- لیست اشعار
- قالب
- دوبیتی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
بابک وفایی
در06 /02/ 1343 -
عبدالرشید حمیدی
در06 /02/ 1369 -
بهزاد فروزنده
در06 /02/ 1385
خدا دارم زدست تو شکایت عدالت پیشه کن ای با درایت تو که لیلی به مجنونش ندادی چرا عشقش به قلب او نهادی یکی در ناز و نعمت غرق گشته یکی شرمنده پیش خلق گشته یکی یک آرزو داره ندادی یکی صد آرزو داره بدادی...
ادامه شعرهوا دلگیر و دل زندانی عشق رها در ساحل طوفانی عشق همه در خواب و من در زیر باران گرفتار غم پنهانی عشق (یا) هوا ابری و دل زندانی غم رها در ساحل طوفانی غم زمستان است و من در زیر باران گرفتار شب طولانی...
ادامه شعربه بُـعد ناملایـم هـا ، مـزن سنـگ بـترس از گـردش، این چـرخ نیرنگ به آدم رنـج و درد ، افزون نـمایـد همین چرخی که می گردد، به نیرنگ ٭٭٭ به هر در بسته باشد ،...
ادامه شعراگـر کار دولت عدالـت بُـوَد صواب است ، ملت به راحت بُـوَد اگـر دولـت از رأی ملت نکاسـت ثوابـش ، به مثل زیارت بُـوَد ٭٭٭ تجـاوز به هـر ...
ادامه شعرطفیـل هستـی عشق تو هستـم زِ عشقـت کی تهی می بوده دستـم مـرا دنیـا بسـی آزارهـا داد من از انعام دنیـا ، چشم بستـم ٭٭٭ کلاه سروری ام...
ادامه شعر"آمدی جانم به قربانت"بمان دیگر نرو جان به لب آورده هجرانت بمان دیگر نرو منتظر بودم بیایی یار زیبا روی من تا گذارم سر به دامانت بمان دیگر نرو وقت دلتنگی نگاهم کن، تمنا میکنم دل شده حیران چشمانت بمان ...
ادامه شعرما ناطق احکام ، زِ گفتار خداییـم از گفته شیطان صفتان، دور وجداییـم بر ذکر خداوند جهان در ره توحید بیهوده نباشد، به رهش نوحه سراییـم ٭٭٭ بر ملت دانـا دل ، ما ...
ادامه شعر۱.خداوندا تو خیلی مهربانی ۱.تو باشی بی نیازم از جهانی ۲.فقط میخواهم از تو ای خدایا ۲.کنی عاقل مرا در این جوانی
ادامه شعرممکن نشد آنچه که ممکن پنداشتم شاید گرفت رنگ مرا عزم راسخی اگر سوال بود همش تا که داشتم اماگرفت آخر سر جای پاسخی بگذرد آنچه که نگذشت بعد ازین بعد از این آنچه نگذشت بگذرد سختی را پایان کارش به یقین ب...
ادامه شعرگـر بـتوان ، کار نـکوتر کنیـم طاعـت از آن ، حکمـت داور کنیـم قابـل بـخشایـش ، داور شـویـم دیـده خـود را ، که منـوّر کنیـم ٭٭٭ ای تـو خـداونـ...
ادامه شعراز پشت کوه تا شهر شما پا برهنه دویده ام بهر تکه نانی چه طعنه ها که نشنیده ام رک بگویم هنوز به دریوزه گی نافتاده ام به کوری چشم شما هنوز رو پای خود ایستاده ام #محمد_مولوی...
ادامه شعرگاهی این ذهن پر از خاطره ی تب دار است گاهی حتی نفس پنجره پر تکرار است باید از خاطره ی شهر دوباره رد شد با دو چشمی که به یاد رخ تو نم دار است...
ادامه شعرز بعد خدا به قلبم عشق مادر است هم او که یاد عشقش روز و شب در سر است ندیدم زعالم عاشقتر زمادر کسی از این عشق ؛همی سختی میبیند بسی گذر میکند زجان و خواب شبش پرستار طفل میگردد تا بیفتد تبش اگر داری مادر ...
ادامه شعرتـو که گـردی زِ مژگانـم کنی دور چـرا چشم جهان بینـم ، کنی کور اگـر چشمـم نکردی دیـده بانـی نـمی دیدم ، همیـن داری تـو منظور ٭٭٭ خالـق دانـای و ...
ادامه شعرکوچکترین تابوت ها از همه سنگین ترند در غم فقدانشان همه غمگین ترند مرگ بزرگان میراث کهن بود در دیار ما والدین بچه کش از همه خونخوار ترند ! #محمد_مولوی...
ادامه شعرآیینه شـــدم ، تو جلوه در مـن ڪردی با ماه رُخت ، آینـِـه روشــــــن ڪردی مــن دل به صفای مهــر بخــشیدم و تو پیرآهن سبـــز عــشق، بر تن ڪردی...
ادامه شعردلبرم یک شبی آمد بخوابم زیبا رخم آن دلبرم برد خواب زچشمان و عقل برد او از سرم چشم زیبایش میدرخشید چون گوهر می برد عقل هر بیننده را کلا زسر سرخی لب را نگو همچون گل لاله بود همچ...
ادامه شعرغیـر تو کس نیسـت ، نـگهدار مـا یا بـشناسـد همـه اسـرار مـا مـا همـه اسـرار تو نـشناختیـم خـود بـشناسـی ، همـه اسـرار مـا ٭٭٭ قـادر سـ...
ادامه شعردلبروسمبل نوره عشق من ازدورنگی ها به دوره عشق من توی لحظه های سختِ زندگیم واسه من سنگِ صبوره عشق من ##### یه گُلِ بی خٓس وخاره عشق من رودلم یه سایه ساره عشق من تویِ این گرفت وگیریایِ من هیچ توقعی ندار...
ادامه شعرنوشتم عشق قلبم مبتلا شد دلم درگیر دردی بی دوا شد زدمچنگی به قلبت تانمیرم بلااندربلااندربلاشد
ادامه شعر