تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مرتضی سنجری

《قلمِ سیاه》 مبارکم باشی ای غم که هر شب در بغض متورم گلویم متولد می شوی و من استکانِ دهان تو را با خوش بوترین لغات می آمیزم؛ تا کام تلخ مرا بدون قند بنوشی در شعرِ خفتهِ لب های خشک قلمِ سیاه بر روی گون...

ادامه شعر
سیدیحیی حسینی

*** دلتنگ *** دائماًدنیا بدان سمتی که بایدگشت نمی چرخد.. دلتنگ استدلال اجدادم به هنگام بلا که بسی دیرینه است سرگشته ام.. بنازم به کارگردان هستی به تکوین محبت" پدر" که ‌بادلی آکنده از ایمان...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

چشم بر پنجره ای دارم من که تو را از دور نشانم می دهد...

ادامه شعر
عزیز حسینی

گر نباشد دیده ی تو بر دنیای خویش عزیز کسی دگر نخواهم گشت جز فرشته ی مرگ عزیزحسینی

ادامه شعر
نادیا رودکی

مثل یک ماهی شدم که روی آب شنا میکرد ز تمام بی مهری ها فقط تماشاگری میکرد برای دیده شدن دعا میکرد به خودش گفت چرا غرق این آب شده ام نکند آب عاشقم است که اینگونه بی تاب شده ام حتما آب هم عاشق شده است ...

ادامه شعر
ماریا مدانلو

برهنه چون آغوش «ارغوانی» بی ««سایه» در خزان خاطره ها برگ برگ شعرهایت را در آغوش می فشارم

ادامه شعر
ماریا مدانلو

روزی که دیگر شعر نخواهم گفت حتما آسمان آبی ست تکه ابرهای سفید به خواب زمستانی رفته اند بهار عطر گیسوانش را به بهای گزافی به باد داده و برکه ای حوالی آفتاب رو به زوال نقش ماه را در دلش حکاکی ...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"باران" می خواهم یکی شوم با تو و از زمین برخیزم، آفتابی را می خواهم با تمام پوست و گوشت خودم تجربه کنم. از اتفاق بنفشه سبز شوم و ساقه ای را بالا ببرم تا خودت. بگو باران! از کدام رگم سرخ بریزم در تو...

ادامه شعر
jalal babaie

نشسته بود بر بلندای کوه باد می وزید. که همچنان نگاه به دور دست داشت. به پیچیدن باد میان سبزه زار خیره شد. نگاه به پیرمرد داشت که گوسفندانش را چرا می داد. زنهایی را می دید که آب به مزرعه می برند. باد ج...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

بیا عادت کنیم به هم کار که نشد ندارد...!

ادامه شعر
پرشنگ  صوفی زاده

ببینید: شَتَکِ آبِ روی صورتش پروازِ پرندگانِ دور سرش - حتا- این نُت های ریخته ی دورِ لَبش ! و کسی نفهمید: چگونه پِلک های بسته ی شاعر بالِ نُت های ریخته ی شعری شد که غزلش را، پرندگانی قَلم زدند که ر...

ادامه شعر
مهدی فصیحی رامندی

بر پشت بام خانه با شب می‌نشینم چشمم را بر آسمان سیاه می‌گذارم - به چه خیره‌ای؟! + به ستاره روشن سال‌هاست بر او چشم دوخته‌ام اما چیزی نمی‌گوید برایش می‌رقصم شعر می‌خوانم تا سحر اشک می‌ریزم فقط گاهی چ...

ادامه شعر
زهرا آهن

یک صد و دو روز بلکه بیش بیشتر از تو رنج کشیده‌ام روی گونه‌های خنج کشیده‌ام پنجه می‌کشی و غنج می‌زنی! ضجه می‌زنم نعره می‌زنی بر نوار اُریب مشکی قاب جاهلانه باز سنگ می‌زنی جنگ نابرابریست! ارتش ترکش تو...

ادامه شعر
مسعود آزادبخت

بدتر از خوبیِ لغزندگی برف نمِ کفشی است که در پا جریان دارد زندگی را اگر از دیده ی عاقل نگری چشم خود را باید از جور بی مهران بست زندگی راز شادی پیکر مستان نیست غم بی تابی بیداران است یا قرنطینه شدن می...

ادامه شعر
سیدیحیی حسینی

* انگیزه عبث * دراین چرخه معیوب همواره انگشت به دندان..! وقت رنگین شدن سبابه به استامپ آلوده بزه... هرباردراثنای سبابه هاکه با تمنای ضیافت  خلاف عرف بامضیقه رنگ  شدند.. درپس آن صورتک هاهنگا...

ادامه شعر
مینا یارعلی زاده

با هزار پرسش دست به سر بی اختیار پرت می کنم حواسم را سوی پنجره پس چرا پرستوها کوچ نمی کنند؟ چکه چکه می بارد ابر پشت پاهای کوه کوچه چرا بوی کاچی گرفته؟ حرف می زنم اما صدایم به خودم بر می گردد نکند من م...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《قافیه های جدایی》 عزیزِ قافیه های جدایی نمی دانم کجای شعرهایم پنهان شده ای که هر وقت واژه هایم به لبخندت می رسند اینگونه قلم از فراق نبودنت گریه اَش می گیرد؛ مبادا روزی سایه ی غم هایت از سر غزل هایم...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

" نام کوچک ماه" بایست بالای آسمان ای نرسیده به درخت که دلداده به ساقه های گندم، تو را که پنجره باز است و فکر پریدن نیست به انتخاب حرف تازه رها می کنم. که چون پر گشودن بر سطح باران چشمه ای نور شوی، ...

ادامه شعر
سعید فلاحی

وڵاتی من، خۆی سرگوون‌خانه‌یکه دیر و هاوێر لە زمان و جلوبەرگ و ئایینم چه سنه بێم، یان کرماشان، غوربه‌ت و سرگەشتەن پەنی و پەیاس. ▪ برگردان فارسی: سرزمینم خود تبعیدگاهی‌ست دور از زبان و لباس و آیینم...

ادامه شعر
مرتضی سنجری

《عفیف》 نمی دانم گریه های شبانه اَت را تقدیم هق هق کدام ستاره کرده ای؟ که این چنین اَبرهای حسود در حلقوم آسمان غوطه ور شده اند؛ و دست های عفیف ماه نوازش می کند گونه های تب دار شعرم را در آخرین واژه ها...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا