آخرین مطالب وبلاگ
نماد الکترونیکی
آمار فعالیت سایت
  • تعداد کاربران:2,299
  • تعداد اشعار:28,065
  • تعداد نظر:194,117
  • تعداد بازدید:6,969,388
آخرین حضور کاربران
اخبار
  • 14/ 12 /1398 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
  • 09/ 1 /1403 به سایت شعر ایران خوش آمدید با ارسال و ثبت اشعار خود از سرقت ادبی آثارتان جلوگیری کنید  | 
مهدی رستگاری

جلوه زیبایی

بسمه اللطیف
جلوه زیبایی

با جلوه زیبایی تو در نظر من
گردیده گلستان جهان رهگذر من

بردی تو قرار از دل و در سینه تقلا
بسیار کند این دل بی بال و پر من

هر ذره گرایش به تو دارد به محبت
در کل وجود من و زیر...

15
ادامه شعر
علی معصومی

پیوست

پیوست
پلک بر هم زدی و آینه ها مست شدند
همه منظره ها ساحل یکدست شدند

بعد از آن لحظه که با ناز و ادا خندیدی
ساکنان گذرت عاشق دربست شدند

کفر چشمان تو از معجزه ای کمتر نیست
مردم شهر به آئین تو پابست ش...

12
ادامه شعر
مریم نصیری

تبریز ِ عزیزم

پا برهنه آمدم بگذار تبریزِ عزیزم
از دل و جانم به پایت شاخه ی مریم بریزم

بامَت آن میدانِ ساعت تشنه ام کردند آری
چشم می دوزم ! که حق دارم اگر اینگونه هیزم

بی نظیرو پاک ، آن اشرافِیِ ساده ِ دل...

30
ادامه شعر
رامین خزائی

روح مرا ترک کند

ما ترک نگفتیم که او درک کند
شاید دل او کینهٔ دل چرک کند
لیکن نکند روی به معراج دلش
ترکی که خودش روح مرا ترک کند








با احترام
تقدیم به نگاه پرمهرتان
کهنه سرباز ایرانی
رامین خزائی
...

15
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

دهِ بالا

«دِه بالا»

روبهی بوده در دِه بالا
مکر و حیله در او نمایانا

چون فریبد خروس دهکده را
تا کند شام چرب مهمانا

پاک کرده لب و دهان خویش
گفته هرگز نخورده حیوانا

غافل از دُم خویش می باشد
از پَسش گشت...

47
ادامه شعر
عارف آقاملایی

نرگس شهلا

هرکه را دست دراز است نیازش بیشتر
چو شود شعله فروزان گدازش بیشتر

عقابی که کند باز دو بالش به پرواز
همه کبر و جلال و فرازش بیشتر

ما را غم اندوخته‌ی دوران نیست
هر که را حرص و طمع بود آزش بیشتر

ع...

34
ادامه شعر
دکترمهدی منصورزاده

دو چشم سبزآبی

شادی ام با غم ندارد هیچ فرقی دست کم
عالم است و صدهزاران اتفاق زیر و بم

جانب دل را گرفتم در نبرد عقل وعشق
حال عقل  و دل، چه خوبند! بر علیهَم هم قسم

آخ ....از مادر بزرگم،! صاف میزد توی خال
طعنه می ...

34
ادامه شعر
آگرین یوسفی

خاطره بازی

سرد استُ
آسمان میبارد
زیرِ باران راه رفتن
عالمی دارد
اگر یار باشدُ عشق باشدُ
خاطره بازی
#آگرین_یوسفی

34
ادامه شعر
افسانه نجفی

شکسته ی زلال

_گربه ی تخس زهدشان
چنگ کشیده پشت چنگ؛
به پاک ِ شیشه های باورم!
_زلال را شکسته اند و غم نمی خورند!
به ساحل دَرَک رسیده ام ز درد:
_آی خدا !بگو ز دست ناجیان تو!
کجا روم؟!
کجا شود پناه اَمن آخرم؟!...

35
ادامه شعر
آرزو بیرانوند

دلم تنگا

: دلم تنگه[/b]
"دلم تنگه تو میدونی
چرا از أدما سردم
نمیشه با تو بد باشم
نمیشه از تو برگردم

دلم تنگه واسه بارون
واسه شبهای تنهایی
من از این شهر بیزارم
تویی که کل دنیایی

منوو گم کن تو این شبها
...

37
ادامه شعر
زینب روزبهانی فر

سودا

نه این که می گویم فقط این جا کسی نیست
انگار اصلا توی این دنیا کسی نیست

هی تو که بین دیو و دد می جویی انسان!
من گشته ام، بیخود نگرد آقا! کسی نیست

همکاسه وقت شادنوشی بی شمار است
پیمانه از غم پر شود ام...

34
ادامه شعر
عاطفه مشرفی زاده

برای روز 8 مارس روز جهانی زن

بر دیواره ی کوهستانی
دورخطوط ناشناخته ی کتیبه ای می شوم
که انگارهرگز کشف رمز نخواهد شد
اینسان که نگاشته شدم
اینسان که تراشیده شدم
شاید شرحی بر دردی
یا نشانی بر پیروزی
رد تیشه است
که ثانیه ها برجای می...

21
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

گویم سلام

«گویم سلام»

ای طلوع روشن فردای من گویم سلام
نور امیدی در این شبهای من گویم سلام

مایه ی آرامشی هستی در این شام سیاه
قصّه ی شیرین در رؤیای من گویم سلام

من به امیدی کنم سر اینچنین شام سیاه
روشنی...

29
ادامه شعر
سحر فهامی

جای قلبم خالیست

خانه ای ساخته ام
دور  از
وحشتِ تنهاییِ شهر
دورتر از گسلِ
شیونِ نیرنگ و دروغ
که شکستند
به پس لرزه ی تشویش و ریا
دل چون شیشه ی بی رنگِ مرا
حال در خانه ی نو ساخته ام
جای قلبم خالیست...
به تن منجمدم
شم...

17
ادامه شعر
امین مقدس

روز زن

رسوای عالم‌است دلم در جوارِ زن
از بس شرابِ آن شده: چشمِ خمارِ زن

آغوش باز می‌کنم و باغ را طلب
تا او صفای من بشود ، من حصارِ زن

ابرو و چشم و گوش و لبش بیت‌های‌ اوست
در حالِ خوانشِ غزلم در کنارِ زن

د...

16
ادامه شعر
شبنم حکیم هاشمی

دلم گواهی می‌ده برمی‌گرده

غصه نخور سنگ صبور عاشق
بهت نمیاد بشی آینه‌ی دق

بهت نمیاد غم و بی‌قراری
بهت نمیاد بری کم بیاری

بهت می‌گم وقت غروب درده
دلم گواهی می‌ده برمی‌گرده

دلم گواهی می‌ده برمی‌گرده
مسافری که خبرت نکرده

دلم گ...

34
ادامه شعر
عابدین  پاپی

«هنوز بر شاخه ی جنوب شمالم را دوست ...

منم سرشار از خستگی ها
میلِ به همبستگی ها
ودرزندگی افسوسِ نبوغِ بلوغ را می¬خورم
و نگرانِ برهنگی رؤیا نیستم
که دیرگاهی است
برگِ بیداری ام را چیده¬اند
وتو
بُغضی از بَعضی
که اردی بهشتِ تنِ شان آکنده از به...

26
ادامه شعر
سانیا علی نژاد

کوی من

دو چشم تیره ات سپید کرد موی مرا
ترسم،روزی برسدکه گم کنی کوی مرا
دردل پیرم،هست دریایی ازعشق لیکن
عاقبت حس میکنی زیرخاک بوی مرا

نوشتمش...

16
ادامه شعر
مریم آزاد

تا ابد


در غروبی خسته از گرمای روز
می رسم خیس عرق بر بسترش
با روانی پر تنش قلبی پریش
پر سوال و دیده تر من در برش
گفته اند تقدیر ذهنش خامُشیست
دارد آیا یادی از من در سرش؟
چشم هایش خیره بر سقف اتاق
کو نشان از...

37
ادامه شعر
یاسر قادری

سر سپرده


سر سپرده ی مهر توام،خانه به دوش و نگران
بی قرار سلسله موی توام، آتشفشان در فوران

سرآپا خواهشم و میلم همه خواستن تو
قلبم تو را میخواند، بشنو، در هر ضربان

طلبی ز دنیا نیست، جز دیدن خنده ی تو
تو بخند...

48
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

آشفته بازار

«آشفته بازار»

کدخدای دِه اگر روباه مکّاری شود
وای بر آن دِه عجب آشفته بازاری شود

گر شب ظلمت کند خورشید تابان را اسیر
روز آن روشن نباشد یک شب تاری شود

گر شود خالی ز شیر این بیشه در شام سیاه
در...

