آمار فعالیت سایت
- تعداد کاربران:2,321
- تعداد اشعار:28,405
- تعداد نظر:195,288
- تعداد بازدید:7,088,390
امروز با صدای شاعر
پر بازدید ترین اشعار
آخرین حضور کاربران
-
ساجده پاپی بالاگریوه
41 دقیقه و 59 ثانیه قبل -
پروانه آجورلو
1 ساعت و 2 دقیقه و 30 ثانیه قبل -
محمد مولوی
1 ساعت و 42 دقیقه و 3 ثانیه قبل -
یعقوب پایمرد
1 ساعت و 45 دقیقه و 44 ثانیه قبل -
دریا حسن خانی
2 ساعت و 14 دقیقه و 12 ثانیه قبل -
مرتضی فصیحی
3 ساعت و 14 دقیقه و 59 ثانیه قبل -
موسی شریفی
3 ساعت و 54 دقیقه و 50 ثانیه قبل -
پارسا .
4 ساعت و 15 دقیقه و 17 ثانیه قبل -
مریم حشمت پور
6 ساعت و 24 دقیقه و 35 ثانیه قبل -
علی آقا اخوان ملایری
7 ساعت و 18 دقیقه و 42 ثانیه قبل -
سیاوش دریابار
9 ساعت و 21 دقیقه و 53 ثانیه قبل -
کامیل قهرماناوغلو
9 ساعت و 38 دقیقه و 59 ثانیه قبل -
حسین وصال پور
9 ساعت و 59 دقیقه و 34 ثانیه قبل -
alireza shokouhiyan
10 ساعت و 27 دقیقه و 30 ثانیه قبل -
یزدان ماماهانی
11 ساعت و 12 دقیقه و 30 ثانیه قبل -
امین غلامی
11 ساعت و 16 دقیقه و 49 ثانیه قبل -
کیوان هایلی
11 ساعت و 42 دقیقه و 14 ثانیه قبل -
فرامرز عبداله پور
11 ساعت و 50 دقیقه و 6 ثانیه قبل -
سحر خالقی
12 ساعت و 58 دقیقه و 27 ثانیه قبل -
آگرین یوسفی
13 ساعت و 21 دقیقه و 2 ثانیه قبل -
افسانه نجفی
14 ساعت و 14 دقیقه و 41 ثانیه قبل -
امیر عاجلو
15 ساعت و 23 دقیقه و 1 ثانیه قبل -
سعید نادمی
16 ساعت و 45 دقیقه و 57 ثانیه قبل -
مهدی رستگاری
18 ساعت و 30 دقیقه و 39 ثانیه قبل -
علی اصغر طالعی نوجه ده
18 ساعت و 43 دقیقه و 18 ثانیه قبل
- 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید |
- 06/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید |
دسیسه ی باد و باران
از ریشه هایم آب می خورد
بهار چشم هایت
به بلندترین شاخه ام گره خورده بود
تابستان دست های تو
آنهمه مرداد...
دسیسه ی باد و باران بود
بردنت
وگرنه من ایمان داشتم
به سماجت شاخه ام......
معلوم نبودن دنیا
گاهی به نظر آید آن چیز دگر آید.
آسان چه نظر آید ناگاه چه خطر آید.
آتش نرسد دستت، آبی به دهان آید.
ناگاه چه ورق آید شانست به نهان آید.
معلوم شده ست آنجا گنجی به برت آید.
صد چرخ به گردون شد صد خاک سرت...
پیر آن شهر
دلم سوزد به حال پیر آن شهر
چه زیبا بود خال پیر آن شهر
مرا هم پیر کردید ای جوانان
به سر بندم شال پیر آن شهر
دوبیتی 359
یارب این علم سیاست زِکجایَست و زِکیست
هرکسی رو به تو دارد ،هدف تیـر بلاست
بارالـها مگر اوضاع جهان دست تو نیست
کز بسا خلق تو،بر ما خطر جور و جفاست
٭٭٭
ای آشنای عالم وحدت ...
نادر و هند
آن گونه که نادر از هند تاراج گرفت
مرا چینِ گیسویت در امواج گرفت
بیچاره منم که از جواهرات قلبم
برق تیغ چشم های تو باج گرفت
دکتر سجاد فرهمند ...
(:(خندان بودم من):)
به نام خالق هستی
دلم شاد بود لحظه ای پیش ای نازنین
دلم اباد بود لحظه ای پیش ای نازنین
خوشحال و شاد و خندان بودم من
بهر دیدار یار شاد و خندان بودم من
در اسمان در حال پرواز بودم
همچون قناری خوش آو...
روبان رنگی
چند روبان رنگی، گل و یک ماشین
جریان رود غمگینی
که سرازیر شده بسمت پایین
شب آرزو، شب خنده
شبی شاید بی تکرار
شب گریه، شب ترس،
شب زندگی ای بالاجبار
دست در دست هم، خنده و نگاه های شیرین
لحظه های...
