقص واداش...
ادامه شعربیست و یک مهر چنین سالی وقت اذان صبح باریدم گهواره ام با خنده نازل شد اما جهنم داد تعمیدم یک کارناوال درد اطرافم دعوت به جشن دلقکی نازیست چون باور ما آریایی بود دیدم خدا در خیمه شب بازیست من نسل...
ادامه شعر????برای تولد سیزده سالگی دخترم???? آئینه به چشمان تو خندید گلم خورشید تو را دید و درخشید گلم ریحانه ی باغ زندگی تا روئید پروانه به شوق آمد و رقصید گلم #جواد_امیرحسینی(مهراد) ۳۰ تیر ۱۴۰۱ ...
ادامه شعرپدرم استواریت، امید من پایداریت آرزوی من میدانم تمام تلاشت قابل توصیف با کلماتِ دست وپا شکسته ام نیست پدرم باور کن، حتی تصورِ یک روز بی تو بودن برایم غیر قابل تصور هست. تو عشق و محبت را چه بی دریغ به...
ادامه شعرمثلثتر از برمودا جاذبهی سیمای تو شاعرانه به جَزر میکشانی مرا ماه رخ قزوینی
ادامه شعرامروز روز تولدم است مگر عاشق تر ازمن هم هست؟ یک بهار و چند بهاری زیستم یادی از من نبود از بد زیستن بهار را به امید رسیدن زمستان زیستم هدف از آمدن، نبود زیستن من تنها به قصد رسیدن به تو زیستم من زیر ب...
ادامه شعردر روز تولدم سروده شد . روز میلادم دوباره اومد ومن بیقرارم توی هفتا آسمونم یه ستاره من ندارم گرمی آغوش وعشق لاکچری توی سر من ترشی هفت ساله ام حتی نگردید همسر من نه حمیرا نه سعیده نه رُز و سارا و ...
ادامه شعرزیبایِ من ،مهربانم،پدر به قربانت نام تو را از مهدی موعود(عج) گرفته ام و تو چقدر شبیه او هستی همان بوعلی سینای بی همتا و چقدر خوب است که تو هستی بهترین هدیه های این دنیا کور شود هر آنکه بدخواهت لال ش...
ادامه شعرچو آگه به دادار این آسمان عطا کرد دُرّی به ما در جهان ولادت بشد دخت ما چون پری ز مامی چنین پاک و باشد بری بکردیم پس سجده شکرش به جا وَ سیما نهادیم نامش که ما کنم شکر یزدان که سیمام دخت رها کردمش ...
ادامه شعر