- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
زهرا وحیدزاده
در10 /01/ 1339 -
فرهاد گنجیه
در10 /01/ 1364 -
مجید همایون
در10 /01/ 1348 -
علی کیهانی
در10 /01/ 1358 -
کرامت یزدانی(اشک)
در10 /01/ 1350 -
Sara Arandan
در10 /01/ 1360 -
اریا عینی
در10 /01/ 1384 -
کامران شاه علی
در10 /01/ 1342
من ازتو چه می جویم من از تو چه می خواهم من که رو به پایانم چرا از تو نمی کاهم یعقوب پایمرد paymard
ادامه شعر_تو که می رفتی؛ چمدان بزرگت،مگر جا نداشت؟! _که چشم هایت را؛ این جا روی دیوار آسمان جا گذاشته ای... _در عجبم از تو ؛ رفتن خیال همیشگی ات بود... _چقدر با شتاب رفته ای مگر؟! تمام خنده ها و خاطرات مشتر...
ادامه شعربسمه اللطیف شعر نوشین هر آن گاهی که از لبهای سرخت بوسه میچینم به چشمان تو حالی دلکش و مستانه میبینم به بوسه از تو جان میگیرم و جان میدهم هر دم ندارم قدرت توصیف حس و حال شیرینم نده بر باد گیسوی...
ادامه شعربماند که می شد کنارم بمانی ونماندی ... ازهمه دل کندم... که اینگونه ویرانم نمایی؟!! می گذرد زمانه و می ماند درد ویرانی ... الان که نمی دانی ،بماند که بعد ها بدانی ... من تورا دوست داشتم برای خودت نه تن...
ادامه شعرمرا از خود نشانی نیست مگر یادم کنی گاهی که این تن زنده میگردد اگر گهگاه مرا خواهی شدم تسخیر چشمانی که سحر انگیز و یاغی بود لب تو هم صحراهاست ، تو غارتگر چه میخواهی هوس از پیکرت بارید به جنگل های گ...
ادامه شعرساحل بی تاب آرامش،شود حیران، ز طوفانی که چشمانت کند ویران ، غم شبهای بی پایان. ولی دانم ! شراب سرخ لبهایت ، کند سامان ، همه موجهای سرگردان،در این دریای پر طوفان. نفس می گیرد از تقدیر،از این تقد...
ادامه شعرکِز کرده به کُنج نحیف ِ اتاقش؛ مردم شهر،با زخمه ی اندوه بی پایانش! آخ!داغ ِبهمن فروریخته تا مغزاستخوانش...
ادامه شعرپاره کن فلسفه ی جدایی را پاییز یعنی من درآغوش تو...
ادامه شعرخیالت ، آخر غرق خود میکند مرا می دانم، آخر این درد میکشد مرا حکمت دل باختن و هجران چیست؟ نمیدانم،مرگ سوی خود میکشد مرا شمع حرمی و با جان در طواف توام پروانه ام و آتش عشقت میسوزد مرا صید چشمانتم و مش...
ادامه شعرعمریست در واپسین ،انزوای تاریک پنجره نشسته ام که شاید روزی تو باز آیی . عابران خسته ی شب نشین ،آن لحضه را که تو بر من پا میگذاری به تصویر می کشانند آن لحضه که ابرهای مه آلود ،از آواز سکوت پر است و من ...
ادامه شعراین ابرهای شفاهی،دلواپسی های مزمن سیگار روشن نکرده،یعنی بقول تومؤمن زیرصفوف تجسس،وگریه های مجازی عُقم گرفت از نردد،لای قفس های خائن آثار قتل وجنایت،درمن شبیه دل من طوری که جز دود وسیگار،چیزی نماند ازق...
ادامه شعرتو ای معشوق و هستی، تو ای جانم کجایی بیانداز بر لبان دل عاشق نگاهی تو بنگر که چگونه دلم تشنه ی عشق است چه دردیست که تو اصلا خبر از من نداری تو که عهد رفاقت چو بستی با دل من بگو آموختی از که تو رسم بی ...
ادامه شعرقاش قارا کیپریک قارا گوزلرقارا ووردون اورکدن منه گیزلین یارا ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ جانیمی الدن آلیب حُسنون سنین درده سالیبدیر کی تاپیلماز چارا ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ ای بدیر اوزلی صنم آهسته گئت سویله گوروم سن کی گئدیرسن هارا ⚘⚘⚘⚘...
ادامه شعرما خوب بودیم، خیابان معلم خوبی نبود عشق و احساسمان را بی رحمانه ربود خیابان اسم رفیق نمک نشناس ماست آتش زد بر فرش دوستی تا تار و پود سجاد فرهمند ...
ادامه شعرسرد است هوا نگاه تو جان بخش است آن چهره ی همچو ماه تو جان بخش است این شهر تمام مردمش مایوس اند آغوش تو و پناه تو جان بخش است ********** ژرفایِ نگاهت از جنون لبریز است تاثیرِ دو چشمِ تو ، چو تیغِ تیز...
ادامه شعر_تو اگر خودت را هر شب مثل خون در رگهای من تزریق کنی؛ باز هم من فردا لبریز از درد بیدار خواهم شد؛ خالی از تو ... _گاهی عجیب برای مداوا، دیر می شود!!!...
ادامه شعردر من زن تنهای مغروری از خاطرات تلخ لبریز است در مردمکهای پریشانش طعم گس شبهای پاییز است گاهی عذاب روح تبدارش هل داده او را تا جنون مرگ گاهی پشیمان گشته از رفتن دل بسته بر شهریوری بی برگ از آینه ...
ادامه شعرباران، که می بارد دلم بهانه میگیرد چراا؟ تونیستی چون گذشته نباشد شوق باران مرا ابر، و باران را بیزارم جز باتو هر جایی دیگر چون رعد، برق درمن هرلحظه داری گذر در نبودت من نخواهم این جان وزندگی را با ا...
ادامه شعر<<قاصدک>> باغِ اوصافِ تو اشعارِ گلستانِ مناند سوسن و یاسمن و زنبقِ بستانِ مناند ای که ابیاتِ تو انوارِ دلِ شب زدههاست ! شعرهایم همگی حاصلِ ایمانِ مناند هرچه از غیر نوشتم غضب و پاره...
ادامه شعردیشب درفصلی از خواب هایم فعل آمدنت راصرف کردم ازهم پاشید عاشقانه هایم وقتی تو نیامدی...
ادامه شعر