باز کی می شود؟
قایقی فتنه گرد کارون است
بال هایی شکار افسون است
موج هم در هوای بیدل شب
گاه و بی گاه بر شبیخون است
گفته بودم؟
خاطرم از صدات مجنون است
باز کی می شود صِدام کنی؟
شعر پیشرو
شعر سروش
محمدعلی رضاپ...
شاید برای سنگ قبر
آری،
من بازنده گناهکارم
و تو ، بخشنده برنده
حالا مرا
از این دنیای جهنمی ببر
من دیگر
سیب نمیخورم
رنگین کمان ها را در الفت خاکستری عد...
رنگین کمانها را
بر الفت خاکستری عدم میپاشی؟!
غازهای برفی مهاجر پرواز میکنند
خراجگزاران نیمه وحشی خون
در مزارع نرم پنبه میخزند
.
.
.
موسیقی تناجی دردست
در رگهای مهیج گل های تنباکو..
فندک م...
ای همه خوبی
ای همه خوبی
گیرم که من از پیش تو رفتم، اثرم چه؟
دلدادگی و عاشقی و شور و شرم چه؟
با لحظه ی پروانگی و خاطره هایت
خاکستر جامانده ای از بال و پرم چه؟
گیرم خبری از تو نشد ای همه خوبی
روزی که به گوش تو ...
فلسفه پرداز
من شاعری به آزادی پرستو هستم
بی منطق و مخالف ارسطو هستم
قلب من دهلیز جریان عشق است
من فلسفه پرداز کمانِ ابرو هستم
دکتر سجاد فرهمند ...
امام زمان عج
رویم آخر همه از این جهان اما هوالباقی
شدم من تشنهتر زیرا بود مهدی مرا ساقی
اگر فردی خدا دارد چه ترسی از بلا دارد
خوشم چون مقتدا دارد چنین مفهوم و مصداقی
بگویم حرف چون شهدی بمانم گر علی العهدی
زمانی...
عادت میکنم
بعدازاینشبرابهمنبسپارعادتمیکنم
من به تنهایی تو با اقیار عادت میکنم
تا قلم بر داشتم بغضی گلویم راگرفت
چند سالی میشودهربار، عادتمیکنم
میدهمامیدوصلترابهخودباسوزاشک
باز میخندم به این افکار،عاد...
قصه ای طوفانی
پس از خزان و برگ افشانی ها برف پاک خواهد رسید و پس از سردی ایام روح بهار خواهد دمید
زندگی را یک حالت نباشد و حالت را یک زندگی.
همچنانی که فصول در تغیر اند زندگی را نیز تغیری باشد و چنانی که افول ها از...
چه حالی می دهد
همدم دیوار بودن هم چه حالی می دهد
دور از اغیار بودن هم چه حالی می دهد
بی کس و تنها، کنار مجمری از عشق تو
تا سحر، بیدار بودن هم چه حالی می دهد
با تنی تب دار، لب بر لب فشردن تا سحر
عاشقی بیمار بودن هم چ...
یک شعر کوتاه/شعر بی وزن
جغرافیا نیستم
که طول و عرض داشته باشم
تاریخ نیستم
که در گذشته
توقف کرده باشم
من شعری بی وزن
در توصیف رنج های توام
مرا ، احساس کن.
...
(:(دل شکایت میکند):)
به نام خالق هستی
وقت رفتن رسیده دل شکایت میکند
این دل تنگم بار دیگر حکایت میکند
این دل من پر از نبودن هایت هست
دل دیوانه از این دیدار حکایت میکند
حالا که وقتش رسیده راحت باش یارا
رویا این هم می...
مدح امام حسن مجتبی علیه السلام
میشود یار جدا از تو محالست حسن
نوکری کردن من طبق روالست حسن
چشم دارید به بالا؟ رمضان آیا رفت؟
روزه داران در این شهر هلالست حسن
مادرت زحمت ما را بکشد مولا جان
نوکر فاطمهام چون که مدالست حسن
به...
غافل مشو زباده
کی گفتمت به گوشه ی عزلت نهان شوی؟
از خود درآی، تا هدفِ کهکشان شوی
وقتی قوی شوی به تو افراد ناتوان
تهمت زنند تا که مگر ناتوان شوی
روزی پدر به گوش من این نکته گفت و رفت
غافل مشو ز باده، ز غم در امان شوی...
از قطار زمانه جا ماندیم
از قطار زمانه جا ماندیم
زندگی مثل داستانی بود, ورقی از کتاب را خواندیم
دست ما که نبوده این بودن , معنی انتخاب را خواندیم
مثل یک پرّکاه و اقیانوس سرخوش و بی بهانه رقصیدیم
موج در موج غوطه ور بودن، ع...
بازدید ویژه
محبوب ترین اشعار
بیش ترین آرا
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
بابک وفایی
در06 /02/ 1343 -
عبدالرشید حمیدی
در06 /02/ 1369 -
بهزاد فروزنده
در06 /02/ 1385