- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
زهرا وحیدزاده
در10 /01/ 1339 -
فرهاد گنجیه
در10 /01/ 1364 -
مجید همایون
در10 /01/ 1348 -
علی کیهانی
در10 /01/ 1358 -
کرامت یزدانی(اشک)
در10 /01/ 1350 -
Sara Arandan
در10 /01/ 1360 -
اریا عینی
در10 /01/ 1384 -
کامران شاه علی
در10 /01/ 1342
_اگر می دانستند؛ دلتنگی چه به روز آدم می آورد شاید کمتر زخم می زدند آن هم با نیشتر حرف های مفت! _به اشتباه خیال کردیم؛ هر که دم از احساس می زند آدم است! _این شهر پُر شده از مترسک های آدم نما! گنجشک ها...
ادامه شعرهوای خلوت شب در سرای من بودی ترانه در شب بی انتهای من بودی به طعم شربت عشق آرزوت می کردم فراتر از خواهش، که دعای من بودی میان گرمی بازوت، جا گرفتم زود و عطر موی سیاه و رهای من بودی تو را به جای خو...
ادامه شعرقهوهات را بنوش از پنجره کافه بیرون را نگاه کن به برفی که نیست به بارانی که نمیبارد به کلاغهای عزادار به همهمه گنجشکها...! در لحظهها که گم شدی با سهرهها برو! من پول قهوهات را حساب کردهام...!...
ادامه شعردر کوچهی یاران شفق، ساکن شو بر لذت هر خاطرهای، ممکن شو از باغ سعادتت بچین فردا را آرامش هر روز مرا ضامن شو حسن سهرابی...
ادامه شعرکجاست؟ محبت در سرایی که نامش جهان است کجا جویم نشان محبت، به وقت گُشاده دستی و سلامت همه یار با وفا هستند، چو رسید عارضی ز درد و مصیبت کجا رفت نشان محبت، خوشا به آن قلم وهزار...
ادامه شعرتو ای بیریا عشق معصوم من به شعرم بیا، عشق معصوم من اگه تو نباشی، غزل مبهمه یه چیزی توو حس ترانه کمه صمیمیتر از هر ترانه تویی پر از واژهء شاعرانه تویی مقدسترین راز دردم تویی کسی که براش گریه کردم...
ادامه شعربر عکس من او در هیجان غرق نبود چشمش که مرا دید پر از برق نبود من اهل بخیه بودم او عضو بسیج کاش این همه بین من و او فرق نبود ...
ادامه شعرچندی ست که تزویر و ریا پیروز ست در سینهی ما نهان غمی جانسوز ست این بار که می کشیم بر دوش امروز از سادگی و صداقت دیروز ست (حسن سهرابی)...
ادامه شعر_پریچهره ای می رسد؛ از خسته های راهی دراز... _و تو اگر عاشق نباشی؛ هرگز نخواهی فهمید میان این آمدن چه حالی می شود دل آدم تا عزیزش از راه برسد! _دلقک ِساعت دیوار تازه هوس لوده بازی می کند! _و جاده ها گ...
ادامه شعربسم اللطیف #رباعی - شماره ۴۱ طلوع آن دم که به چشم مست تو خیره شدم گمگشته زار آن شب تیره شدم آن گه ز طلیعه فروغ چشمت طالع شدم و بر آسمان چیره شدم #مهدی_رستگاری هفدهم اسفند سال یکهزار و سیصد و نود و...
ادامه شعربگو آخر چه شعری می گشاید اخم نازت را بگو با من چه سازی می فریبد انقباضت را بگو از التهاب تلخ تنهائی که می سوزد درون سینه تا صورت گل خندان بازت را که می داند ولی شاید نماند فرصتی فردا بگو تا بشنوم ام...
ادامه شعر_از وقتی تو رفته ای من اعتقادم را از دست داده ام! _حتی به مرگ... _حتی به قلبی که بی دلیل ناجوانمردانه در دوزخ سینه می تپد... _در دل تاریک دهلیز ها به دنبال تو؛ باید گشت!!!...
ادامه شعرافسونگرِ شیطان و نور ، مصلوبْ مسیحایِ تنم نیایشِ کارونْ خیال ، دریایِ مواجْ دامنت آتش وشِ ساغرْ شکن ، هستی رمیده از عدم آغاز و پایانِ زمان ، نقش و نگارِ دامنت ای سرزمینِ گمشده ، آزاده تن ، سیستانْ ...
ادامه شعرمقصد اگر دیدنِ چشمانِ تو باشد تیشه به دست فرهادِ کوه کن میشَوَم. #آگرین_یوسفی
ادامه شعربسمه اللطیف جلوه زیبایی با جلوه زیبایی تو در نظر من گردیده گلستان جهان رهگذر من بردی تو قرار از دل و در سینه تقلا بسیار کند این دل بی بال و پر من هر ذره گرایش به تو دارد به محبت در کل وجود من و زیر...
ادامه شعرسرد استُ آسمان میبارد زیرِ باران راه رفتن عالمی دارد اگر یار باشدُ عشق باشدُ خاطره بازی #آگرین_یوسفی
ادامه شعر_گربه ی تخس زهدشان چنگ کشیده پشت چنگ؛ به پاک ِ شیشه های باورم! _زلال را شکسته اند و غم نمی خورند! به ساحل دَرَک رسیده ام ز درد: _آی خدا !بگو ز دست ناجیان تو! کجا روم؟! کجا شود پناه اَمن آخرم؟!...
ادامه شعر: دلم تنگه[/b] "دلم تنگه تو میدونی چرا از أدما سردم نمیشه با تو بد باشم نمیشه از تو برگردم دلم تنگه واسه بارون واسه شبهای تنهایی من از این شهر بیزارم تویی که کل دنیایی منوو گم کن تو این شبها ...
ادامه شعر«گویم سلام» ای طلوع روشن فردای من گویم سلام نور امیدی در این شبهای من گویم سلام مایه ی آرامشی هستی در این شام سیاه قصّه ی شیرین در رؤیای من گویم سلام من به امیدی کنم سر اینچنین شام سیاه روشنی...
ادامه شعررسوای عالماست دلم در جوارِ زن از بس شرابِ آن شده: چشمِ خمارِ زن آغوش باز میکنم و باغ را طلب تا او صفای من بشود ، من حصارِ زن ابرو و چشم و گوش و لبش بیتهای اوست در حالِ خوانشِ غزلم در کنارِ زن د...
ادامه شعر