تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
افسانه نجفی

_آغوش و بوسه های من؛ شعله های شوق بر سرمای تنش می بیخت! _تا نفس هایم آمخته ش به گرمایش؛ قهر را با کفر به هم آمیخت... _خسروانه رفت؛ از مملکت خویش گریخت! _آبروی من ِ مجنون را چون خون ِفرهاد؛ مفت،ریخت..‌...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف #هایکو- شماره ۱۰۸ همه چیز خوب است صبحانه پیش توام.. Every thing I'd good, breakfast Iam with you.. #مهدی_رستگاری چهارم تیر سال یکهزار و چهارصد و دو خورشیدی بیست و چهار...

ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

بنام خدا ای ملَک سیما جمالوندان سنون معنا یاغئیر روحیمه سالمیش تزلزل صورتون یانمیش باغئیر ⚘ تیرِ مُژگانون سنون بو قلبیمی شان شان ایدوب بی وفا دور دوت الیمدن ربی اِغفرنا چاغئیر ⚘ درده سالمیشسان سیزیلدا...

ادامه شعر
یاسر قادری

بردگی کوی تو را به هیچ آستان ندهم سرسپردگی مهر تو را هیچ پایان ندهم سنگدل،نشکن تنگ مرا با دل سنگت من این تنگ را به هیچ باران ندهم عمری در پیله ی عشقت آسوده بودم من پیله عشق تو را به بزم شاهان ندهم عا...

ادامه شعر
افسانه نجفی

_تمام روز تو را گم می کنم؛ به عمد! لابه لای کتاب ها و آدم ها... _شب که می شود تو بی اجازه باز! می خزی به بستر شعرم؟!

ادامه شعر
حمیدرضا آب روان

چه کس جز تو مداوا می‌کند حال خرابم را چه دردی می‌کشم بی تو، بیا کم کن عذابم را شده اسباب زحمت اشک‌های بی سرانجامم بیا و لااقل با خود ببر چشمِ پر آبم را دل از من برده‌ای و باز هم از من طلب‌ کاری تو ر...

ادامه شعر
مریم آزاد

لازم الاجراست بر من قصه پروانگی از تولد تا وفاتم بهر تو دیوانگی شک ندارم شمع هم در تیم ماست سوختن در پای تو تعبیری از آزادگی...

ادامه شعر
یعقوب  پایمرد

میدانم خوب میدانی،که میدانم تو خوب میدانی انکه پریشانم ، تو انی ،و خوب می دانم ، تو با شکستن دیگران در اوج باشی با غرور ،از انی، که تو را پریشان است رو برمی گردانی ،...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

. شــب ڪــه مــی شــود بــرای ســتــاره ها از دوســت داشــتــنــت مــی گــویــم بــرای مــاه از آرامــش دلــت مــی گــویــمــ بــرای شــب از چــشــمــهایــت مــی گــویــمــ شـ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسمه اللطیف هایکو- شماره ۳۶ در #سفر عشق بر #جاده می لغزد این #نگاه #خیس.. This wet look slips on the road in the voyage of love.. #مهدی_رستگای شانزدهم آبان ماه سال یکهزار و چهارصد خورشید هفتم نو...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

تنها سکوتِ شب برآیم مانده است خیالَت را دستِ باد سپرده ام که شاید تو را برآیم به ارمغان بیآورد. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
افسانه نجفی

_در این تیره شبِ زشت به خلوتم بیا بی محابا؛ نرمی انگشتانت را روی تن ‌ِ اندوهم بلغزان! _بگذار ذره ذره ،تنهایی ام با لمس بوسه های تو آغشته به مهر شود... _من در این واپسین نفس های عشق برای وطن ساختن ِ...

ادامه شعر
سانیا علی نژاد

تاراج برده چشم‌هایش صد غزل را پایین کشیده بوسه‌اش نرخِ عسل‌ را از دیده رفت و از دلم اما نرفت او... تغییر داده عشق او ضرب‌المثل‌ را قرنی‌ست جنگی نابرابر در گرفته... چشمان او، دل، برده او بی‌شک جدل را...

ادامه شعر
مرضیه  رشیدپور

" نفس تازه" از من که بنفشه ای رونده ام، روی کاغذ کاری بر نمی آمد می باید از ته دل به یاد می آوردم آفتاب را! ریشه که می گستراندم در تو! ساقه ها پیدا می شد و شعر از برگی به برگ دیگر نفس تازه می کرد! ...

ادامه شعر
صدیقه جـُر

چرا اَبرو کـَـَشی در هم ، زِ بهر قلب نالانم،، به الله راست میگویم نگاهت گشته سامانم همیشه روی گردانی و حالم را نمیدانی، بیا تب ریز قلبم شو که بی تو سخت تنهایم قلم در دست لرز...

ادامه شعر
امین مقدس

<<خوانشگر>> وقتی *تو* باشی شهرزادِ قصّه‌گوی شعر - آن لحظه مِیلم می‌رود از دل به سوی شعر تحریرِ ترصیع و جناس و سجع، زیبایند - فاش‌‌است وقتی از لبت رازِ مگوی شعر ای خوانشت یادآورِ گل‌های ...

ادامه شعر
یاسر قادری

گیسو چلیپا نکن، حال پریشان شود لاله مجنون شود،شقایق حیران شود باد صبا بوی تو،پر کند دشت و دمن موسم گل شدی، فصل بهاران شود ابرو نازک نکن،طاقت غم نیست مرا اخم تو آخر کشد، شام غریبان شود گوشه ی چشمی ز...

ادامه شعر
هدایت کارگر شورکی

از روز ازل عاشق یکتای تو بود یک عمر گرفتار معمای تو بود چشمش به اناری ملس افتاد خدا نزدیک که شد دید که لب های تو بود ...

ادامه شعر
Sepideh Ranjbar

شعرِ نابَم ای خدا مَعبودِ من رأَفَتی کن با دِلِ نابودِ من من به هِجرانَم نِگاهَم کُن خدا دِل نَسوزان ای همهِ مقصودِ من ناامیدم ای همهِ امیدِ من تو بِبَخشا نیکیِ معدودِ من خالِقم اِقبالِ ما را خ...

ادامه شعر
آگرین یوسفی

خوشا اِی بادبادکِ عاشق میچرخیُ میرقصیُ آزاد عشق در آغوشت پرواز میکند. #آگرین_یوسفی

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا