- لیست اشعار
- مناسبت
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
زهرا وحیدزاده
در10 /01/ 1339 -
فرهاد گنجیه
در10 /01/ 1364 -
مجید همایون
در10 /01/ 1348 -
علی کیهانی
در10 /01/ 1358 -
کرامت یزدانی(اشک)
در10 /01/ 1350 -
Sara Arandan
در10 /01/ 1360 -
اریا عینی
در10 /01/ 1384 -
کامران شاه علی
در10 /01/ 1342
《مرگ عشق》 غزل زمانی قامتم خم شد که مرگ عشق را دیدم دلم پُر درد و ماتم شد که مرگ عشق را دیدم گل باغش چو شد پژمرده مرغ دل نشد خوشخوان محبّت در دلم کم شد که مرگ عشق را دیدم همان روزی که مرغ جان اسی...
ادامه شعربسمه اللطیف عاشقانه باز آمدی که کل جهان عاشقت شود با جلوه ای زمین و زمان عاشقت شود گشته نگاه من ز پی دیدنت روان تا چشم خیره ام نگران عاشقت شود روحم به روح تو گرویده است عشق من تا فارغ از زمان و مک...
ادامه شعرمی زد درِ گوشِ یک صیاد با آواز دختری شیرازی گام می رفت و داربست می زد یک پیاده روی در حال بازسازی داشت بادگیرهایی زِ پارچه تَنش به یاد تُنبان ترکی شیرازی می رقصیدن با آوای هر نسیم یک کارناوال در حال...
ادامه شعر■سلامم کوله باری از خداحافظی ست جدایی افکنده میان من و تو دوستت دارمم درد میکند ●عزیزحسینی♡
ادامه شعررفتی و با رفتنت در سینه ام آشوب شد شادمانیهایمان در شهر دل ، سرکوب شد رفتی و داغت بود ساکن میان سینه ام جوی جاری شد ز چشم و دشت رخ مرطوب شد خیل غم از هر طرف چون لشکری سرکوبگر زخمه بر جانم زد و تا...
ادامه شعرریشه های درد را باران نمی شوید ولی اشکهای درد را از دیده پنهان میکند
ادامه شعروعده ی دیدار امشب از خواب گریزانم و بیدارم من مستِ آن لحظهیِ تاریخی دیدارم من تا گره خورد نگاهم به نگاهت، گلِ من! عاشق ات گشته ام و سخت گرفتارم من شرم چشمان تو برده است قرار از دل من از شمیمِ نف...
ادامه شعرخسته و دل شکسته ناامید از دنیا دل شکسته کنج اتاق توی تاریکی نشسته سوار قایق دریای غم ، آرام نشسته نوری درون تاریکی رخنه کرده عزیزم ، دلبرم بر من منت نهاده جهانم با آمدنت رنگ دیگر گرفته غم و غصه از دل...
ادامه شعرو جان و جهانی و من مبهوت سیمای بی مثالت تو می و جامی و من مست طعم خوش شرابت تو فارغ ز غوغای جهانی ومن درگیر پیچش زلف پریشانت تو دلداری و من دلداده تو احوا...
ادامه شعرتکه هایی از عشق و،، وفا، امروزه جایی مانده ست، تکه ای در کافه ی خلوت و دنج در در میان هاله ای از دودِ سیگار مردی غریب و عاشق،دود سیگاری تلخ و ندایی که در خاطره اش جا مانده ست تکه ابرهای ...
ادامه شعرسال ها ساحل دل باخته دریای مواجی گشوده آغوش در هوس عشق یار لجبازی آراسته با خلخال صدف و گوش ماهی پوشانده او را آفتاب سوزان تابستانی تب آلوده چشمان آبی فریبکاری دلباخته مردانگی سرد بی احساسی نصیبش تازی...
ادامه شعربسمه اللطیف آرام جانم وقت غروب از پیش من《آرام جانم》 می رود با رفتنش آرامش روح و روانم می رود در ظلمت و تاریکی این خانه تنها مانده ام شب می رسد از راه و نور آشیانم می رود چون شمع می سوزم بههنگام غر...
ادامه شعردلم شکسته اگر بی بهانه می گریم به زیر نور چراغی شبانه می گریم زمانه با دل تنگم اگر چه در جنگ است همیشه خنده به لب با ترانه می گریم به من نگو که زمان با زمانه می چرخد و من به کنج قفس با زمانه می گریم...
ادامه شعرجانا دگر از حسرت دیدار چه گویم ترسم بمیرم و نبینم امشب روی تورا به ماه بنگر ،به ماه عزیزحسینی♡
ادامه شعربیا که دلم تنگ شده است بیا که حجم واژگان کم شده است سراغت را میگیرم گاهی از ماه زیبا وگاهی از موج دریا... غافل از دو دیده ی پر بار من کس ندارد خبر از حال من گسسته شده زنجیره ی وفا بغض گلویم سخت تنگ ا...
ادامه شعربسمه اللطیف نجوا من که در خانه ویران شده مأوا دارم کی گذار از غم امروز به فردا دارم در شبستان سکوتم به درون می جوشم که هزاران غم پنهانی و پیدا دارم دست و پا می زنم و دردکشان حتی از لحظه ای فکر به ...
ادامه شعرگفتی به دلت غصه ی هجران که غمی نیست گفتم تو نمیدانی و این درد کمی نیست در آمدن و رفتن روز و شبم ای داد تنهایم و در پیش نگاهم صنمی نیست دریافتم از نحوه ی گویاییت افسوس اندازه ی من نزد تو حتی گرمی ...
ادامه شعرانکار نکن حالت چشم تو تغییر کرده است سرایت عشقم به خون تو تاثیر کرده است شدت هرم برخاسته از آتش عشق است که بدون وقفه روح تو را تبخیر کرده است نمی شود از جانب قلب تو دوری گزید چون که مرا, خدا به ق...
ادامه شعردلت همراز میخواهد،، دلت معشوقه ای شیرین تر از شهد وعسل با صد هزاران ناز میخواهد، نشینی اندکی اندر کنارش ،، بوسه ای بر سرخی لب های سرخش،، دست در دستش گذاری، ، سـِر عشق رابا بگویی،...
ادامه شعرلبم را بوسه زد ، برگردنم گاز مرا همچون عروسک کرد هی ناز به آغوشش فتادم چون عروسک شد او فرمانده و من مثل سرباز شاعر : مهدی سلمانی میاب...
ادامه شعر