- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
زهرا وحیدزاده
در10 /01/ 1339 -
فرهاد گنجیه
در10 /01/ 1364 -
مجید همایون
در10 /01/ 1348 -
علی کیهانی
در10 /01/ 1358 -
کرامت یزدانی(اشک)
در10 /01/ 1350 -
Sara Arandan
در10 /01/ 1360 -
اریا عینی
در10 /01/ 1384 -
کامران شاه علی
در10 /01/ 1342
دلم برای تو ای یار مهربان تنگ است علاقه ام به تو ای دوست پاک و بیرنگ است مرا به روی تو هرلحظه میل دیداراست مرا به کوی تو هرروز قصد وآهنگ است مثال روی من و تو چو ابر و خندۀ باغ حدیث قلب من و تو ...
ادامه شعرازشهری که همه ام را سوزاند.و گرفت دور شدم فراری از دیار خود با بد شانسی به شما پناه امده بودم من غریبه با درد، بغض وکینه خسته از دور امده تا به اینجا رسیده...
ادامه شعرتک شاعری که سر زد از او خندههای عشق اینک فتاده روی زمین زیر پای عشق دستم زهوش رفته کنون درخطاب تو دستم بگیر و زنده بکن با صدای عشق...
ادامه شعردلخوش به شعر بودم و جا ماندم از خودم تا اینکه دور دور شدم کم کم از خودم در آینه چه دیدهام این سالها به جز تصویر تار و تیرهتر و مبهم از خودم پای تو جان گذاشتم و دل گذاشتم تا اینکه ساختم غزلی محکم ...
ادامه شعر«عشوه ی گل» گل عشوه مکن که آتش جان شده ای آوای خوش مرغ هَزاران شده ای چون باد صبا وزد به گیسوی پریش با زلف پریشان شده رقصان شده ای آتش زده ای به خرمنم وقت سحر در شام دلم ماه فروزان شده ای گرم...
ادامه شعرکی قلبتو مدام تسخیر میکنه؟ کی عطرتو مدام تکثیر میکنه؟ کی میبره تو رو تا عمق اشتیاق؟ کی میبره تو رو تا اوج اتفاق؟ اونی که عاشقه، عاشقتر از همه اون که بدون تو دنیا براش کمه اون که منم... ببین......
ادامه شعربسمه اللطیف دولت نوروز بوی عشق از نفس باد صبا می آید مژده آورده که دوران صفا می آید خبر دولت نوروز به اطراف جهان از دل آیینه صبح خدا می آید ناگهان از شب تاریک شکوه خورشید به گداز آمد و اینک به فضا ...
ادامه شعربهار خیابان ها را زیباتر کرده است واژه ها را خوشحال خوشحال آدم ها هم کیفشان کوکاست اما توچی؟ نیستی و من همچنان چشمهایم را میبندم! #مهدیه_باریکانی...
ادامه شعر_با توام!!! _تو سنگ ها را بیشتر دوست داری یا آدم ها را؟! _به گمان من؛ تو سنگ ها را... _نه! آدم های زیر سنگ ها را... _سنگ شوم؛ مرا خواهی خواست؟! _نکند این بار؛ بگویی آدم ها را......
ادامه شعردلتنگت بودم از تو گفتم ندیده عاشقت شد بیچاره من #آگرین_یوسفی
ادامه شعرنیکی، که خود زاده ی عشق گوهر است گوهر، که عشق منو ،نیکی که عشق گوهر است این قائده بر جاست که فرزند عشق است این عشق ز خلوص است که چنین شعله ور است منت نهادی بر این بنده ناچیز عشقی به مادادی که ...
ادامه شعرصدبار دل را لعنت فرستادم؛امشب بی تو به بغض غریبی معتادم؛امشب کاش آرام بمیرد قلب این آدم؛امشب
ادامه شعرمن از تو تنی تب دارِ و عریان نمیخواهم برای کویر تشنه هوس، باران نمیخواهم من از تو پیچ و تاب گرم بدنت را نمیخواهم کمی از سرزمین مقدّس تنت را نمیخواهم من از لبان سرخ تو طعم شراب نمیخواهم از چشم های ...
ادامه شعردر دمی با یک نگه قلبم نشانه رفته است آنکه چشمانش چو تیر و ابروانش چون کمان م.پاس
ادامه شعرعمری در بندتم و کاش یکبار تو اسیرم باشی سپید گشت موی سرم و اینبار تو پیرم باشی در قامت ما سوخته دلان هست مرامی تا قیامت سرباز توام و تو امیرم باشی نهراسم از ظلمت شب، تا تو در قلب منی خواب زلیخا دید...
ادامه شعرنه سهرابم نه فروغ نه دخترکِ پاییزی من همان دخترِ داغِ تابستانم شعرهایم همه از توست که رویایِ منی. #آگرین_یوسفی
ادامه شعر_در چشمان تو چیزی هست که وقتی نیستی اندوه می خورد تن تنهایی ام را... _به ستوه می آورد دردی گنگ ناشیانه تمام هیبت تمام غرور زنانگی ام را... _جای خالی خنده های تو به روی سطرهای دفتر عشق مضحکه ی خلق ...
ادامه شعر«شعله ی عشق» در کوچه باغ دل رُخ ماه تو دیدم مرغی شد این دل از قفس ناگه پریدم بر شاخ و برگ مهربانیها نشستم نقشی ز رُخسارت به برگ گل کشیدم وقت سحر مرغ هَزارم نغمه سر داد آوای خوش هر دَم به گوش ...
ادامه شعرامسـال نیـامد کَمَـکی زود بهـار؟ هر سـال که پر نـاز و ادا بود بهـار! از «آذر» و «دی» منتظرت بود که تا «اسفـند» برای تـو کند دود بهـار ...
ادامه شعرسـر و سـامـان منو سـاحل اَمن و سایه و سُرمه و ســوی چشم و سَــرسبزی هر ســال منی الی مطلق
ادامه شعر