تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
امین  غلامی

خدایا نگاش کن چجوری میادش. منو کشته اون صورت ناز و ماهش. نمیدونه انگار دلم بد میخوادش. تا هر جا که باشه با چشمام میپامش. نمیدونه چشماش عجب حالی داره. صداش جنس ارامش خاصی داره. نگاش وای نگو دل واس...

ادامه شعر
رضا ناظری

هزارن فطر و نوروز و قربان هرچه هست آن به کنار عید من لحظه شیرین و تماشایی خندیدن توست. رضا ناظری

ادامه شعر
محمدهادی صادقی

«چشمه ی عشق» ماهی بنوش از آب این چشمه گواراست ای ماهیِ لب تشنه دریا حاصل ماست دل را مکن دشت و کویری پُر خس و خار آرامش این دل فقط در قعر دریاست گرمای جان از آتش عشق درون است عشق درون دُردانه ا...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف ستاره فشان به کنج کافه ای در دوردست کهکشان من تو با مهتاب رویت آمدی در آسمان من تلاقی نگاهت با نگاهم ظرف یک لحظه به پا کرد انفجاری آتشین در جسم و جان من ستاره می‌زند چشمک به چشمانت چه م...

ادامه شعر
عنایت کرمی

در شاخسارِ خاطرِ من لانه کرده ای از خرمنِ دلم، هوسِ دانه کرده ای خود را به اوجِ قلۀ قلبم رسانده ای آغاز فصلِ گرم و بهارانه کرده ای ای نازدانه مرغِ خوش آواز، آفرین صدآفرین، که کارِ دلیرانه کرده ای خوش...

ادامه شعر
مجید محمدی

شب شد شب تو بی من بخیر است این برای سرنوشت ما حتما خیر است اگر بگویم به تو برگرد و دوباره بشو ماه شب های تار من جواب تو حتما خیر است #مجید_محمدی(تنها) تخلص تنها           کانال تلگرام????????    h...

ادامه شعر
شاعرزهره  خانی مهرآبادی(شیدا)
حسن سهرابی

کشتی گِل نشسته را دریا صدا نمی کنی خونبار دلشکسته را چرا وفا نمی کند

ادامه شعر
مجید محمدی

آن که رفته، رفته هرگز او نمی آید سرا او که رفته با کسی همدم شده از شانس ما بی وفایی در زمانه بدخدایی می کند باوفاها  هم شدن در این زمانه بی وفا درد من از آشنا شد همدم من وای من زخم کاری را فقط همدم ...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

نیستیُ من ترانه ای خواهم ساخت به وسعتِ سکوتِ شبهایِ بلندِ تنهایی. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
مهدی رستگاری

#رباعی - شماره ۱۲۹ در تنهایی.. تنها شده بودیم زمانی تو و من پر ریخت در آن فضای خوش مرغ سخن من چشم به هم نهادم و لب هایم شد جذب بدان لبان و دندان و دهن #مهدی_رستگاری بیست و پنجم فروردین سال یکهزار ...

ادامه شعر
عزیز حسینی

چشمان آبی تو آدم را به یغما میبرد در چشمان تو، سرگردان می‌شوم، گم می‌شوم، با آرزوی یک لحظه از آرامش تویی دنیایی که در آغوشت، همه اندازه‌ها فراموش می‌شود، و هر لحظه با تو، یک سفر به دنیای جدید آغاز...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_برهنه! کز کرده گوشه ی تاریک اتاق باز مرا پیدا می کند! _درد با لبان پُر بوسه ی مرگ زخم های کهنه را حریصانه باز با نفس های شوم احیا می کند......

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف بهار دلکش به گل و شکوفه سوگند در این بهار دلکش نکنم به هیچ کس میل به غیر یار مهوش ابدیت بهشت است بهار با حضورش که شکفته است امشب به لبان بوسه خواهَش شب و بوسه های داغی که دهد به باد هر ...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

"گلبرگ های بنفش" بی امان صدای باران مرا به سینه ات می فشارد، آفتاب! می اندیشم که تو را دوست دارم می وزم به خود و بر می خیزم از دشت، بافه ای از گلبرگ های بنفش شده ام در گیسوانی بند به ساقه. شاعر: م...

ادامه شعر
امین  غلامی

از تو میگیرم سراغ. از همان یار قدیمی که تو را دادت نشان. گفت این بانوی پاکیست و پاکیزه سرشت. میتوان آن را برای زوج و زوجیت گرفت. زیر چشمی نگهت میکردم. نگهم با نگهت چندی به طول انجامید. از سر شرم سر...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

✍????پا برهنه بوده ام اندر کنارت سیستان مهربانم من به پایت با دل وجان شاخه های گل نشانم ... خاکت ای شهر رئوفان وآله ودیوانه ام کرد چشم میدوزم همیشه من به خاک زر فشانم .. بی مثالی خاک پاکم اای دل وجا...

ادامه شعر
شاعرزهره  خانی مهرآبادی(شیدا)

بهترین قافیه ها چکیده ازلبهای درخشانت بنویس با خونت عشق را...

ادامه شعر
کاظم قادری

می شود آیا که ما را هم بخوانی سوی خویش؟ گم کنی ما را میان جنگل گیسوی خویش؟ راهبندان مسیر خانه ات را وا کنی جا دهی ما را میان عاشقان در کوی خویش سر به روی شانه ی بی طاقت قلبم نهی بازگردانی سلامت بر ت...

ادامه شعر
پارسا .

لاله در کنج اتاقم شده خشکیده دگر سرخی اش داده ز دست و سیه او گشته ز سر لاله ! پاییز وجودم زده از ریشهْ سرت راه آزادگی من شده خشکیده تنت لاله ! دیگر ز تماشای تو من سرد شدم لاله ! از بوی ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا