تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
آرمان پرناک

" پنجه ی ... ... خونینِ ... ... کارنیکس ... به ... ...دیوارِ ...تارِ ... ... هادریان ... ... ... ... " دیگر از لای انگشتان نمی بیند، مِه فانوسش را به نوشته نزدیکتر می کند: " سپرهای کوفته بر زمین روز...

ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

وطن ستاره های شانه ی پدربزرگست وطن... ، نغمه های گرم آغوش پدریست وطن کیک شکلاتی نیم خورده ای ، در جیغ زنبق های شهریور .. . . . وطن ، غازهای وحشی زرینیست آویخته بر گلوی آسمانها.. وطن چمدان غم توست ، آ...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

چشم به گنجشکان که می دوزی قفس را در خیالت نبند بند کن پرنده را به آزادی...

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

صدایت آشناست آنچنانی که بلبلی در حنجره ات آشیانه ساخته است بخوان نشود گل های قشنگت خشک شوند آغوش حنجره ات قلبی را باخود میکشد تارهای رنگین حنجره ات سازی از آرامش را به نوار میکشد بخوان دلم به همین امی...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《ضحاک》 پیکر شعرهایم را ورق می زنم که جای خراش قلم را پلک های ابریشم گونه اَت درمان می کند، آه..، تو نمی دانی؟ چه روزگاری بر من گذشت که با عطر شقایق زُلف پریشانت عاشق شعر و موج موهایت شدم، نه کاوه ام ...

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

بنمای از فراسوی عدم. چنان بنمای که شک های دلم حیران تو گردند. حقیقت روزی را نامم که چون تو مهره یی را در حضور زندگی باعشق پیوندم. مسروری لحظ ی باشد که تو یک رنگ برگردی. فدای لحظه ی برگشت....

ادامه شعر
آرمان پرناک

آفتابی که بر بامِ آسمان امروزِ خود را دود ... کومه ای در مه که آخرین هیزم را بر لب دود ... قطاری در کوهستان که دهقان دهقان دود ... دستم، بوی دود خودکار، رنگِ دود کاغذ، نقشِ دود تا واژه هایم نسوخته...

ادامه شعر
متین  حکیم پور

نه جمعه ست .... نه غروب ! اما ... دلتنگم دلتنگِ یک وجب پیاده رو که سنگِ کفش های جفتمون را به سینه ی پاییزی اش بزند .. دلتنگم و این حجم دلتنگی در وزنِ هیچ شعری نمی گنجد ... دلتنگم و ... (سه نقطه) یع...

ادامه شعر
متین  حکیم پور

امروز پروانه ای را دیدم که بدور از چشم شمع با چراغ بی احساسِ خیابان عشق بازی میکرد ....

ادامه شعر
فروغ گودرزی

لکنت گرفته زبانم نامت فراموشم شده پاییز برگ می ریزد و من، گلویم را می فشارم تا بغض خفه ام نکند...!

ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

ناطور رودهای رهاییست لاله های سیاه نگاهم ، به پادشاهی نامت.. آه ، چکان چکان بغض وُ چکاد استغناست دلم گرفت در هوای سنگی آغوشت و پیراهن تلخون چون پرنده های نیلگون بشارت به زخم حماسه به سنجاق نورس موجها...

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

وقتی ظهور میکنی خانه را پرنور میکنی جلوه ناز تو در نازکی تصویر میرقصد وشمایل بدنت بی تابی را قرار میبخشد ای ظهور گر نوآسا. ...

ادامه شعر
سیدیحیی حسینی

***چالش *** ــــــــــــ به بال چیده نتوان اوج پرواز چواسماعیل دست وپا بسته خنجر که بوسیده گلو... نوش داروی پسِ ...

ادامه شعر
آرمان پرناک

حرض نخور قندم ! فنجانِ زندگی، قهوه تر از آنست که بخواهی مزه بپرانی ! " آرمان پرناک "

ادامه شعر
آرمان پرناک

پلک هایم دمادم روی مین ها پا می گذارند در گلویم هزار کبوترِ تیر خورده هزار کبوتر بی پر هوای پر کشیدن دارند سیم های خاردارِ خاطره نمی گذارندم مریم را ببویم مریم را بیاندیشم اتاقِ تاریک، به دورِ من ح...

ادامه شعر
نادیا رودکی

هر بیت گویای احوالم که بود هر قافیه تمثیل احوال تو بود صبر من ز صبر جهان کاسته بود کاش تمام مثنوی های جهان در وصف تو سروده بود قلبِ من صدها شعر مثنوی تقدیم تو کرده بود غزل تمام اشعارم با اسم تو ردی...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《دیوارهای فراموشی》 گاهی باید باخت آنچه را که بُرده ای مثل شب هایی که از ترنم شعر بر لبانت جاری می شود؛ گاهی باید ساخت آنچه را که سوخته ای مثل روزهای زندگی که از پَر پروانه ای تنها در روزگاری غریب بر ...

ادامه شعر
متین  حکیم پور

عاقبت به خیر نمی شود شاعری که در غروب دلگیرِ یک روز پاییزی تنها با قلم به جنگ ِ دلتنگی هایی میرود ، که با خاطرات خیس و باران خورده ی تو تبانی کرده اند ..... پ. ن : /امان از آدم های دلتنگ...

ادامه شعر
رحیم فخوری

نمی دانم چرا؟ خیال تو . . .؟ همیشه مه آلود است درخیال من انگار جنگلی را باران زده ومنِ گم کرده راه درخفقان مخمصه فریاد زنان برگوش زمان دراین گنگ نهفته برباد. آهای . . .! دستی بتکان برایم! آی !؟ آهای ....

ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

به سرت دست میکشم به جانپناه این همه شعر به تنت به ساعت گرم بوسه های آبی . . . و گلهای لیمویی پاییز میشکفد در تو غرق میشوم روزها آب نمینوشم بر اندام ساحل مفتون باران میبارد جنگهای صلیبی از زخمهای خست...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا