- لیست اشعار
- قالب
- سپید
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
زهرا وحیدزاده
در10 /01/ 1339 -
فرهاد گنجیه
در10 /01/ 1364 -
مجید همایون
در10 /01/ 1348 -
علی کیهانی
در10 /01/ 1358 -
کرامت یزدانی(اشک)
در10 /01/ 1350 -
Sara Arandan
در10 /01/ 1360 -
اریا عینی
در10 /01/ 1384 -
کامران شاه علی
در10 /01/ 1342
بی تو اشکی رویِ گونه سرازیر شد دلی شکست آینه ترک خورد پاره شد عکسِ خاطره ها. #آگرین_یوسفی
ادامه شعر" پدر " پدرای تنه ستبر بلوط ای بوی غلیظ التیام ای به دور ازفربگی درانحصار ای ترازوی میزان انکسار دستهایت ترنم شلاق اغیار ای ناخدای روزهای رهگذر... ای به هم تنیده گازمانیای درکنارآبشار ای ماندنی تر...
ادامه شعرانار ترک خورده لبخند خداست بر روی شاخه..... دکتر سجاد فرهمند
ادامه شعرنردبانی سوخته ام دروسط خیابان چشمانت... #سپیدستان_خانی @sepidestan_khaniپیج روبیکا
ادامه شعرزمانی شب فرا می رسد که خورشید غروب میکند لب بام خانه تو دیگر نوری نیست جز روی ماه تو دیگر نسیمی نیست جز نفس های تو ای کاش شاپرکی بودم تا صبح گرد چراغ اتاقت می گشتم تا در سپیده دم مرا پای گلدان اطلسی ...
ادامه شعر_او رفت! بی من... _دیدم ای وای ز دست ِ آه من؛ هیچ کار،بر نمی آید! _بروی سنگ قبرم ؛ حک کنید:اَهلی عشق... _اما،چه سود؟!...یار من؛ بر مزارم ،هم نمی آید! _بسوز ای دل!بمیر... که دلدارت، حتی دم ِ رفتن؛ به د...
ادامه شعرمن یاتو؟ مرا که در آغوش می کشی سینه ام سرد است طعم لب هایت زمستانی ست نمی دانم توعاشق منی یامن عاشق تو... زهره خانی مهرآبادی(شیدا)...
ادامه شعرباران که نمیبارید فهمیدم قطرات محبوسند یا در حیاط زندان چکیده اند یا گاها فرارشان از شیر آب خانه ی ما نم می زند وقتی که باز می شود فقط بوی باران است که مدام فریاد می زند ...
ادامه شعر_بعد از من؛ هیچ کس! برای بی خوابی چشمان تو افسانه نخواهد گفت... _این تو و این تمام افسونگران شهر... _من ؛ تمامم برای تو بود؛ هزاران بار ؛ هزاران شب... _از این همه لالایی روشن؛ به انزوای خمیازه رسیدی...
ادامه شعرای کاش پدرم با قهر؛ در این خانه را کاهگِل می گرفت! یا که یک شب مادرم از مهر همه ی بغض مرا خواهرانه؛ به دل می گرفت... _بیزارم از تو ای زندگی ِ بدون عشق؛ ای هیاهوی پوچ! کاش سراپا نفس های تو را به یکبار...
ادامه شعرحالا که سیاهاند روزها برایمان یک مشت ستاره بپاش تا فارغ از هیاهویِ شهر ستارههایمان را بچینیم. جوادمرادی ...
ادامه شعرعابری رد شد عطری در هوا پیچید من ماندمُو خاطره ای که دیگر نیست. #آگرین_یوسفی
ادامه شعرانارساوه ای؟ یاسیب تبریزی؟ نمی دانم . فقط می دانم ای حور خیابان های شهر آشوب نسیم آورده عطر سیب گونه هایت را کمی باخود به اینجا ها زهره خانی مهرآبادی(شیدا)...
ادامه شعر.... عید امسال..... بر عکس هر سال عید امسال گل پژمرده درخت مرده باد رفته اسمان صاف ابری نیست لب جو خشکیده زنده رود ترک خرده ای الهه اب چه بگویم که معبد ت خشکیده و دست فرسایشی روزگار چهره ات زنگ ال...
ادامه شعردکمه های بسته شده تا بناگوش ذهنت را باز کن بگذار اندیشه ات هوایی تازه را تجربه کند. بعضی وقتها نیاز است که در مسیر زندگی بازنگریهایی صورت گیرد. شاید نیاز است که کل جهان بینی ات تغییر کند. پس دکم...
ادامه شعرﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﺷﻌﺮ ﻫﺎﯾﻢ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﻧﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺰﻥ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﻭﺭ ﺷﻮ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯﻡ ﻟﺮﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻦ ﺗﺐ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﻢ ﮐﻤﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﺯ ﺩﻟﻢ ﮐﻢ ﮐﻦ ﭼﺎﺭ...
ادامه شعردل است دیگر؛ اَفسارش را که ول کنی به خانه اش بر می گردد! به سمت دروازه های عشق...
ادامه شعرپُر از وعده های خالی است جیب های حامله که در بازار سزارین می شوند امّا زنبیل ها خالی به خانه می روند ✍رجبعلی باقری #سپکو_خالی...
ادامه شعربهارم که تو باشی ماهی تنگ بلور سفره ی انتظارت منم...
ادامه شعر