آمار فعالیت سایت
- تعداد کاربران:2,320
- تعداد اشعار:28,391
- تعداد نظر:195,212
- تعداد بازدید:7,074,222
امروز با صدای شاعر
پر بازدید ترین اشعار
آخرین حضور کاربران
-
کاویان هایل مقدم
59 دقیقه و 37 ثانیه قبل -
علیرضا موتاب حسن دخت
59 دقیقه و 53 ثانیه قبل -
سعید نادمی
1 ساعت و 25 دقیقه و 53 ثانیه قبل -
امیر عاجلو
1 ساعت و 28 دقیقه و 35 ثانیه قبل -
مهدی رستگاری
3 ساعت و 11 دقیقه و 35 ثانیه قبل -
لیلا طیبی
5 ساعت و 54 دقیقه و 38 ثانیه قبل -
علی اصغر طالعی نوجه ده
6 ساعت و 6 دقیقه و 36 ثانیه قبل -
سعید فلاحی
6 ساعت و 17 دقیقه و 9 ثانیه قبل -
پارسا .
6 ساعت و 23 دقیقه و 26 ثانیه قبل -
شهناز عیدی وندی
8 ساعت و 4 دقیقه و 50 ثانیه قبل -
فرامرز عبداله پور
8 ساعت و 30 دقیقه و 34 ثانیه قبل -
alireza shokouhiyan
9 ساعت و 10 دقیقه و 57 ثانیه قبل -
محمد مولوی
10 ساعت 29 ثانیه قبل -
شبنم حکیم هاشمی
10 ساعت و 8 دقیقه و 17 ثانیه قبل -
محمدهادی صادقی
10 ساعت و 42 دقیقه و 17 ثانیه قبل -
امین مقدس
12 ساعت و 49 دقیقه و 31 ثانیه قبل -
مهدی نصرت آبادی
13 ساعت و 34 دقیقه و 11 ثانیه قبل -
افسانه نجفی
14 ساعت و 28 دقیقه و 47 ثانیه قبل -
رامین خزائی
15 ساعت و 26 دقیقه و 6 ثانیه قبل -
کامیل قهرماناوغلو
15 ساعت و 39 دقیقه و 54 ثانیه قبل -
حفیظ (بستا) پور حفیظ
16 ساعت و 7 دقیقه و 27 ثانیه قبل -
کیوان هایلی
16 ساعت و 9 دقیقه و 33 ثانیه قبل -
عارف آقاملایی
17 ساعت و 21 دقیقه و 47 ثانیه قبل -
لیلا سعیدی
17 ساعت و 56 دقیقه و 55 ثانیه قبل -
امین غلامی
18 ساعت و 54 دقیقه و 20 ثانیه قبل
- 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید |
- 04/ 2 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید |
دوبیتی 293
ما غافل از آن فـرد خداونـد مُـبینیـم
بیهوده بر آن دیدن جسمش به کمینیـم
در ما بصر دیدن جسمش به یقین نیست
بینـا به همین گردش و دوران زمینیـم
٭٭٭
کار ...
غزل عاشقانه: گره
غزل عاشقانه : گره
چسبیده به رنج آوری چرخِ کبودیم
هوشیاری پیمانه و معشوقه که بودیم
گفتند : که بوی خوش یاراست.. غلط بود
در حسرت یاریم و گرفتار به عودیم
از عشق سخن گفتن و از عشق شنیدن
در رابطه ...
پرچین خیال
پرچین خیال
صیاد دلم بود دوتا چشم غزالش
لب تشنه خون بود تمنای محالش
انگار پر از حکمت و اسرار نهان بود
هر گستره ی قاب خداوند جمالش
چون چشمه که در دامنه صخره بلغزد
صد موج نهان بود به هر میوه کالش
یارب...
