تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
منوچهر کشاورز

تو عشق منو یک خاطره از شیدائی منو فردای دل و ترس زغم تنهائی کاشک ماه میشدی و تا به سحر می ماندی باز امید به آن بود که به دلم دل دادی گفت دل بار دگر معطل هیچ عشق مشو با ز ما را حواله به سرابی داد...

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

صدای درب را نشنیده ام اما جرسها فریاد زده اند گویی ناقوس ها هم!!! تکلمی نمی ماند مردم مهمان نوازی نبودند اما مدعی اشرافیت مردی همراه دخترش همان دختر همراه همسرش فرزندان بدور از والدین آری مردم مهمان ن...

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

تنم آراسته است از زخمهایی که نادیده گرفتم اما زخم شریانم را چه کنم! میان غروب پاییزی غرق احساس شده ام خاطراتم غریق نجاتم شده اند و من با تبسمی تلخ اشک میریزم دم خیالت گرم! با خیالت موجهای دریا تعادل ...

ادامه شعر
سحر خالقی

زندگی را همچون برگ های درختان زندگی کن به گذشته نچسب همچون برگ درختی که با قانون جاذبه درختش را رها میکند بچه پایین می‌افتد به آینده فکر نکن مثل همان برگی که در همان لحظه لحظه را زندگی میکند در اکنو...

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

خانه ی پیر مرد سرد بود 1500 کیلومتر هم رو به غریبی آمده بود نفت نداشت کبریت هم چوب ها را گرد هم جمع کرده بود برایشان قصه میگفت چوبها : هوا سرد است پیرمرد: شما گرد همید بازسرد است؟! شب شد پیرمرد سرد ت...

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

پیدا و پنهان جلوه ات سرگشته در راهِ خیال نبض تپشهای تنت ، سوسویِ فانوس در خیال در جان من جاری تر از سیلابِ کارون حسرتت در موسمِ طوفان شکست ، بغض تَلاجَن در خیال در ترکمن صحرای وهم مویت رها در دست ...

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

به گندمزار موهایت حریر سرخ آتش هاست حقیقت وهم عریانیست بسوزان لن ترانی را بپرس از عشق حالم را پریشان مخملی گیسو به کِلک بوسه آشوبی شرار و شوق و آتش را پیش از سپیده ی تنت بر عشق تو عاشق شدم در وهم ...

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

نمی بینم مسافتی که امروز راه رفتم را نمی بینم اشکهای گرم و شور امانم را بریده پهنای صورتم خیس کامم شور شور لب‌هایم می سوزد امروز چندین بار زمین خوردم حتی چند عابر نگرانم شدند شرم سار شانه هایم شدم تحم...

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

آغوش گرم شیره ی جان دلواپسی های بی دلیل درد کشیدن از نخندیدن هایت زجر کشیدن از نگرانی هایت مردن برای تب کردنت مادر نگاه گرم جانم دلواپسی های مادرانه جان شیرینم خواهر یک دنیا رویارویی با رویاهای دور ه...

ادامه شعر
کیوان هایلی

شاعری با عشق می خواند مرا آن یکی با حرص می خواند مرا شعر من شعری بدور از قاعده هر کسی یکجور می خواند مرا آن یکی با درد ما همدرد بود دیگری با بغض می خواند مرا در میان این همه انسان خ...

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

بنشین کنارم لحظه ای نجوای رقصان در خیال در روح سرکش ، مرگِ عشق ، دریای ناپیدا ببین من در نِیِستانِ عدم موی تو را می بافتم نامت به لب جاری شد و آغاز هیچ در من ببین با دختر کیهان به رقص نور تنم صد ج...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

به سلطه شاخه در آمد سیب «کیسه کرد ماستش را» پاییز

ادامه شعر
(هه‌وال)کیهان نیک‌زاد

‌ ‌ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﻭﻣﻤﻠﻮﺀ ﺍﺯﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﺣﺼﺎﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﯾﺪ . ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺑﺮﯼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﭘﺸﺖ ﺍﺑﺮﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻪ ٬ ﺭﻭﺷ...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

با قد بلندش هنوز خشت می خورد دیوار حاشا

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

امشب میان تمام ستارگان کنار تمام سیارات زیر نگاه دقیق کائنات میان این همه سکوت! می خواهم!! یک دل سیر برای خالقم اشک چشمهایم را بر صورت سیرتم بریزم و بعد کمی خواب همین!!! مرتضی دوره گرد (هیوا)...

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

ای وصیِّ مصطفی شاه دوعالم یاعلی ای قسیمِ جنّت دوزخ تویی نفس نبی ای شهنشاه ولایت همسر زهرا بتول وی بُوَد نامت دوای دردمندان یاعلی ای شجاعان عرب از تیغ تیزت خوفناک ای فقیران مدینه در لقائت سینه چاک ای ...

ادامه شعر
فروغ گودرزی

قرص خنده دادم به لب هایم گریه خوابَ ش برد

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

وقتی که باد موی تو را می بافت در شعر سکوت موج شکنج موی تو پرچین قلبم را شکست ای سمن سا گیسویت سیل سراسیمه ببین جان به دیدارت سپردم بغض سرگردان شکست رود ارس جاری شد از کوهسار مست دامنت در شرشر روبا...

ادامه شعر
شهریار جعفری منصور

گل های شبدر جور دیگر باید دید لاله ی قرمز

ادامه شعر
مرتضی  دوره گرد

تا انتهای این خیابان با من بیا عاشق می شوی آری علاقه ی شدید قلب با من راه بیا با علاقه(ع) با من تکلم کن شدید(ش) به من نشان بده قلب را(ق) قلابی در کار نیست( ق) لاله ای واژگون نمی شود (ل) اما همیشه بهان...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا