تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
منوچهر فتیان پور

قلب زخمی شد پشت در از نیش زهر آلود خواب رفته بود یک لحظه تا بخود آمدم بیدار شد با تپش بی اذن زبان درحلقوم چشم لاله گوشم یزله می کرد می پرید عاقبت بدیدم لاشه اش برروی بالش سرم افتاده بود مریض ...

ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

بهار بود و توبودی درخت سنجد بود بهار بود و چه بویی  درخت سنجد داشت بهار رفت و تو رفتی  درخت سنجد ماند کنون که پاییز است درخت سنجدمان گوشواره ها به خود دارد به رنگ نارنجی درون میوه ی سنجد سفید چون...

ادامه شعر
فاضله هاشمی

بخوان مرا بکن رها ز دست واژه ای خموشی من است به نام تو به آسمان سلام میکنم گل سرخی ناپیدا مرا پاسخ نمی‌گوید تن خسته از پاییز دستی میکشم بر سر آذر و میگویم دوستت دارم تا لحظه ی آخر فاضله هاشمی غزل ...

ادامه شعر
عیسی نصراللهی

مشقِ فرزندم بود: _ عشق را بِنْویسید _ او به من رو میکرد، چه بگویم بابا ؟ عشق بر او گفتم عشق،با این معنا: عشق یک زندگــــــی است شَرَرِ واهمه یِ سادگی است عشق تشبیهِ خودِ کودکی است عشق، پژواکِ برآشفتگی...

ادامه شعر
بردیا امین افشار

می توان ره توشه ها نهاد در گوشۀ یک کوله می توان آکند خشاب را با یک دنیا گلوله دستان تو ، چشمان توست ... و می سازد فردا را بگو برایم که چه می سازی در این بیغوله ؟ ...

ادامه شعر
جواد  صفری

دنیای شعرهای من قایقیست با بادبان های برافراشته بر اقیانوسی از ناز نگاهت که خورشید در آن شنا می کند . پروانه ها از پیله می رهند گرداگرش می رقصند بنفشه ها رنگ به رنگ می شوند مهتاب دور صورتت هاله ...

ادامه شعر
سارا عبداللهی فر

خورشید نظاره می کند به هر شهید و می سراید  از دشت لاله ها شعری پر  از  امید ...یاس

ادامه شعر
کریم بازیاری

مرگت بمیرد قاصدک تب کرده ای میدانم در بقچه خیال تو نگاه شاپرک زندان است زخمی بر بغض نفسهایت بود وقتی پنجره آواز شقایق می سرود بر بلندای شاخکهایت سکوت خانه می ساخت و غربت اندیشه ام با رفتنت سرو...

ادامه شعر
مسعودرضا افشاری

خدا را چه دیده ای شاید یک روز آنقدر باران ببارد که شعرهای من هم بوی باران بگیرد مسعودرضا افشاری با تخلص_تراب

ادامه شعر
بردیا امین افشار

زمستان زیبا هم که باشد سرد است ... درد را از هرطرف که بخوانی درد است ... دنیای ما دنیای خام اندیشه هاست ... حقیقت همیشه از لبش طرد است ... چه خواهیم ساخت با زر و زور و قدرت ... وقتی که ف...

ادامه شعر
محمد ترکمان(پژواره)

پشت نقاب آن ور آب، کس هیچ نه خراب این آبادیست جز جاه طلبی، نه کباب آزادی!

ادامه شعر
محمد مولوی

بوی نان کار ما نیست خرمن کوفتن شاید کار ما اینست آبی بر آسیاب بریزیم و هیزمی برای تهیه آتش تنور و در افسون بوی نان گندم شناور باشیم . #محمد_مولوی با اجازه از روح بزرگ جناب سهراب سپهری...

ادامه شعر
سیده نسترن طالب زاده

من از میخانه های دوردست ماه می آیم و از تار تکلموار بهت سرخ مغربگاه لبریزم.. درین زندان یخ آشام دردآرا درین خون مردگی، آوارگی، غوغای وهم آسا به شبخند درخت راش میریزم به نیلوفر می آمیزم و در صوت تپ...

ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

تو ایستاده ای به من نگاه می کنی ومن چه شرم می کنم وسرخ سرخ می شوم تمام هیکلم خیس آب می شود منم که درحق تو ظلم کرده ام تورا به اشک خوانده ام تورا به قهر رانده ام خجالت از تو می کشم برای تو برای خنده ه...

ادامه شعر
طارق خراسانی

سپیدِ سرخم سینه سرخِ در خاک خفته فریادِ همیشه آزادی جاوِدانه ی تاریخِ مرز “پر هنرَ” تنِ ات لو داد ابر قدرت های شهوت را چماقدارانِ نکبت را دیگر به سبک پاره پاره ی قلبِ تو، شعر خواهم گفت “سبکِ خودم ” ...

ادامه شعر
علی روح افزا

من پر از فریادم ، رفته بر من بیداد هیچکس درد ندارد انگار هیچکس شاکی از این ظلم و ریاکاری نیست یا اگر هست چرا خاموش است ؟ من چرا بیتابم ؟ همه جا تاریک است همگان در خوابند وقت خواب است اگر... من چرا بی...

ادامه شعر
عبدالحلیم اکرامی = نژند

عشق یعنی تا توانی رنج بپذیر ودرد انبوه کن وعشق یعنی دلت را تقسیم کسی کنی که آخرش نه همان خواسته ای دلپذیرت باشد. ...

ادامه شعر
محمدجواد منوچهری

گفتم خدا در شهر غم بُردی مرا گفتی چرا اینگونه می‌بینی مرا گفتم خدا اندر میان غربتم گفتی سُروری، اندرمیان صُولتم گفتم خدا کم طاقتم، اندر میان دیده ها گفتی تو را حاجت دهم، بَردیده بنشان، صیرتم گفتم خدا ...

ادامه شعر
محمدجواد منوچهری

عشق من، سازم برایم کوک کن عشق من، بالم برایم تور کن @@@ عشق من، دنیا به کامت شاد باد عشق من، دنیا برایت فال داشت @@@ عشق من، با درد من همساز باش عشق من، با حرف من همراز باش @@@ عشق من، تقدی...

ادامه شعر
حمید گلی زاده

قلم دارم به دستم تا نویسم زِ دیوی سرکش و بد ذات و یاغی اگر با دیوِ قصه اُنس گیری نمی ماند زِ هستت هیچ باقی تورا از آدمیت باز دارد زند بر روحِ تو آسیبِ بسیار فقط روزی به خود آیی ببینی خودت را کرده ای ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا