تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
افسانه نجفی

_به تاراج برده اند بوسه های مرا یاغی خنده های تو... _بیا پس بده ِجواب ِ عذاب روزهای تلخ بی تو! _لجام توسن عشق؛ بسته است به ناز قدم های تو... _خورشید ِ اَبر از عطش خالی شده در این روزهای به دور از رُخ...

ادامه شعر
عزیز حسینی

نور چشم من کجایی؟ ماه تمام می‌شود، اشک‌های کوچه‌ها خشک شدند. گل‌ها دیگر بو و رنگی ندارند، تو کجایی...؟! تو کجایی که بهار نمی‌آید؟ در سکوت تاریک، صدای پایان می‌آید، خستگی در دل هر باران می‌پوسید باد ب...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

نمِ بارانُ کوچه یِ بهارنارنج عابری رد شد عطری در هوا پیچید خاطره ای جوانه زد. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
شهریار  کاراندیش

در شباهنگام تار جغد کور قصه ام روشنایی را بیافت کورسو های امید در دلش روشن بشد دیگر اما هیچ از مفهوم این موضوع پر مبحث نمیدانم ولی ترسم آن است که در بیم و سکوت ثانیه دست مرا حبس نبودن بکند و به خامو...

ادامه شعر
حسن سهرابی

برخیز که طوفان شده است، اَبر دلخون شده است، دل محزون شده است، حاکم دِه ما خودِ فرعون شده است. میخانه ویران شده است، شهر حیران شده است، مَکر ، سُلطان شده است، زندگی دچار بحران شده است، برخیز که...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_کنار تو؛ می نشینم با بغض... _برخیز! چمدانت را برایت آورده ام؛ از پستوی خانه! _آرزوها بر سر راه منتظرند... _خواب تا کی؟! _سنگ سرد است برخیز؛ دلگرمم کن......

ادامه شعر
امین  غلامی

در سرم فکر تو بود. که مرا خوابم برد. و تو پیدایت شد. مثل ان لحظه اول که نگاهت کردم. همان قدر قشنگ. به همان شیرینی. با همان لبخندت. که دگر باره ربودی قلبم. طرح لبخند تو بدجور دلم را لرزاند. و چ...

ادامه شعر
افسانه ضیایی جویباری

می خواستم بگویم دوستت دارم اما گردش نگاهت به جایی که نباید می بود متوقف شد اعتنایی نکردی به حرفهایی که سالهاست درون چشمانم پشت غیرت  پلکهایم منتظر یک اشاره ازقلبت بود #افسانه_ضیایی_جویباری سا...

ادامه شعر
سحر فهامی

تنگ حافظه ام شکست به تیپای پروانه ای سبک پر همان که در بلورِ خوش باوری ام به دام انداختمش، رقصیدن آموخت ! و به سر چنگِ انتقام گریخت... ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_پیراهن به پیراهن تمدید کرده ام بوی تو را! هر روز... _دلتنگیم؛ داغ است هنوز! بیا و در دامن یک دیوانه مستانه بسوز...

ادامه شعر
حسن سهرابی

نو شد زمین،اَندر میان بغض و کین پیمانه را از من بگیر، تا با نفسهای زمین، ما هم، نفسهایش شویم. ............... یک جرعه را هم نوش کن غمهای دل خاموش کن با آن دو چشم مست خود میخانه را مدهوش کن. ......

ادامه شعر
صابر خوشبین صفت

با آرزوی بهترین ها ‌‌.............................. و پنجره باز می شود بوی تازگی یک فصل ، به رویاهایمان سرک می کشد . صابرخوشبین صفت ۱ فروردین ۱۴۰۳...

ادامه شعر
ایمان کاظمی (متخلص به ایمان)

اسفند را دود می کنیم و به شادمانی با بهار پیوندی دوباره می بندیم تا با او سبز و شاداب بمانیم و در مبارک باد شکوفه باران عشق و امید را در ریشه های فروردین می دوانیم ؛ شاید نوبهار...

ادامه شعر
مهدیه  باریکانی

بهار خیابان ها را زیباتر کرده است واژه ها را خوشحال خوشحال آدم ها هم کیفشان کوک‌است اما توچی؟ نیستی و من همچنان چشم‌هایم را می‌بندم! #مهدیه_باریکانی...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_با توام!!! _تو سنگ ها را بیشتر دوست داری یا آدم ها را؟! _به گمان من؛ تو سنگ ها را... _نه! آدم های زیر سنگ ها را... _سنگ شوم؛ مرا خواهی خواست؟! _نکند این بار؛ بگویی آدم ها را......

ادامه شعر
شهناز عیدی وندی

بهار عطر خوش زندگی آمدنت شاد باد...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

دلتنگت بودم از تو گفتم ندیده عاشقت شد بیچاره من #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
مریم حشمت پور

خورشید مرده است پل ها  شکسته و فصلی بر مدار صفر  بی پایان   باد نه می آید و نه می رود #مریم_حشمت_پور http://telegram.me/heshmatpour95...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

نه سهرابم نه فروغ نه دخترکِ پاییزی من همان دخترِ داغِ تابستانم شعرهایم همه از توست که رویایِ منی. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
مهدی بابایی

۱_ در نوروز آزادی، در بهار دیدار، دشت تن ات را، گل به گل می بوسم ! ۲_ در سپیده دم شادی ، بوسه ی آزادی ما، دلچسب ترین، لحظه ی قرن خواهد شد ! مهدی بابایی ( سوشیانت )...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا