تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف آیه های ناز اگر چه حسرتت را مانع پرواز می بینم هنوز ای عشق دل را با غمت دمساز می‌بینم دلم مومن به نور بیکران و پاک اعجازی است که در شان نزول آیه های ناز می بینم دوام دولت بیدار را در او...

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

حُسنِ تو هر قدر افزون است عاشق زارتر حُسن زیباتر که باشد دردِ آن دشوارتر ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آنکه با سودای جنت منعِ عشقِ یار کرد او نداند عشق دلدار است جنت وارتر ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ دردِ عشق است عاشقان را می کند فرخنده حا...

ادامه شعر
حبیب حسن نژاد

از عقل نه؛ از عشق بگو، از باران هی کوزه به دوش و تشنه و سرگردان! هرگز کسی از سراب سیراب نشد از بسترِ تشنه، کوزه را برگردان!...

ادامه شعر
امین مقدس

<<بهترین>> هر دَم منم سبک بال، از صحبتِ وزینت آهوی من ! منم باز، در وهم در کمینت ای تک سوارِ قلبم ! غیر از بهشتِ چشمت صدها فرشته پیداست، در صورتِ متینت تا بر تو ام نگهبان، باید که بر تو...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف رباعی شماره ۰۷ پنجره نگاه در پنجره نگاه تو حیرانم اسفار وجود خود در آن می خوانم این معجزه روح تو را در چشمت می بینم و در حیرت خود می مانم #مهدی_رستگاری سی و یکم تیرماه سال یکهزار و چها...

ادامه شعر
زهرا حسینی

پروانه صفت به انتظارت نشسته ام شمع صفت نباشی پرم بسوزانی

ادامه شعر
کاظم قادری

مسیر عشق هموار است اگر همراه من باشی ببینی من چه میخواهم کمی دلخواه من باشی میان ماه و ما تنها تفاوت روی یک حرف است من و تو واژه ی ماییم اگر تو ماه من باشی دلم می سوزد از اینکه جهان سنگدل حتی نمی خ...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_در عجبم از خاک! چگونه می خواست این همه عظمت را یکجا ببلعد؟! _اگر این باران بی شرم؛ به داد ِ خس خس خسته نمی آمد گلوی زمین نه! تاب نمی آورد... _آخ!از این رفتگان ِ پاک ؛آخ!...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله الرحمن الرحیم آتش دل در رثای پدر بزرگوارم باز آمد به لبم نام خوش و زیبایت آمدم تا سر خود را بنهم بر پایت رفتی و بعد چهل روز به داغ تو دلم باز می سوزد و خالی است همیشه جایت به مزار تو نشستی...

ادامه شعر
امین مقدس

<<برندگان>> با خنده می‌رسند به دشتت چرندگان در باغِی از تو اند دمادم روندگان سر می‌کشند کانگوروها از درِ حیاط یک لحظه دیدنت شده کارِ جهندگان چون دانه‌های مِهر تو سهمِ گرسنه‌هاست پرواز م...

ادامه شعر
هدایت کارگر شورکی

دیر دارد می شود؛ دستی بجنبان؛ زود باش سرد شد فالی که دم کرده است فنجان زود باش دختر خان است و خاطرخواه او خان زاده ها ضرب و زورت را بزن فرزند دهقان زود باش گرچه ممکن نیست بعضی آرزوهایت ولی گاه حتی غ...

ادامه شعر
یاسر قادری

بیرون ز من نیستی،بیایی جاودانه شوم سرخ چون شراب ناب،بیایی پیمانه شوم از دور تماشایت کنم، ای تماشایی من رخ برده عنان از کفم,نیایی دیوانه شوم شب کباده میکشد،میرقصد در دیده ام شمع شب تارم بمان، بمانی پ...

ادامه شعر
محبوبه  تاجمیری

به پایان آمد این قصه، به یاد آری زمانی را که گفتی با توام حتی زمان ناتوانی را...؟ چه غمگینانه میخندم...چه غمگینانه دلشادم... چه غمگینانه می خوانم سرود شادمانی را چه غمگینانه پای تو و چشم بی وفای تو ...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

✍????برگی از کتاب صبر عاشقانه بزن نی را تو ای چوپان / که امشب بی قرارِ بی قرارم. بزن نی را تو آرام تر /که خسته جان زِ دورانم بزن نی را که میدانم نوایش را /مضاعف میکند غم را که من شور دگر دا...

ادامه شعر
افسانه نجفی

...تا خرخره پریم از روزهایی که از همه کس و همه چیز ،لبریز و از خود ما_خود واقعی ما_خالی!!! _یک جایی همین حوالی ؛خودم را گم کرده ام و تنها نشانم؛واژهایست که هر شب آغوش خوابم را مست می کند ؛وای از لمس ب...

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«سوز درون» شدم رسوای عالم آتشی افتاده در جانم منم پروانه ی عاشق تویی شمع فروزانم غزلخوان می شود مرغ دلم از عطر و بوی تو تویی آلاله و سوسن من آن مرغ غزلخوانم شدم خار مغیلان می برد با خود مرا طو...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"شکفتن" حرف های تو گل کرد لب هایم شکفت! شاعر: مرضیه رشیدپور(کیمیا) کاریکلماتور

ادامه شعر
نیلوفر آزادی

یک جوانی، عقب افتاد که برگردد عشق عمرمان از دهن افتاد نمی‌چسبد عشق

ادامه شعر
یعقوب  پایمرد

گویا اشتباه گرفته ای مرا فریادا نه آن یعقوب کنعانم مرنجانم با فراق جان میدهم نمیبینم دگر کور شدن چشمانم یعقوب پایمرد ...

ادامه شعر
عزیز حسینی

در باغ گل نرگس و سوسن خوش بو در این دلم آتش عشقت افروز بو در شب هجر تو پروانه‌ای می‌شوم جانم را در پی تو افروز بو در چشمانت رازهایی پنهان است دلم در حال شکفتن راز بو با لبخندت به دلم زندگی می‌دهی ع...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا