- لیست اشعار
- قالب
- رباعی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
احمد البرز
در31 /01/ 1394 -
دکتر کیوان محب خسروی
در31 /01/ 1348
با خویشم و خویشان خوش از خویش خودم با حُقّهٔ حقّیه ولی پیش خودم این سفرهٔ دل تحفه ی درویش که نی بگذار شود ریش ز این نیش خودم با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...
ادامه شعرخم های خیالش همه بدمست شدند دیگر چه خیال است که همدست شدند با دَرد دلش دُرد شرابم نکشند بی درد که نی! هرچه در او هست شدند با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی...
ادامه شعربشکسته دل ار سرّ دلش فاش شود بداختر و امّاره ی اوباش شود یک آمر و عمّار نمک پاش بَرَش عمّاره بَران خرّم و بشّاش شود با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...
ادامه شعرحکم شد بر در خانه عکس پرچم بزنید و سپس قامت خود را اندکی خم بزنید عمل سال همین است که تدبیر نمودند بر دهان یاوه گویان مشت محکم بزنید د آریا 14 تیر 402...
ادامه شعرندمد صبح دولت ما جانا مگر به یک نظر که عمری به سر شد در این خیال بی ثمر خدا داند احوال جمعیت جان به لب رسیده را که ما از تو بی خبریم و تو از خدا بی خبر محمد تقی خوشخو) ...
ادامه شعراهل نظر در این ره در سفر نند که همگی زین جمله در حول یک محورنند میروند در این ره و ذوب میشونند در او که آنها نوری ز انوار این پیکرنند رباعی نو شعر ازاد اریحا ...
ادامه شعراز خاک بپرسید کجا کین بُوَدَش پایان مسیری که به بالین بُوَدَش آن وصل کزین وصله ی ناجور و خزان خاکی است که منزلگه رامین بُوَدَش با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی...
ادامه شعرهر روز به مستی و شبم غم شده بود تا دیده ز شبنم نم و نم نم شده بود من بیگنهم جام تو مستم شده بود خیّام، مگر فاصله ام کم شده بود؟! با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...
ادامه شعررنجیدم و خندیدم و از درد نگفتم از آنچه که دنیا سرم آورد نگفتم باهیچ کسی غیر خدا،هیچ زمانی از آنچه که او بر سرم آورد نگفتم (این شعر قدیمی است وبه دلیل سؤاستفاده هایی که بدون نام شاعر از آن شده دوباره ...
ادامه شعرتأثیر دعای خیر تو با من باد تا جان و جهانم از بلا ایمن باد رفتی و غمت اگرچه خاموشم کرد یاد تو همیشه در دلم روشن باد حنظله ربانی...
ادامه شعربسمه اللطیف یازده رباعی محو بهشت آرام دل و جان من ای پاک سرشت مهدی به دل شعر خود این گونه نوشت من محو تماشای توام چون دیدم در قامت تو جلوه اوصاف بهشت ۱۴۰۱/۲/۰۵ ۴۹۸ **** نوشدارو هرچند نصیب من ز...
ادامه شعرخیام و می اش کار به دستم دادند سردسته و پرگار به دستم دادند من نیز ز پیکش به شرابم دادم ناگه به سما تار به دستم دادند با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...
ادامه شعر۱ یک بوسه زدم بر لبِ او با ترفند آزرده شد و سرخ شبیهِ اسپند با بوسه ی دیگری به او گفتم که: "دیوانه تو جذّاب تری با لبخند" ۲ خیره به غروبِ مبهمِ پاییز است از حسّ غریب و تازه ای لبریز است رازِ دلِ...
ادامه شعرخیام چو من آنچه تو را هست بدید از کوی گذر کرد و مرا مست بدید بنشست و ز پیکم عرقی نوش نمود گفتا که مرا آنچه حرامست بدید با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...
ادامه شعردیشب من و خیام ز مستی گفتیم از جام به خم باده پرستی گفتیم خیام فقط جرعه ز جامی دادم زان پس من و می کفر به هستی گفتیم با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...
ادامه شعرهرچند به هجر ناگزیریم ای دوست درعشق تو سالها اسیریم ای دوست زان عهد که بسته ایم تا جان داریم دل برنکنیم تا بمیریم ای دوست ...
ادامه شعرخرزهره و مرجان جمم اود کشند فیکوس و شقایق تب داوود کشند آن نرگس سمّی و لبم در همه عمر با هلهله آوازه ی مقصود کشند با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان کهنه سرباز ایرانی رامین خزائی ...
ادامه شعر#رباعی برخیز که موسم بهار آمده است پیکی ز دیار شهریار آمده است شد نوبت عاشقی به قول "سعدی" معشوقه ی ما سر قرار آمده است! #جواد_امیرحسینی(مهراد) ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲...
ادامه شعربا خویش و زمانه می کنم جنگ تورا در گوش زمان بخوانم آهنگ تورا ازهر سو، سوی سینه ام سنگ آید هرروز به سینه می زنم سنگ تورا ...
ادامه شعراز اول راه بی حضور افتادیم از محفل حاضران به دور افتادیم در دامگه وعده ای از آزادی در بیخبری، میان تور افتادیم از بیخبرانیم و پی بی خبری گشتیم اسیر وادی دربه دری هر لحظه پی پیامی از باد صبا هستیم مقی...
ادامه شعر