خواب طلایی
بخت اگر خواست تاباتو بود واگر نصیب ما باتوبود
یک کمی آب به کوزه میریزم
تاکه آن سرد میشود میخیزم
من از آن خوابی که تو درآن
شاه آن خوابی و باز آن سان
آب سرد را برپیکرت ریزم
تاکه از وجد آن به رقص آیی
و...
*** مسمی***
*مسمّی *
آنقدرمردباید بزرگ
تابداندکه
خیلی کوچک است
پادشاه باید.
اگرچه قلمروات
به عرض شانه ها باشد...
اندرهیبت شیر
تابانگاهت حرمتت.
وارج نهندت بربزرگی...
جوانمردباش
به میزان مطلوبی اراده
که درهیم...
عشق من سازم برایم کوک کن
عشق من،
سازم برایم کوک کن
عشق من،
بالم برایم تور کن
@@@
عشق من،
دنیا به کامت شاد باد
عشق من،
دنیا برایت فال داشت
@@@
عشق من،
با درد من همساز باش
عشق من،
با حرف من همراز باش
@@@
عشق من،
تقدی...
راستی و کج
« راستی و کج »
در مرحله اول که بشر ، جانب حج رفت
آیا چه سبب شد، که بشر در ره کج رفت
این کجروی از نسل کدامین بشر آمد
تا این بشر از راه حقش در ره کج رفت
آیا چه ...
یاد یاری ده چهار افتی دلا
گر به تنزیلی دو ساله می نما
یاد یاری ده چهار افتی دلا
مکتبی دارد زبانزد روزگار
مستقیمی راه جانب ربّنا
ولی اله بایبوردی
20 / 06 / 1401...
دایرة المعارف
《دایرة المعارف》
لیلی جان..،
مردمان این شهر
برای مجنون بودنم
از من دلیل می خواهند
رنگ چشمانت را قرض می دهی؟
تا در دایرة المعارف نگاه قشنگ تو
معنی واژه های شعرم را بفهمند،
و چه زیباست
صورت خورشید
هنگام...
برای دخترم
در سال ۹۲ در چهلمین روز تولد دخترم چهل دعا برای او نوشتم
روز چهلت ؛چهل دعا نذر توباد
عشق وهنر وصفا عزیزم
صبر وظفر و وفا انیسم
خوشبختی وثروت وترحم
لبخند و محبت و تنعم
ترفیع و نشاط و زوج زیبا
علم ...
"خالی ناممکن"
"خالی ناممکن"
از من و تو
کداممان می تواند ساقه ای شود؟!
به برگ بیاید و
روی کف دست هایش
ریز ریز باران ببارد
از من و تو
کداممان می تواند رها باشد؟!
در خالی نا ممکن
و در هوا بال بریزد و
در قلبش
مثل قاصد...
بالاد عطر معنا
از رود گنگ گفتی ، با صوفیان نبضت
شهد جهان چشیدم،من در دهان نبضت
میدان سرخ عشقیم ،آواره در هبوطم
زخمت به جان تلخم، من دردبان نبضت
بالاد عطر معناست، ترسایی تمناست
من دیدم و شنیدم ، آه از زبان نبضت
خون...
خلیج همیشه فارس
خلیج همیشه فارس
درغروبی قلبم از مهر وطن لبریز بود وز عشق آکنده
ساکت وتنها کنار ساحل زیبای این دریای گوهر خیز و رخشنده
ساحل دریای پارس ،این آبراه سبز طولانی و طوفانی
بر خلیج فارس مهمان بوده با ام...
دوبیتی 291
آن راه که بگفتـی اگر آن راه نـیابـم
دایم که فزونتـر شود آن زجـر و عذابـم
آن راه رضای تو که یک عمر نَـجُستـم
بیدار نگشتـم مگر این عمـر بـه خوابـم
٭٭٭
...
دوبیتی 289
هر کس حقیقت آموخت فرمان آن خدا را
باید زِ خلق بیند هر جور و هر جفا را
سر رشته ای به دستم آمد زِ روز اول
سر رشته را گرفتـم ، بردنـد حق ما را
٭٭٭
به ...
