تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
امید کیانی

دَمی نمی‌رهد مرا هوای ِ دیدن ِ رُخت مگر مرا شود نَفَس، دَمی کنم به غیر تو؟!

ادامه شعر
امید کیانی

گنجی به دل اندوختم و خاطرم آرام گردید؛ از آن رو که تویی دُر ثمینم

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

مریمانه ۱ سَرِ زیباییِ چشمان تو دعواشده است بین ماه ومن ویک عده اساتید هنر ××××××××× ××××××××× مریمانه ۲ باخود به زیر خاک برم آرزوی وصل درزیر خاک،بی تو چه خاکی بسر کنم...

ادامه شعر
امید کیانی

قالیچه‌ی چشمان من از گام تو گل داد وقتی که تو بگذاشته بودی به سرم پا

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

حکم قاضی چقدرسخت‌وسنگین باشد من‌گناهم چه‌بودعاشق چشمت بودن ---- من‌ویک عمردنبالت دویدن همیشه نازچشمانت کشیدن توویک عمرتنهابی وفایی ومن‌درحسرت یک‌بوسه چیدن ---- بوسه تلخ وداع توزمین‌گیرم‌کرد نوجوا...

ادامه شعر
امید کیانی

دفن است در این سینه، نهان عشق تو ای یار گنجی است میانِ دلِ ویرانه‌ی عاشق

ادامه شعر
سروش اسکندری

خدا آفریدت اگر بد سرشت به صد سال کی می رسی در بهشت ای دوست بساط مطرب و جان مهیّاست ساقی تویی جانب جان و باده پیداست آن روی دوست بسان گوهر ماند ز اندیشه و کردار نیکش بسان جوهر ماند به ...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

ساده باشید وفقط نان صداقت بخورید باکلک‌هیچکسی عاقبتش خیرنشد --' گفته بودم چون عروسک‌بازمی رقصانیم حال دیدم عیرمن صدهاعروسک داشتی ----- شاعری دیگرنداردسودای مجنون پیر سال.هاهذیان‌توگفتی فکرکردی‌شعربود...

ادامه شعر
علی آقا  اخوان ملایری

عمری که بی تو گذشت ای عشق زندگی نبود نامش زیبا نشد هرگز

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

آخرحلال کردن توغیرممکن است تنهادلیل همین‌که‌من می پرستمت ---- کوه‌ها احساس دارندووفاهم بیشتر سیل وباران راببین ازدردحاصل می شود ---- یادعشقت دردلم چون غده بدخیم شد راه درمانش فقط لبهای شیرین تواس...

ادامه شعر
سروش اسکندری

خوشا آنان چو دریا دل نشینند چو محشر کشتی ساحل نشینند دلی دارم که چارش تو هستی خرّم آن دل که بازارش تو هستی خوشا آن دل که عطارش تو باشی زان کلبه عطاری که بسیارش تو باشی ز عشقت بی قرار...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

شعرهای داغ مجنون می زند آتش به دل هرکه عاشق بوده می داند چه زجری دیده است ----- شعرمیگویم ولی استادنامم نیست نیست درد دل‌هایم فقط این‌گونه‌زیبامی‌شود ---' درمجازی گفته‌اند استادمجنونم ولی پس چرادرش...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

هردل خوشی که بود فقط باتوبودوبس بعدازتودل خوشی زدلم پرکشیدورفت ---- گرزبانت رابریدند بازهم ازحق بگو شاعری درنزدمردم این چنین باارزش است ----- وعده بوسه توجان به‌لبم کردولی برده‌ازیادلبم بوسه چه ط...

ادامه شعر
محمدامین آقایی
امید کیانی

از چشمه‌ی چشمان تو جاری شده احساس زیر قدمت ریخته‌ام گوهر و الماس

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

خاطرات بوسه های گرم توبراین لبم قبل جان دادن بیابابوسه‌های آخرت ----- این همه زجرتودادی وفقط خندیدم همه شب تابه سحر اشک امانم ندهد ----- سرخاکم نزن برصورت وسرهست بیهوده کنارت بودم وهرگزندیدم ازتول...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

ای خدا جان من بگیر اما دردهای مراتودرمان کن ---- چگونه چشم توبستی به روی این اوضاع مگر تولال شدی یازمرگ می‌ترسی ---' فریبت داده این دنیا دگرفرصت نداری حیف بیاواین دم آخربه مجنونت محبت کن ---- تمام...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

دست دعا بسوی خدا می‌کنم بلند چون‌مشگلات رامثل‌پرکاه می‌کند --' کودکی هاراببین ازخاطر خود برده‌اند یادگاری‌هایشان پیری وتنهایی شده ----- کمک‌هرگزنخواه حتی زهم خونت عزیزدل دگر دنیاعوض گردیده حالت ران...

ادامه شعر
حمیدرضا عبدلی

کارگرهستم سرم گرم‌است‌بااین بچه.ها من‌جوانی رابه پای عشق‌این‌هاداده‌ام ---- فداکاری‌نمودم من برای هردوفرزندم نمی‌داننددردم رابه ظاهرخوب‌می‌خندم ---- روزمادرهم پدر سهم‌من‌بیچاره‌است چون‌برای‌بچه‌ها...

ادامه شعر
نصرت اله صفی زاده

ریشه های درد را باران نمی شوید ولی اشکهای درد را از دیده پنهان میکند

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا