تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
امین مقدس

<<شمعِ نقّال>> رودابه ! منم زالِ تو بی‌‌ آن‌‌ که بدانی آن عاشقِ تمثالِ تو بی‌ آن‌ که بدانی در خوانشِ شهنامهٔ پروانهٔ یادت شد شمعِ تو نقّالِ تو بی‌ آن‌ که بدانی بر خاکِ خیالم خُلل‌از ردّ...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«عشق ربّانی» ای پیر خرد ز عشق ربّانی گو از آتش و سوزِ عشق پنهانی گو از بانگ اذان نیمه شب هیچ نگو از سجده و تسبیح مسلمانی گو این نفس هوای آدمی ابلیس است از خصلت و خوی پاک انسانی گو شام است و د...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_همین دیشب زنی؛ تمام زیبایی و وقارش را به دستان ِ بی جان خود به پیشواز مرگی تلخ فرستاد به پای طناب دار!!! _ای کاش که لبخندی ناگهان می شد سدّ ِ راه پاره می کرد این طلسم ِ نحس تنهایی... _همین دیشب مرد...

ادامه شعر
امیرصالح زمردی

روزی که فریبِ خنده هایت را خورد رُسوا شد و گریه آبرویش را بُرد یک گوشه نِشَست و زیرِ لب زمزمه کرد : عُمریست که ما را کسی آدم نَشِمُرد !...

ادامه شعر
رجبعلی  باقری

در پلک هایت تنهایی ام گم می شود و در دست هایت خواب هایم بگذار نگاهت را به دریا بسپارم که آرام پلک می زند ✍رجبعلی باقری #سپکو_پلک...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_آنیما و آنیموس؟! _نه!!! گمان نمی کنم؛ چرا که من همیشه تو را بیشتر از خودم دوست داشته ام... من تو را جور بهتری دوست داشته ام! _نیمه ی پنهان و تاریک؟! _نه!!! من یقین دارم دستانی تو را همپای روشنایی ه...

ادامه شعر
نیما  ولی زاده

مدامم رازِ چشمان و گندمزارِ موهایت مرا بیدل کند زیبا ، کشم شب را به موهایت قلم ها را شکستی تا جنونِ خون نوشت از تو در آنسویِ جهانِ مرگ ، هنوزم دوستت دارم تو رفتی تا که شاعر شم به رقصِ واژه ها حیران...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف آیه های ناز اگر چه حسرتت را مانع پرواز می بینم هنوز ای عشق دل را با غمت دمساز می‌بینم دلم مومن به نور بیکران و پاک اعجازی است که در شان نزول آیه های ناز می بینم دوام دولت بیدار را در او...

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

حُسنِ تو هر قدر افزون است عاشق زارتر حُسن زیباتر که باشد دردِ آن دشوارتر ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آنکه با سودای جنت منعِ عشقِ یار کرد او نداند عشق دلدار است جنت وارتر ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ دردِ عشق است عاشقان را می کند فرخنده حا...

ادامه شعر
حبیب حسن نژاد

از عقل نه؛ از عشق بگو، از باران هی کوزه به دوش و تشنه و سرگردان! هرگز کسی از سراب سیراب نشد از بسترِ تشنه، کوزه را برگردان!...

ادامه شعر
امین مقدس

<<بهترین>> هر دَم منم سبک بال، از صحبتِ وزینت آهوی من ! منم باز، در وهم در کمینت ای تک سوارِ قلبم ! غیر از بهشتِ چشمت صدها فرشته پیداست، در صورتِ متینت تا بر تو ام نگهبان، باید که بر تو...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف رباعی شماره ۰۷ پنجره نگاه در پنجره نگاه تو حیرانم اسفار وجود خود در آن می خوانم این معجزه روح تو را در چشمت می بینم و در حیرت خود می مانم #مهدی_رستگاری سی و یکم تیرماه سال یکهزار و چها...

ادامه شعر
زهرا حسینی

پروانه صفت به انتظارت نشسته ام شمع صفت نباشی پرم بسوزانی

ادامه شعر
کاظم قادری

مسیر عشق هموار است اگر همراه من باشی ببینی من چه میخواهم کمی دلخواه من باشی میان ماه و ما تنها تفاوت روی یک حرف است من و تو واژه ی ماییم اگر تو ماه من باشی دلم می سوزد از اینکه جهان سنگدل حتی نمی خ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_در عجبم از خاک! چگونه می خواست این همه عظمت را یکجا ببلعد؟! _اگر این باران بی شرم؛ به داد ِ خس خس خسته نمی آمد گلوی زمین نه! تاب نمی آورد... _آخ!از این رفتگان ِ پاک ؛آخ!...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله الرحمن الرحیم آتش دل در رثای پدر بزرگوارم باز آمد به لبم نام خوش و زیبایت آمدم تا سر خود را بنهم بر پایت رفتی و بعد چهل روز به داغ تو دلم باز می سوزد و خالی است همیشه جایت به مزار تو نشستی...

ادامه شعر
امین مقدس

<<برندگان>> با خنده می‌رسند به دشتت چرندگان در باغِی از تو اند دمادم روندگان سر می‌کشند کانگوروها از درِ حیاط یک لحظه دیدنت شده کارِ جهندگان چون دانه‌های مِهر تو سهمِ گرسنه‌هاست پرواز م...

ادامه شعر
هدایت کارگر شورکی

دیر دارد می شود؛ دستی بجنبان؛ زود باش سرد شد فالی که دم کرده است فنجان زود باش دختر خان است و خاطرخواه او خان زاده ها ضرب و زورت را بزن فرزند دهقان زود باش گرچه ممکن نیست بعضی آرزوهایت ولی گاه حتی غ...

ادامه شعر
یاسر قادری

بیرون ز من نیستی،بیایی جاودانه شوم سرخ چون شراب ناب،بیایی پیمانه شوم از دور تماشایت کنم، ای تماشایی من رخ برده عنان از کفم,نیایی دیوانه شوم شب کباده میکشد،میرقصد در دیده ام شمع شب تارم بمان، بمانی پ...

ادامه شعر
محبوبه  تاجمیری

به پایان آمد این قصه، به یاد آری زمانی را که گفتی با توام حتی زمان ناتوانی را...؟ چه غمگینانه میخندم...چه غمگینانه دلشادم... چه غمگینانه می خوانم سرود شادمانی را چه غمگینانه پای تو و چشم بی وفای تو ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا