تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
کرامت یزدانی(اشک)

در این آشوب سیلاب! دستِ آب را در کدام آینه بشویم...؟!

ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

لرزش دستانم از « فراموشی» نیست! از هر انگشت من واژه واژه خیال تو می‌ریزد...!

ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

هر شب گَله‌گَله، تانک می‌آید گُله‌گُله، خمپاره می‌نشیند و گلوله‌ریزان می‌شود بالین من این چه خوابی‌ست که من دارم...؟!...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

می پیچد این روزها باد به خود بی آن که ابر را وسوسه بر باریدن کند..‌

ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

از سَر ِ شب کُپ کرده آسمان که فردا سَرِ خورشید بریده می‌شود...!

ادامه شعر
فروغ گودرزی

وَ تو آن حس محالی که هنوز با دلهوره به جان می خرم او را...!

ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

شعرم مجوز نگرفت خیالی نیست سکوتم قافیه دارد هنوز...!

ادامه شعر
کرامت یزدانی(اشک)

سُکان‌چی بود در شب‌های اروند و حالا دخترش ایران سُکان‌چی ویلچر اوست در شب‌های شیراز...!

ادامه شعر
فروغ گودرزی

قورت می دهم بغض بی صدایم را باران برای من می بارد...

ادامه شعر
مروت خیری

میداند که جایِ تو را گرفته است، جیکش در نمیآید تنهایی،

ادامه شعر
فروغ گودرزی

جا مانده در تاریک خانه ی دلم عکسی از لبخند او...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

به جرم جنون میله ها شادی سر داده اند...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

گفتی انار برایت دانه می کنم ندانستم انارها یخ زده بودند...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

حُقه پشت حُقه پیچ و تاب می خورد در خود دروغ...

ادامه شعر
مروت خیری

به هوایِ گیسوی تو آمده بود، نبودی... سر به بیابان گذاشت، باد .

ادامه شعر
مروت خیری

ساکت می شوند تمامِ غم هایم تا میاید به میان غمِ، نبودنِ تو

ادامه شعر
مروت خیری

دوست داشتنت را دوست دارم، نمی گذارد تکراری شود طلوع خورشید هر روز...

ادامه شعر
مروت خیری

کاش می شد جایی میگرفتم سرِ راهت را و می گفتم در توانِ من نیست بگیر این دوست داشتنت را..

ادامه شعر
علی مزینانی عسکری

این روزها در پاییز برگ ها هم واژه می سرایند پس مغرور به شاعری خود مباش ......................................... راستش را بگو جز من کسی دیگر را می پرستی عجب حرف خنده داری ................................

ادامه شعر
مروت خیری

گفتم بروی جای تو را دیگری... رفتی و نه چون تویی و نه کسی هست در جهان،

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا