- لیست اشعار
- موضوع
- عارفانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
زهرا وحیدزاده
در10 /01/ 1339 -
فرهاد گنجیه
در10 /01/ 1364 -
مجید همایون
در10 /01/ 1348 -
علی کیهانی
در10 /01/ 1358 -
کرامت یزدانی(اشک)
در10 /01/ 1350 -
Sara Arandan
در10 /01/ 1360 -
اریا عینی
در10 /01/ 1384 -
کامران شاه علی
در10 /01/ 1342
آنچه که از سر گذشت شد سرگذشت حیف بی دقت گذشت ، اما گذشت تا که خواستیم یک، دو روزی فکر کنیم بر سر خانه نوشتند ، درگذشت قدر دانیم و کنیم هم را گذشت تا نباشیم حسرتش که درگذشت درگذشت اما چه باشد سرگذشت سر...
ادامه شعرچقَدَر پستی و بدبختی تو شیطان به خدا انقدر پستی که لایق نشدی نزد خدا شش هزار سال تو دیدی نشناختی تو خدا ابله و جاهل و نادانی تو شیطان به خدا مرکز نور تو بودی و چرا کور شدی درگه ذات نشستی چرا بی نور شد...
ادامه شعر( مصلحت خالق) ماهیان از موج دریا به خدا شاکی شدند مصلحت در موج بود از جهل خود شاکی شدند چون خدا با موج آرامش به آنها داده بود موج آرام شد ، اسیر تور صی...
ادامه شعرهــر کــه نـه هـمـــراه نماینـــده اســت در ره تـوحیـــد کـه وامانــــده است ایـن ره تـوحیــــد بـه ســوی خــداســت هـر کـه در ایـن ره بـرود بـنـده است ٭...
ادامه شعرخدا قبل از ردا دادن به مهدی در امامت نمود اعجاز خود آشکار به انسان از کرامت به عیسی در تولد داد مقامی در نبوت به گهواره سخن گوید نبی هستم به امت به یحیای نبی...
ادامه شعرخوش باش که جشنِ روزه داران آمد یک ماه ریاضتت به پایان آمد خشکید زمین و لَب،از این بی آبی عید آمد و با نعمتِ باران آمد...
ادامه شعرباد باد که در لا به لای موهایم شروع به وزیدن کرد انگار تو بودی که در موهایم شروع به رقصیدن کردی. ودر گوش هایم نجوای آرامی از تللو باران. وقطرات شنبم صبح گاهی که بر ...
ادامه شعرفرق دارد علم و جهل ای عاقلان علم به اندیشیدن است ای عابدان ساعتی اندیشه هفتاد سال بهِ از سجده کردن گشته، ای ابلیسیان شش هزار سال سجده و عبدی نکرد شد رجیم در به در ای جاهلان بندگی باید نم...
ادامه شعرخداوندا دلم دیوانه ی توست اسیر باده و پیمانه ی توست تفضل کن شها بر این گدایت که جانش بر کف و پروانه ی توست
ادامه شعرقدر است ولی در در غلطم غلتانم عمریست در این وادیِ سرگردانم با آنکه چهل سال زِ عمرم رفته نابالغ و ناخالصم و نادانم...
ادامه شعرخــدایــی که پـیغمبـــری زنــده کـــرد بــر آن جبرئیلــی کـه پــَرنده کـــرد از آن جــبرئیـــل و پـیغمبــــرش ســر امــر خـود را در آرنـده ک...
ادامه شعربــه کوشــش بـیــاندیـــش از کــردگار کــه رحمـــت فـرستـــد برایـــت هـــزار اگـر امــر حقّــش عمــل مــی کنــی گشایـــد در رحمـــت از بــی شمــار ٭٭٭ بیدار ...
ادامه شعر.حسادت. . . . . یکی از مهمترین تیرهای شیطان حسادت است عقل را فرسوده قلب را پر از کینه روح را آزرده جسم را حریص به هر چیزی... و هر انسانی این خصلت را از خود دور نگه دارد هم در این دنیا هم در دنیای واق...
ادامه شعرخوبانِ عالم زبانزد گشته به نیک خصلتی میان بُستان تو یگانه گلِ بی خار و خسی . یتیمان را نوازش ، فقیران هردم نصرتی مریدان را مرشد ، مُحِبّینَ را نکو رفعتی . بوتراب خوانند تُرا که بر دو عالم سروری در بر...
ادامه شعرپریشانم پریشان تر از غبار در دستهای نور جانم آکنده از ابهام حیران شمع کوچکی در باد که اشکش در زمین امید میکارد و من عمری ... نشسته در حصار خویش زندانم اکنون .. درون روزنه های نگاهم...
ادامه شعرما از اثـر کویَـــت اگر طُرفه بـِبستیـــم از آن اثـر کوی تو غافـل که نِـی استیـــم اطراف همان کوی تو گردش بنمودیـــم ما جملـه به فرمان همان امـر تو هستیـــم ٭٭٭...
ادامه شعر"درخت پُر شاخ و برگِ تن" گرفته اند اطرافِ مرا شاخه های سبز همسایه های مهربانِ من سالهاست که تنهایی مرا پُر کرده مانندِ برادرانِ هم مادر آنقدر سرگرمِ مراوده ام که به کلی ریشه ام را زِ یاد بُرده گاه...
ادامه شعریارب چـرا فرو شده ام من به کار خویــش فیضــم بده به کار نکو تا بَرم به پیــش یارب مــرا به صحنه ی ذلّت فکنــده ای این دل هزار مرتبــه گردیده ریــش ریــش ٭٭٭ یارب ترحّ...
ادامه شعریارب ترحّمـی کن من با تودوست هستــم هر راه خود پسندی بر روی خـود بِـبستــم راه دیـگر نـدارم در روی این زمینـت من با دل شکستــه در راه تــو نشستــم ٭٭٭ یارب تمایل...
ادامه شعر"میلاد سفره دار اهلبیت" با آنکه تولدت شده ،مهربانم "ظاهر"برای تو گریه می کند یاد آن لخته های جگر که می افتم زهر می شود شهدِ تولد به کامم چگونه بخندم وقتی که داستان بی کسیهایت به درد می آوَرد این قل...
ادامه شعر