- لیست اشعار
- قالب
- قطعه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
محمد جوکار
در01 /02/ 1341 -
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی"
در01 /02/ 1394 -
نرگس دوست
در01 /02/ 1394 -
خدیجه زینالی
در01 /02/ 1394 -
mohammad hoseinzade
در01 /02/ 1394 -
علی میرزایی
در01 /02/ 1394 -
نورعلی احمدی فالحی(مدرس)
در01 /02/ 1394 -
حبیب نیکبخت
در01 /02/ 1362 -
حسین نوریان
در01 /02/ 1349 -
حسین حاجی آقا
در01 /02/ 1395 -
فاطمه زهرا کمانکش
در01 /02/ 1382 -
سمیرا رجب زاده
در01 /02/ 1399 -
حیدر حیدری راد
در01 /02/ 1399 -
بهزاد فروزنده جونقانی
در01 /02/ 1354 -
امین آزادبخت
در01 /02/ 1366 -
مهدی فصیحی رامندی
در01 /02/ 1401 -
شهناز عیدی وندی
در01 /02/ 1358 -
علی مزارعی
در01 /02/ 1342 -
mah mi
در01 /02/ 1358
فکر کردم تو یک معجزه هستی! در تاریکی, تو صبح روشن هستی افسوس که تو سراب بودی جانا نابودی عشق, برای تو بی معنا پس هر چه در این میانه ما بشنیدیم از عشق توو و, مرد منی در دنیا هر جز به جز عاشقت هستم ها ب...
ادامه شعرملیحا فکرکردم تو یک معجزه هستی! در تاریکی تو صبح روشن هستی! افسوس که تو سراب بودی جانا نابودی ما,برای تو بی معنا پس هر چه در این میانه ما بشنیدیم از عشق توو و ,مرد منی در دنیا هر جز به جز عاشقت هستم ه...
ادامه شعرهر چه از حق بشنوم از نای حق گوی من است و آنچه آرامم کند آوای حق گوی من است.. ازآنچه از جور و جفا موجب شود وصل و فراق.. نی ملائک یا پری، سیمای حق گوی من است رهرو عشقم که جز آن نیست درمانی مرا کل عش...
ادامه شعرحلقه به قامتم بزن ، بغض مرا بغل بکن پرسه بزن نفس بکش در من و در هوای من یخ زده خون آرزو ، در رگ خشک زندگی یخ زده خون زندگی ، در رگ واژه های من بوی کویر می دهم ، نیست مـرا طراوتی در تـو اثر نمی کند ...
ادامه شعرای که هر دم می زنی بر سر در دروازه ها بیرق جهل و نفاق داری نابود می شوی خوب گوش کن ای رفیق و سایه ی دوز و کلک این جهان نیست جای هر خامی نابود می شوی کم شنیدی طعنه از این مردمان با صفا دست بردار زی...
ادامه شعرهان ای رفیقِ غریق در ورطۀ خیال! برخیز و بندهای جهالت ز خود بگیر راهی به سوی حکمت و آزادگی بجو گاهی سراغِ مهرِ عدالت ز خود بگیر جای سکوت و نشستن در کنجِ واهمه بر پای شو و ننگِ ذلالت ز خود بگیر رنگی نو...
ادامه شعرموهای سپیدم ویرانه شد اندامم بی واسطه وقتیکه موهای سپیدم را آئینه نشانم داد با عقل در افتادماز عشق گذر کردم توفان کهنسالی وقیکه تکانم داد شبهایی شکیبایی با غصه به صبح آمد تغییر عجیبی را در روح و...
ادامه شعرکه فرهاد، کوه کن نشد ز عشق و درد شیرین مهندس، ز کوه کرد ره نشانِ نیلِ عشاق فصیحا تو عشق ساز و تیشه زن به کوه رامند که عشاق، بند سنگ و رشته بید و زو بزن فاق مهدی فصیحی رامندی...
ادامه شعرگفت فرزندم در این دنیا که تو چرخیده ای بهترین آقای عالم کیست گفتم حیدر است گفت در میدان رزم و وقت سختی در زمان بهترین یاور به خاتم کیست گفتم حیدر است گفت در بین زمین و آسمان جان پدر بهترین فرزند آ...
ادامه شعرتوفان زده ای غرق به دریای جنونم فرسوده تر از حال من زار نباشد ای مدعیان در گذر شهر بخوانید بیچاره تر از این دل بیمار نباشد در ولوله افتاده ز هجرانِ غم یار آشوب دلم، رنگ به رخسار نباشد دیوانه ...
ادامه شعربیهوده ترین فصل بشر برهه پیریست البته ؛ نچرخد اگر ایام بکامش..؟ تنهایی وفرسودگی و طعنه و تحقیر بارد بسرش گر نبود ملکی بنامش مینای غرورش که ترک میخوردانگار زهریست که هرلحظه بریزندجامش وقتیکه توا...
ادامه شعربسته بودم بمهر راهش را بی تفاوت بمن رسید و گذشت ازکنارم یواشکی رد شد ؟ اشکهای مرا ندید و گذشت تا نگاهش به سایه ام افتاد دست در دست او دویدوگذشت زیرلب هی خدا خدا کردم ناله های دلم شنید و گذشت ؟ مثل...
ادامه شعراین همه شعر مرا خواندی وکردی تشویق یک دفعه خاطرت آمد که تویی مظنونم؟ این همه آه کشیدم ز صبوری دوری یادت آمد ک زهجر تو چنین محزونم داستان من و لیلی ز فراق محبوب خاطرات تو اگر هست تویی مجنونم خاطر...
ادامه شعرپشت چراغ قرمز بلوار های شهر طفلی ولی بایک نگاه سرد می آید باخنده هایی مرده بر خشکی لبهایش باکوله باری بسته ازهر درد می آید آقا اجازه!نه ببخشید با توام خانوم گل میخری از من برای عشق رویایی؟ چن شاخه ...
ادامه شعردر بـاور من ؛ عقل چنین حکم فرمود : هنگام ودمی بر تو چو روز عشق است دسـتی بـگـرفتـی و بـلنـدش کـردی ..؛؛ از گــود فــرومــایـگـی عــصــر پـسـت چـون پتـروس و دهقـان فـداکاری بـود پیـش و پـس جـادهٔ خـ...
ادامه شعراکنون، پاییز است و باران و من، اما، تو نیستی و بیهوده است این جمعِ ما
ادامه شعر« آرام جان » ای وهب1 قربانت ای آرام جان از خودت مهر و وفا دادی نشان با سعادت روبرو گشتی یقین جان فدا کردی به شاه انس و جان2 زآنکه حرف حق ،بـراندی بر زبان ...
ادامه شعرکجایِ تنِ تو نیست نشانِ بوسه من ؟ که چنین بی تفاوت میگذری از کنار من
ادامه شعربیکران ****************** مرا ببین که با چه شوق به سوی تو دوان شدم چهرۀ در محاق خود کنار زدم عیان شدم گمان مبر ز رنج راه خسته و ناتوان شدم و یا که در نیمهِ راه غم زده چون خزان شدم گر چه به دید ...
ادامه شعربیکران ****************** مرا ببین که با چه شوق به سوی تو دوان شدم چهرۀ در محاق خود کنار زدم عیان شدم گمان مبر ز رنج راه خسته و ناتوان شدم و یا که در نیمهِ راه غم زده چون خزان شدم گر چه به دید ...
ادامه شعر