تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
جواد امیرحسینی

چندیست دلم دوباره عاشق شده است احساس ولی اسیر منطق شده است آن صندلیِ خالی و آن کنجِ اتاق در غیبت تو آینه ی دق شده است! #جواد_امیرحسینی(مهراد) ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ...

ادامه شعر
رامین خزائی

دیریست که اینگونه دَر و دَرهَمی در پنجره ات نیز دَر و دَر....، هَمی من کُنج اتاقم دَرَکِ سافِلین لیکن تو به دنبال زَر و دِرهَمی با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف #رباعی - شماره ۵۹ صبوری وقتی ز بدان یقه رهاندن سخت است از شعله خشم دور ماندن سخت است آن گاه که از درون خود می سوزی در اوج غضب صبور ماندن سخت است #مهدی_رستگاری هفتم فروردین سال یکهزار و...

ادامه شعر
آرزو بیرانوند

 بادِ پاییز زده ، نم نم ِ باران در شهر  خیسم از گریه به اندازه ى آبان در شهر  خیسم از خاطره ات در تنِ این باران ها  در عبورشبِ بى حوصله از دالان ها  خیسم از حال و هوایى که مرا مى بارد  گریه ى بى ...

ادامه شعر
عزیز حسینی

گرفتار دلتنگی و دوریم در آغوش تنهایی گم شده‌ام باد سرد دلتنگی در حال وزیدن است آیا بهانه‌ای برای بازگشت وجود دارد؟ دوری بین ما دیواری سنگین است آرزوهایمان را به هم پیوندید آیا می‌توانیم در دستان هم ...

ادامه شعر
رامین خزائی

بازار من این سرای نازک دل من با زار مزن ورای نازک دل من بیزار تو گر ز دار دنیا بشدی یک ناز بخر برای نازک دل من با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
بهزاد غدیری

ویرانه نه آن است که جمشید بنا کرد ویرانه نه آن است که فرهاد فرو ریخت ویرانه دل ماست که با هر نگه دوست صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف #رباعی - شماره ۱۱۶ تماشاگه راز ای دلبر زیبای من ای مظهر ناز ای روی تو در نظر تماشاگه راز حقا که به زیبایی کامل گشته در تو متجلی آیه‌های اعجاز #مهدی_رستگاری بیست و هشتم مهر سال یکهزار و...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

#رباعی - شماره ۱۱۸ جانمایه جان ای عشق که در زمین دل کاشتمت در قلب نزار خود نهان داشتمت هر چند که از درون مرا می خوردی جانمایه جان خویش انگاشتمت #مهدی_رستگاری شانزدهم مهر سال یکهزار و چهارصد و دو ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

#رباعی - شماره ۱۱۷ جهان بی جان تقدیم به مادر شهید در این گذر سرد امانم رفته است دیگر ز تنم قوّت جانم رفته است خالی است جهانِ بی تو ای فرزندم گویی که دگر جان ز جهانم رفته است #مهدی_رستگاری چهارم م...

ادامه شعر
رامین خزائی

عمریست که ردّ یک مظالم بکنیم ما ظلم نکرده ردّ ظالم بکنیم گر حاکم خاممان تعلّل نکند دستی بزنیم و حکم لازم بکنیم با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

در فصل تگرگ عاشقت می‌مانم در ریزش برگ عاشقت می‌مانم هرچند تبر به ریشه‌ام می‌کوبند تا لحظه ی مرگ عاشقت می‌مانم از کتاب نیلوفرهای آبی،انتشارات دوشنبه،شماره ثبت کتابخانه ملی ۸۵م_۱۳۷۶۳،سال انتشار ۱۳۸۴ ای...

ادامه شعر
رامین خزائی

هر چیز که این قلب عنایت بکند در چشمه و سرچشمه سرایت بکند این شهر و تمامی تکایا و تِمَش باید که به چشمان تو عادت بکند با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
حبیب حسن نژاد

عشق آمد و رفت و... خواب ماند اما دل ای وایِ دل، ای وایِ دلِ بی حاصل همسایه ی دیوار به دیوارش بود جامی نَزَد از زلالِ دریا، ساحل....

ادامه شعر
امین و امیر اصلانی

به نام خدا « صنم» چون جان به ره عشق تو بازیم ، صنم! یک جان چه بُوَد ، هزار جان هم بدهم وقتی که وصال توست جان ابدی ما را چه هراسی است در این راه و چه غم؟ شاعران: امیر اصلانی / امین اصلانی...

ادامه شعر
رامین خزائی

در خمرهٔ ما آب حیات است بنوش! پیغمبر ما کنج حیاط است بنوش! تا بوده همین بوده که نوش است و نبات الله خودش مست بنات است بنوش! با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی...

ادامه شعر
آرزو بیرانوند

احساس عجیب چه احساس عجیب... چه احساس عجیبی بی تودارم همین روزا که داری دور میشی واسه از یاد من رفتن یه روزی به بودن با یکی مجبور میشی برو بالا به سمت اسمونت... همون جایی که باید پا بذاری خودم ر...

ادامه شعر
سحر خالقی

کنون این چنین در بی زمانی پیغام میدم تو در لحظه در بی زمانی یک نام میدم گرت باشی با من در این لحظه حال تو را میبرم در این بی مکانی آن را در لحظه انجام میدم اریحا...

ادامه شعر
امین و امیر اصلانی

به نام خدا فریاد که خانه ی دلم سوخت ، او با تجربه ای مرا بیاموخت او مهمانِ دگر چنین نیارم دیگر باروت ریا در آن بیندوخت او امیر اصلانی/ امین اصلانی (اَمی) ...

ادامه شعر
رامین خزائی

ما فرض نقیضه های خود بخشودیم ناچار نقیصه های خود بخشودیم یا رب تو غریضه را حلالش فرما ما نیز عریضه های خود بخشودیم با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا