- لیست اشعار
- مناسبت
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
احمد البرز
در31 /01/ 1394 -
دکتر کیوان محب خسروی
در31 /01/ 1348
بسمه اللطیف قلب ناشکیب آتش عشقت به قلب ناشکیب افتاده است شعله تندش به شدت در لهیب افتاده است چند وقتی هست که حس می کنم در زندگی در سر سودایی ام شوری غریب افتاده است تشنه کامان می رسم از رهگذار عشق ...
ادامه شعرمریمانه (۲۷) اگرچه عشق برایم به جز شکنجه نخواست هنوز ناجی چشمم در این گرفته فضاست ببین که پنجه ی شب با دلم چهها کرده است؟! غرورِ دستِ کریم و مقدَََّس تو کجاست؟ سپردهام به تو دریا! جزیره ی دل خویش و...
ادامه شعرترسم از آن روز که دیوانه نباشم در عشق بیتاب چو پروانه نباشم
ادامه شعرهر که آمد به دلم زخم ، فراوان زَدو رفت درد و رنجی به دلِ ریش چومژگان زَد و رفت هیچ کس با من دلسوخته همدرد نبود آمد و آتشِ غم ، ساده به سندان زد و رفت دلِ دیوانه ی من با همه ی سادگی اش بَر کَمان ا...
ادامه شعر" پنجره" هر جور که تو بخواهی نگاهت می کنم در این دو پنجره همیشه به روی تو باز است. شاعر: مرضیه رشیدپور(کیمیا)
ادامه شعربه پایان رسیدخمیازه ی ماه وقتی که قنوت مان از گریه نَشت کرد وَ تهِ بن بست سبابّه های پوشالی نای مُرده ای با لهجه ی مشقی سر داد فریاد را.. شب دهانش را گِل گرفت تا بادهای گرگینه روی نُت قلب ب...
ادامه شعرتو نباشی، شعرهایم بی کَس است هر چه گویم، مهملاتی بیش نیست شورِ شعرم از تو می گیرد نشان پس بتابان نورِ خود را بی امان...
ادامه شعر✍????دروره گردم،، اهل همین کوچه ی پایینی،، آمدم با بغلی از جنس های زیر خاکی، تو بیا جان دلم بهر تو یک سبدی از گل یاس، عطر و بویش به خدا معرکه است، جنس ها دارم من همه را گرچه گران میبین...
ادامه شعردمی رخ را نمایان کن، که این هجران رسد آخر پس از آن گو، نفس هایم، سرآید لحظه ای دیگر از این چشم انتظار ی ها، نحیف و ناتوان گشتم براین درمانده رحمی کن، نما رخساره در منظر اگر این درد هجران را سپارم ...
ادامه شعرمریمانه (۲۶) به وبرای مریم بانو! من آن عاشق ترین مردِ جنوبم رها ازعشق تو روبه غروبم یکی یکدانه ام زیباترینم مَهین بانویِ نازِ نازنینم عزیزی و دل انگیزی ونازی شرارِعشقی ودراهتزازی قلم دروصف عشقت ناتوا...
ادامه شعرزمانی زندگی شروع شد که عشق را به تو باختم و کلبه ی محبت را با تو ساختم زمانی زندگی شروع شد که عشق را از چشمان تو یافتم و آغوش گرم تو را داشتم زمانی زندگی شروع شد که آسمان رنگ چشمان تو شد زمانی زندگی ش...
ادامه شعرگفتی که می خواهم تو را گفتی و تو زیرَش زدی یک روز معشوقه ت بُدَم یک روزِ دیگر، دیگری! یک روز ابرِ بارشی یک روز چترِ خواهشی جانِ دلم آخر بگو مستی تو یا مجنون وشی؟! ...
ادامه شعرمریمانه (۲۴) ««گاهی دلت کسی تنگ میشود»(استاد محمدعلی بهمنی) وقتی زلال آینه از سنگ میشود کم کم دلم برای کسی تنگ میشود گویی غزال سرخوش صحرای عاشقی ...
ادامه شعربه یک برق نگاه دل را ربودی رهی بی بازگشت برمن گشودی ???????????????????????????? بُدم مشغولِ افکار و دل خویش که ناگه بیتی از عشقت سرودی ???????????????????????????? من دیوانه هم مسحور آن بیت زدم فری...
ادامه شعردلم برایت شور میزند ، اما تو ماهور می خوانی نمی دانم ، یا درکم نمی کنی ، یا دستگاه نمی شناسی
ادامه شعربه لبخندت گرفتارم ، ز شوق عشق سرشارم دلم میخواست جانم را به دستانِ تو بسپارم برایت یک بغل شعر و نسیمِ عشق آوردم تویی رویای شیرینم ، تویی مضمون اشعارم ترنم های آرامت ، دلم را زیر و رو می کرد ...
ادامه شعرمریمانه (۲۵) قطار رفت ولی خندههات باقی بود نگاه ساده ی دیر آشنات باقی بود درایستگاه دلم را دوباره گم کردم به جای خون دلم جای پات باقی بود به بال ابر نشستم میان خاطرهها به بازخوانی ذهنم صدات باقی بو...
ادامه شعرحالم وقتی خوب است که تو کنارم باشی و بهم بگی هیچکی رو به اندازه تو «دوست ندارم» و این «دوست داشتن» را با «میخ بکوبی» «ته قلبت» و «نگه داری» و ازش «مواظبت کنی»...
ادامه شعربعد از رفتنت دیگر حالم خوب نیست؛ زندگی ای دارم شبیه عالم خواب پر از اتفاقات محال و نا ممکن شبیه رفتَنَت! پرسه میزنم دائم من با باری پر از غصه و غم از کنار پرتگاهی بلند! و دائم در این فکرم تو کجایی ...
ادامه شعر