عمر این عشق سرانجام به سر می آید
نه بجز خون دل از عشق تو در می آید
نه دلم از پس این وسوسه بر می آید
لبت از خون دل من شده رنگین ، چه کسی
گفته روی لب تو خون جگر می آید !
چه کنم با عطش ِ تاب و تب خواستنت ؟!
پدرم آخر از الطاف تو در می ...
چشم تو غرق ناز
چشم تو غرق ناز
وقتی به یُمن دیدن هم، آشنا شدیم
پروانه های شعله مهر و صفا شدیم
هرکس برای ثانیه ها نقشه میکشید
ما هم دچار لحظه چون و چرا شدیم
مانند شاخه های یله در مسیر باد
سرمست هر اشاره باد صبا شد...
اسباب طبیعت
ای عشق نــــــــــــامدار ای دل بیقرار
ای چشم انتظـــار ای جان خود نـــثار
آتش به جان تــــــــو چه شعله ور بود
آتش چه سان بــــــــود چون دانه ی انـار
آب شده ایـــــن تنت پیروز شد دشمنت
آب است چو خون...
در باب خویشتن
ذوق و شوق شعر مرا سوزاندند
در مسجد قالی کرمان را سوزاندند
شب ها نقش قالی ماهی تبریز را می کشم
روز ها برای رزق و روزی منت این و آن را می کشم
شهر کاشان با مشاهیر و شاعران و قالی بافان
بنده در ضمیر...
دیــدار ( غـزل )
چـشـم انتـظارم در زنـی گـویـی ؛ منم عشـق
با اشتـیاق ، در را به رویـت وا کُـنَـم ؛ عشـق
چشمـم به چـشمـت تا بـیفـتـد ، زیـن تـعلّـق :
مـورمـور میگـردد چـنان مـوی تـنـم ؛ عشـق
بـا مـن مـواجـه میشـوی...
باتارا کالا لطفاً فوراً
سرگیجـه گرفته کودکِ رفتارم
در محبــسِ زندگی دلِ سربارم
در دامِ غم و غربتِ آدمخوارم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مردانه بیا مرا ببر مرگِ عزیز
لطفاً فوراً
ــــــــــــــــــــــ...
پاییز بی مهر
یک شاخهٔ رزی که گاهی خار هم داری
یک قافله سرگشته و بیمار هم داری
جذاب و شیرینی ولیکن دلهره آور
آرام و مغروری سر آزار هم داری
چنگیز دلرحمی که بعد از خون و ویرانی
بین سپاهت دکتر و معمار هم داری
غیر از...
دوبیتی 290
در ملک همین دنیا هر جا گذر کردم
دیدم همه جا دین بود من دین وعمل کردم
پیری سخنی می گفت دین واجب ملت شد
آگاه ترم بنمود آن پیر جهان گردم
٭٭٭
منـم که بر سخ...
زمستان مظلوم
در میان عطر های هر فصل
زمستان بود برایم بهترین فصل
تقدیرتولدم بود در دی ماه این فصل
نکرده بودم گله از خداوند در این چهارفصل
بوی نم بارانِ پاییز ،بود تنها سوغاتی برای آخرین فصل
زمستان گفته بود بعد این ...
عارفی نامی خداگون بس نکو
ناب می داری به دستی با وضو
راه پیدا با هم اویی سمت هو
رهنما استاد بودش یک زمان
عارفی نامی خداگون بس نکو
ولی اله بایبوردی
20 / 06 / 1401
...
بازدید ویژه
محبوب ترین اشعار
بیش ترین آرا
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
محمدجواد منوچهری
در04 /02/ 1362 -
علیرضا موتاب حسن دخت
در04 /02/ 1363 -
سالومه جهان فروز
در04 /02/ 1359