- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
ابوالفضل مرادی نیازاغه
در05 /02/ 1394 -
علی امیری
در05 /02/ 1394 -
کریم افشار
در05 /02/ 1394 -
afsane hajipiri
در05 /02/ 1350 -
afsane hajipiri
در05 /02/ 1350 -
ساچلین اربابی
در05 /02/ 1363 -
اکرم کرم زاده
در05 /02/ 1385 -
عباس نعمتی
در05 /02/ 1363 -
amir namdar
در05 /02/ 1401 -
مسعود ویسی
در05 /02/ 1354 -
صاحبه پویان مهر
در05 /02/ 1370
بسمه اللطیف سیر آفاق عشق شب مرا ای دلبرم با بوسه ای بیدار کن وان گه از آغوشت آغوش مرا سرشار کن در نگاهت جان من را غرقه کن ای نازنین آن دم از امداد با من یاری بسیار کن می فشاری با محبت تو مرا بر سین...
ادامه شعرهر بهاران عِطر یارم خود نمایی می کند ذره ذره در وجودم مهربانی می کند در میان آن همه نقش و نگار روی او آن لب لعلش برایم گل فشانی می کند چشم و ابرویش نهیبی می زند بر قلب من هر زم...
ادامه شعرواژه ها را من به خط کردم، با سخاوت جفت هم شعر شد، شعری وزین شد در نهایت جفت هم گفتم از عشق و محبت، مهربانی، دوستی ای عجب شوقی به دل افکند کلامت جفت هم دوستی را پاس داریم احترامش واجب است کین چنی...
ادامه شعردرد من از درد بیماری نبود درد من از درد تنهایی هاست بی وداع مردن میان رنج و بی مهری هاست که هر آن دَم ک بُریدم نَفَسم شِکوِه کردم ، بِدَریدم جَسدم دیدند و نگفتند چرا جان به کفی #نازیلاامیدوار...
ادامه شعروقتی که قلبم بی صدا آرام، خاموشی گرفت آن شعله ی عشقت به جان، رنگ پشیمانی گرفت وقتی تمام خاطرات از ذهن و جانم، پر کشید عشق تو در افکار من، رنگ فراموشی گرفت وقتی زدی در باورم تیر خلاصی از خود...
ادامه شعراین غزل سروده ی سال۱۳۸۱است گفتم شبی شعری بسرایم برای تو بامصرعی به قافیه ی چشم های تو شرمنده ام که آمدی وهیچکس نبود رفتم درون خویش،همین پیش پای تو ای آفتاب،غزلی بخوان درتب نگاه تاقطره قطره بازبنوشم ص...
ادامه شعربسمه اللطیف شب مهر و وفا امشب شب مهر و وفا و عشق و یاری است شعر و غزل از نام زیبای تو جاری است بزم محبت شد مهیا و در این بزم پیوستن با تو شروع کامکاری است در جمع ما گردیده خون غم حلال و غم از حضور ...
ادامه شعرجمع میشوم در بغلت حبس میکنی مرا غرق میشوم در تنت لمس میکنی مرا حس میکنم تو را شعر میکنی مرا می سراییم … دربطن خواستنت از حد دلتنگیت بند دلبستگیت و تمنای نگاهت متن میکنی مرا وصف میکنی مرا اما در خیالم ...
ادامه شعربا تو بودن لذتی داشت، خدا می داند تَرک آن معصیتی داشت، خدا می داند دیدن موی کمندت، چه بسی زیبا بود شانه بر او زدنی داشت، خدا می داند دیدن روی تو و آن قد و بالای بلند چه عجب دلبریی داشت، ...
ادامه شعربسمه اللطیف عشق و زندگی درد بیماری عشقت هیچ درمانی ندارد دردمند عشق تو دیگر به تن جانی ندارد دور ماندن از تو حتی لحظه ای هم نیست ممکن زندگی دور از تو جانم ذوق چندانی ندارد زندگی تصویر زیبایی است در...
ادامه شعرشمیم عطر تو اینجا غریب است نسیم خنده ات نرم و نجیب است دلم ازبوی تو مست است گویی نگاه عاشقی من را نصیب است همانحرفی که دل را از تو رانده نواهایش همین روح شکیب است دل معشوق و عاشق در بَرِ هم شده ع...
ادامه شعربه آتنای عزیز ورقصِ معصومانه ی محبت درچشمهایش یکی بود ودیگر هیچکس نبود تنها توبودی که آیه های شب را ستاره میچیدی...
ادامه شعرمن عاشقانه با همهی لحظههای تو آرام و ساده میشکفم در هوای تو دیشب شبیه سایهی پر رمز و راز ماه در کوچهها قدم زدهام پابهپای تو من آن پری آبی روشن که وقت صبح زیبا شدم کنار طلوع صدای تو حالا غروب...
ادامه شعر《دل عاشق》 غزل غم بیهوده مخور عمر گران در گذر است دل به دست آر در این چرخه چسان این هنر است همچو بلبل بنشین در بر گل صبح سحر مرغ خوشخوان نشوی ، عمر گرانت هدر است گر سر کوی حبیبی نزنی بال و پَری ...
ادامه شعرماه که ه می خندید به تو می مانست – رقیب من به کدام جاده نظر دارد شکاف های این فاصله هارا چه چیز است در پس این حجاب – یک هدیه برای تولد عشق شکاف های این فاصله ها را لاجرم عشق پر خواهد کرد – شک...
ادامه شعربه وقت دل سپردن خام بودم اسیر روی یار، با جام بودم به دستم جام می داد، از لبانش چو نوشیدم، خمار و رام بودم به چشمانش گرفتار آمد این دل بزد تیرم، چو من در دام بودم به صد حیله شدم محبوس رو...
ادامه شعربسم الله النور فدای تو ارباب.. تقدیم به محضر شمس الشموس حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) اگرچه گشته هزاران امید نقش بر آب شده است کل جهان غرقه در فریب و سراب نصیب جمله خوبان از این زمانه دون هز...
ادامه شعربسمه العزیز نخواستن در قعر چاه ظلمت ویل نخواستن نائل شدی به ذلت نیل نخواستن اعجاز عشق را تو فرو کاستی ز عجز تا حد ناگواری میل نخواستن آباد بود و سبز به دل شهر عشق و نور ویران نمودی اش تو به سیل نخ...
ادامه شعرای مه دلستان من، روح من و روان من کرده عیان نهان من، سوز من و فغان من جان و امان من تویی، در همه لامکان تویی، ای ز ازل نبوده جز نام تو بر دهان من چرخش کهکشان تویی، نورستارگان تویی نام تویی، نشان تویی،...
ادامه شعرجای زخمی، بر دلم هر روز غَلَیان می کند دل طلبکارم شده، هر روز عصیان می کند گاهگاهی با دلم از عشق صحبت می کنم حرف عشق تا می شود حالش پریشان می کند با صبوری با دلم هر روز مدارا می کنم...
ادامه شعر