تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسن  مصطفایی دهنوی

چشم بشر زِ سِـیر جهان سیر کـی شـود وقتی شود که از اجلـش عمـر طـی شود صـد سال اگر بمانـد و بر شوق زندگی خواهد سراغ خضر و پـی عمر وی شود ٭٭٭ هر کس به مادیا...

ادامه شعر
دادا بیلوردی

و خواهم گفت بودی کاش به عصر ِ ما نظارت می نمودی کاش عوض شد رنگ ِ باران تا که گم کردیم دریـا را و در حسرت شدم گاهی به زودی کاش مــرا می بُــرد رودی کاش * و خواهم گفت دلّالی نگهمیداشت از ما را...

ادامه شعر
سیدرضا موسوی راضی

آنکه امروز دل خستهء ما می شکند سنگ صد من به ره باقی عمرش فکند گرچه ماراست دلی ساده چنان آب زلال لیکن آه دلمان گور ستمگر بکند. سیدرضاموسوی راضی بحر ، رمل مثمن مخبون محذوف با درود به پیَشگاه شما...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

این نظم و اصولی که معیّن ز خدا شد واضح بُـوَد آن نظم معیّن ره ما شد ما هـر چه در این راه بپوییم و بجوییم این راه به دنیای بشر درد و بلا شد...

ادامه شعر
واثق (تربت جام)

تا ولوله و خروش مارا دیدند از بی خبری به حال ما خندیدند دانی که چگونه غافل اند از مقصود؟ با چشم خموش در پی خورشیدند ✍️ واثق جامی...

ادامه شعر
زهرا نادری بالسین شریف آبادی

‍نماز جماعت علف ها قنوت سرو  رکوع بید مجنون روزه کویر را می بینم می خواهم سجده کنم اگر... نیالاید سرم  خاکش را ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

در تنگنای حیرتـم از نخوت رقیب یارب مباد کس به دیار خودش غریب من معتقد به راستی ام ، حیله گـر نی ام داد از رقیب حیله گر زشت پُـر فریب ٭٭٭ یاران کج...

ادامه شعر
مجید قربانی

تو خودت شعر، لَبَت شعر، تَنَت شعر و غزل میبارد... به گمانم که خدا شعر سرودَست میانِ گِل تو ای بانو...

ادامه شعر
محمدجواد منوچهری

گفتم خدا در شهر غم بُردی مرا گفتی چرا اینگونه می‌بینی مرا گفتم خدا اندر میان غربتم گفتی سُروری، اندرمیان صُولتم گفتم خدا کم طاقتم، اندر میان دیده ها گفتی تو را حاجت دهم، بَردیده بنشان، صیرتم گفتم خدا ...

ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

شیخ صنعان را کنی یاد ای رها عارفی سالک که از مکتب جدا جذبه عشقی شد برون از کیش خود چند روزی گر چه مکتب پس گرا ولی اله بایبوردی 20 / 06 / 1401 ...

ادامه شعر
محمدجواد منوچهری

عشق من، سازم برایم کوک کن عشق من، بالم برایم تور کن @@@ عشق من، دنیا به کامت شاد باد عشق من، دنیا برایت فال داشت @@@ عشق من، با درد من همساز باش عشق من، با حرف من همراز باش @@@ عشق من، تقدی...

ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

گر به تنزیلی دو ساله می نما یاد یاری ده چهار افتی دلا مکتبی دارد زبانزد روزگار مستقیمی راه جانب ربّنا ولی اله بایبوردی 20 / 06 / 1401...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

آن راه که بگفتـی اگر آن راه نـیابـم دایم که فزونتـر شود آن زجـر و عذابـم آن راه رضای تو که یک عمر نَـجُستـم بیدار نگشتـم مگر این عمـر بـه خوابـم ٭٭٭ ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

هر کس حقیقت آموخت فرمان آن خدا را باید زِ خلق بیند هر جور و هر جفا را سر رشته ای به دستم آمد زِ روز اول سر رشته را گرفتـم ، بردنـد حق ما را ٭٭٭ به ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

در ملک همین دنیا هر جا گذر کردم دیدم همه جا دین بود من دین وعمل کردم پیری سخنی می گفت دین واجب ملت شد آگاه ترم بنمود آن پیر جهان گردم ٭٭٭ منـم که بر سخ...

ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

ناب می داری به دستی با وضو راه پیدا با هم اویی سمت هو رهنما استاد بودش یک زمان عارفی نامی خداگون بس نکو ولی اله بایبوردی 20 / 06 / 1401 ...

ادامه شعر
حافظ کریمی

سوزِ دل دنیا سرکِش شده بیراهه روان گشته، حَذر آژیر زردی به قرمزی گرائیده ، خطر به چِسان چنین شتابانی تو دنیا فانیست کجا هستند کسانی که می گفتند باقیست غفلت کل بنی آدم از این فانی سرا باقی پنداشته ...

ادامه شعر
حافظ کریمی

برترین حسِ سجده ها در این است پیشانی به خاک و تن ها خاکین است گوش زمین می کنیم پچ پچ ماها در سماوات شنیده شود پچ پچ ها فقط آسمان نیستا هُو دلِ ماست نزدیکتر از آنیست آنی به ماست زمین و آسمانها مملوک...

ادامه شعر
امیرحسین  زیوری برازنده

آتش کشیده بر تن شب های تار من
چَشمی ستوده همره من در کنار من
روشن شده نگاه من اندر نگاه او
همچون شروع خالقیت از غبار من
رضوان کشیده تا ابدالدهر ماجرا
بر جویبار دوزخ پر انتظار ...

ادامه شعر
مهدی فصیحی رامندی

از گروه فاتحان در حرص، بیرونیم ما در فضای عشق، مغبون مثل مجنونیم ما دلربا وقتی که ما را در سرا بیمار دید حکم جایز بر حرامش خواند، ممنونیم ما خارِ تنهایی به خالق می‌کند نزدیک‌تر ((هر که می گرداند از ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا