- لیست اشعار
- مناسبت
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
احمد البرز
در31 /01/ 1394 -
دکتر کیوان محب خسروی
در31 /01/ 1348
آنگونه شکستم که خودم را نشناسم در هر اثرم نیک بدیدم تویی تو دل کندم از آن قصه تلخی که شنیدم آن غصه شیرین که سوزاند تویی تو با دست خودم بار و بنت را گره بستم تا نرم شود بیم فراقی که تویی تو راهی شده ای...
ادامه شعرمریمانه (11) رفیق فصل پائیزم عزیزم من از عشق تو لبریزم اگروقتی که دلتنگم بیایی برایت قهوه میریزم عزیزم #### چراازخویش می رانی دلم را؟ مگرعاشق نمیدانی دلم را تورا من بارها خواندم عزیزم چرا یک شب نمی خ...
ادامه شعر. تو را توصیف میکردم که مَردم مرحبا گفتند پس از هر بیتِ شعرم آفرین را ،بار ها گفتند همه وا حیرتا گفتند ، اما من نفهمیدم که اینها را به چشمان شما یا شعر ما گفتند من از اقلیم چشمان سیاهت شِکوِه میکردم...
ادامه شعر"اشک" هر چه بغض کردم نشد برای تو باید بی گدار به اشک می زدم! شاعر: مرضیه رشیدپور(کیمیا)
ادامه شعراینکه میبینی من نیستم خود من سال هاست که مرده ام آن زمان که نیشتر دوست زخم زد قلب بی ازارم راهراز گاهی خاکسترم مترسکی میشود و بر گور سردم مرثیه سرایی میکند لعنت بہ دلــم که بی ...
ادامه شعرچشم هایم نَه؛ اما؛ دلِ من کور بود چون گمان کردم؛ او، شب چراغم می شود!
ادامه شعر۱. نبضِ باران را گرفتم تا؛ نمیرد رازقی *** ۲.نبضِ باران را گرفتم تا؛ بماند رازقی.
ادامه شعرسلام این قلبه من دلتنگته هر روز بهت فکر میکنم چشمات شدن دنیایه من، دنیای من چشمات شدن حرفات همش تو گوشمه، عشقم تویی جون و دلم هرجا میرم هسی توام ، هرجا میرم هستی دورم... تو کل فکر و ذهن من اس...
ادامه شعرشبی بایک بغل نی درهجوم بیقراری ها خیال ناله می بافم برای یادگاری ها صدای نازک خود را چه زیبا شستشو دادند به زیر آبشارِ گریه های من،قناری ها دلم را بهرمن بر شاخه ی سروی بیاویزید که چشم سر فرازی داشتم ا...
ادامه شعرتو درگیر منی نه با پیچک تنت؛ نه!!! بلکه دالان های ذهنت به تسخیر در آمده درست به همان اندازه که تلاش می کنی؛ ثابت کنی برایت مهم نیستم و من؛ لبریز از احساسی وصف ناشدنی صبورانه، به تماشای دیوار حاشا نش...
ادامه شعر. برایم عشقتان چون گوهری نایاب میماند تو را هر کس که دارد تا ابد شاداب میماند چنان با درد دل کردن برای تو سبک گشتم که جسم من از آن موقع بروی آب میماند اگر دریای چشم تو نباشد روبروی من دلم چون ماهی ...
ادامه شعر۱. سایه را کردی بغل تا؛ من رَهَم را گم کنم؟! بهترینم، مِهر در چَشمِ تو غوغا می کند. *** ۲. سایه را در بَر گرفتی تا؛ رَهَم را گم کنم؟! لعنتی، خورشید در چَشمِ تو غوغا می کند ...
ادامه شعرخبر داغ آن کلاغم من بر سر شاخهی چناری پیر رفته تا کوه قاف ، شایعه ها این شبیخون نبود در تقدیر در نهیب سکوت فاصله ها باز هم زابرا شدن در خواب هق هق گریههای نیمه شبم قرص های تمدد اعصاب زخم پرواز ی...
ادامه شعربه وبرای؛دخترم،مهشیدِسرکانی عزیز ورقص معصومانه ی مردمک های چشمش! بادست های کوچک خود راه گریه بست تااینکه اشک آمدوبرگونه اش نشست آنقدرگریه کرد که افتاد روی میز مانند یک پرنده ی کوچک دلش شکست این بار ب...
ادامه شعرحادثه؛ لبخندِ مغرورِ تو بود آن که جانم را گرفت و پَس نداد!
ادامه شعربسمه اللطیف دلبستگی گویند ناصحان به من اینجا نه جای تو است آیا چنین شرایط و وضعی سزای تو است؟ در جا زدی به عمر خود و نیست این عجیب زنجیرهای عشق و محبت به پای تو است باید به توبه کوشی و از عشق بگذ...
ادامه شعربه و برای:مریم؛همسرعزیزم از دیروز تاامروز،تافردا تا همیشه...! وقتی که تنها میشوم باگریه یادت می کنم سخت است میدانم ولی،یکروز عادت می کنم درچشم تو یک حادثه،رُخ داد و دل آوار شد از زخمی چشمان تو،هرشب ع...
ادامه شعرپای امواج بلا باز شد آسان به دلم مانده از هجمه ی او خانه ی ویران به دلم در حصار قفس قهر قضا دم نزند بلبل طبع جدا مانده ز یاران به دلم در من انداخته با خشم کسی آتش درد که بنا بود دهد با نفسش جان به ...
ادامه شعرقبلِ او؛ شاید مسلمان بودم و بعدِ او اما فقط، من یک منِ؛ خالی از هر نوع ایمان هستم و آه از جنون.
ادامه شعرحس میکنم تمام جهان پیش مریم است خوابم نمی برد هیجان،پیش مریم است ازخواب تلخِ تیشه وفرهاد می پرم شیرینیِ زمین وزمان،پیش مریم است دستان شاعری به قلم،خیره مانده اند چشمان عاشقی نگران،پیش مریم است تاکفرچش...
ادامه شعر