- لیست اشعار
- قالب
- غزل
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
بابک وفایی
در06 /02/ 1343 -
عبدالرشید حمیدی
در06 /02/ 1369 -
بهزاد فروزنده
در06 /02/ 1385
بسمه اللطیف فریاد غم در رثای پدر بزرگوارم گرچه اشک چشم من با آستینم پاک شد جان من با درد غرق ورطه ای غمناک شد سال های سال از تو دور ماندم ای پدر عاقبت داغت نصیب این دل صد چاک شد رفتن بی بازگشتت تیر...
ادامه شعرآفت زده برگ و ریشه ی عشق تکرار شده کلیشه ی عشق از زاغ و زغن شکست خورده آن شیر ژیان بیشه ی عشق یک عمر شکست خوردگانیم از بسکه شکست شیشه ی عشق سرگرم به بازی دروغی یک سر نزدی به گیشه ی عشق عشق...
ادامه شعرالکل از مستی خود هستی و من رستم رها یا بیا مستم بکن یا از ازل هستم رها یا ز مستی باغ و بستان را به آتش می کشم یا که من را در حریق از حسرتش بستم رها شب هیاهو می کنم روز از سرم افسانه ها آن از آن ش...
ادامه شعربسمه اللطیف جای تو خالی امشب در این آغوش بس خالی است جای تو پر می کشد جان و دل من در هوای تو چشمان من خیره است بر عکست روی دیوار بس حرف دارد نیمه شب با چشم های تو حالم دگرگون است و افتاده است در ک...
ادامه شعرتاکنون تعداد 20 شعر در وصف امام حسین علیه سلام و کر بلا سروده شده است این حسین گیست که عشق منو جا ن مــن ا ستتت این حسین کیست که عمر مــنـو ا یــمـا ن من ا ست این چه شمعـی ا یـست که ...
ادامه شعرهمه دردی که در سر بود از تو شده یک دردسر از بهر جانم نمیدانم چه کردی با دل من که روشن گشته آتش در نهانم همه دردی که در دل بود از تو شده یک درددل درآن نفس نیست نمیدانم چرا چیدی پر من که آزادی برای...
ادامه شعرقطار چونکه بیاید سوار خواهم شد به هر کجا برود رهسپار خواهم شد به مشهد و قم وساوه به آمل و بابل برای آن گل سرخم هزار خواهم شد اگر دوباره دلت خواست تامرا صدا بزنی ستاره ی چشمک زن مدار خواهم شد پیام های ...
ادامه شعربسمه اللطیف شب تنهایی باز امشب پرسه در بازار هم یاری نکرد در فراموشیّ درد دوریش کاری نکرد بار دیگر موج های غم دلم را در ربود دل در این بحبوحه اما هیچ پیکاری نکرد در میان جمعیت هم خاطر آشفته ام ج...
ادامه شعردر خانه ما گمشده، پیدا شدنی نیست پیداشده ای، جای خودش جا شدنی نیست تا گربه ی زاهدصفتان، شحنه شهر است غارتگر غارت زده، پیدا شدنی نیست فریاد چو لب بسته و خاموش و غریب است "فریادگری"، واژه ی معنا شدنی نی...
ادامه شعراین روزها... از حالمان هی عکس رو کردیم از بینِ هر چیزی بدش را جستجو کردیم در بینِ جوراجورها، ناجور میدیدیم صد وصلهٔ ناجور، چسبانده، رفو کردیم از حالِ خوب و مثبت و لبخند میگفتیم اما برای دیگران مر...
ادامه شعرزخم ناسور چنان بیهوده دیدم رسم بی مقدار عالم را که توفیری نمی یابم بساط شادی و غم را نمیدانم چه رازی بوده در این خانه خاکی که از باغ ارم آواره کرد اولاد آدم را دمی درگیر سیلابیم و گاهی همره طوفا...
ادامه شعرسِیاهیهای معصیت بَرَد بس خواب، آدم را که دانی شامِ تارم هم بَرَد بس خواب، عالم را حیاتی در دلش شد، آنکه حی شد در حیاطی تار به حق ره میبری گر حی کنی طی شامِ تارم را نشد شب زندهداری، آنکه شب بیدار ...
ادامه شعربسمه اللطیف عشق ماندگار بیا که آهوی این دشت لاله زار تویی یگانه قصد من از عشق و انتظار تویی به خاکپای تو چشمم هزار بوسه فشاند که در وفای خود و عشق پایدار تویی ز راه می رسی و می دوی به آغوشم شفای ع...
ادامه شعرتولدت فقط یک روز نیست تو باید هر روز از نو متولد شوی هر لحظه که به شناخت خودت رسیدی، تولدت مبارک. ...
ادامه شعربسمه اللطیف راحت روح در کار عشق راحت روح و روان تویی آب حیات و چشمه جاوید جان تویی زیبایی و کمال شده جمع در تو و اعجاز نوبهار خوش و بی خزان تویی در دوره ای که نیست نشانی ز عشق و مهر با قلب زخم خو...
ادامه شعرثبت د فتر عا لــم شـد ه پیا م عاشورا بر جا ن و د ل نشسته کــلا م عــا شورا گذشته از زندگی سر و ر و سالار ما بعشق درس بزرگی بداده بر همه عالم قیام عاشورا در ایثار و شها مت و شجا عت و م...
ادامه شعرتو فقط کافی ست بگذری از حرف هایی که زده ام از جایی که منتظرت هستم
ادامه شعرقصد من از شعر بر آن شد ورود آن چه که دل دادگی ام می سرود حال من از دلبر و درد فراق وصف همان عاشق یکرنگ بود بی خبر از دشمن در خانه ام قصد ، حفاظت شدنم از شنود آنچه ولی من از آن ترس داشت وسعت دنیای م...
ادامه شعرنقاب خسته شد ماه ز دیدارِ رخِ خویش در آب ماهِ من از رخِ زیبات بیانداز نقاب نیمه شب شد بگشا میکده را حضرتِ عشق! مست کن جانِ من از گیسویِ همرنگِ شراب این همه شرم تو را شهرهیِ آفاق نمود شد کساد از ...
ادامه شعردلم نزد بهاار است و تنم همچون خزان گشته زمستان را به سر آور که رگبارش روان گشته اگر بینی تو سودا را که اندر سر فغان دارد چه دانی داغ صفرا رزا که اندر دل نهان گشته اگر خواندی و درماندی ز فهم و درک اشعا...
ادامه شعر