50
ادامه شعر
قاسم پیرنظر

خواهشأ از خام نترس.؟

خواهشأ از خام نترس.؟

ای دل از همهمۀ گردش ایام نترس
قلب دریا به شکاف از خطر دام نترس

توبه بشکن در میخانه فراخ است هنوز
ساقی آماده اکرام تو ؟ از جام نترس

عاشقی درد لذیزیست نهان نتوان کرد
می رسد عاق...

13
ادامه شعر
یعقوب  پایمرد

نه.



نه مجال با تو بودن

نه توان دل بریدن

نه اشتیاق در تو دیدن

...

48
ادامه شعر
زینب شمسی نسب

امام‌زمان

بیا تا درد من درمان بگیرد
کویر خشک دل باران بگیرد

گلی از عشق در قلبم بروید
سر شوریده ام سامان بگیرد

#زینب_شمسی_نسب ...

28
ادامه شعر
سیاوش دریابار

ققنوس و زاغ

ققنوس و زاغ
چنین اندر حکایت کرد آن پیر
که بودش ققنوسی در عهد شمشیر

به پایان می‌برد او زندگانی
به خود می‌ساخت معمای جاودانی

به چوب و کاه و گل او لانه می‌ساخت
برای مردن خویش خانه می‌ساخت

یکی زاغک د...

42
ادامه شعر
صدیقه جـُر

غم دل

گفتے بنویسم غم دل را وَنوشتم
از طالع تاریکم و از بخت و سرشتمذ

صدبار نوشتم غم هجران و جدایے
اما نشنیدم ز تو من هیچ صدایی

عمریست چو مجنون‌ شده‌ام در پے اویم
دلسوخته‌ از داغ جوانم‌ چه بگویم

اے خالق ...

18
ادامه شعر
مهدی رستگاری

الف قامت دوست

بسمه اللطیف
الف قامت دوست
تضمین غزل شماره ۳۱۷ - دیوان حافظ شیرازی

فکر کردند که دیگر ز نفس افتادم
داده اندوه و غم و درد و زمان بر بادم
ولی ای دوست از آن دم که به تو دل دادم
《فاش می‌گویم و از گفتهٔ خود...

34
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

دغلباز

«دغلباز»

ای دغلبازان جهان را رنگ کردن کار نیست
از برای آدمی این شیوه ی رفتار نیست

گرگ خونخواری ، لباس میش بر تن می کنی
لاشه خواری جز مرام کرکس و کفتار نیست

تا به کی مردم فریبی ، تا به کی مکر ...

46
ادامه شعر
آگرین یوسفی

شبی بی تو

بگذار ، آسمان گریه کند،
اَبر ببارد
جانم به لب است
او بی خبر از من
شب را ، با
مآه و ستاره
سپری کرد.
#آگرین_یوسفی

42
ادامه شعر
عاطفه مشرفی زاده

تکرار مرگ

مه غلیظ همه جا را فراگرفته بود.

در آن خلسه ی شورانگیز

به سوی تو پرواز کردم

پروانه های آبی با نقش های سفید و سیاه

بازوانم را احاطه کردند. 

می خواستم تاریکی را ببوسم.

تاریکی
 
آنجا که مرا می فریفت...

30
ادامه شعر
سعید نادمی

ساحل آرام


طوفان زده از ساحلِ آرام نترسد
ما همچو عقابیم که از بام نترسد
دانستم از اول که تو صیادی و من صید
اما چه کنم، این دلم از دام نترسد
یک لحظه به کام دلِ من بودی و این دل
از اینکه شود عاشق ناکام نترسد...

31
ادامه شعر
یاسر قادری

عاشق نشدی


می‌روی و جا می‌گذاری اینجا جان دگرت را
اندکی درنگ،شود به تاخیر بیاندازی سفرت را؟
تنها مانده ام و رهسپارم به مسلخ عشق
صبر کن تا بگویم، شاید پس گرفتی نظرت را

خسته ام و حوصله ای نیست بهر نگهداری دل
خبر...

59
ادامه شعر
عنایت کرمی

خود کرده

راز دل، مضحکهٔ ما و منم شد آخر
عرصهٔ وصلۀ نو، بر کهنم شد آخر
کاخ بنیان شده بر آب ز موجی پاشید
زیر و رو گشته و آوار تنم شد آخر
موج تنهایی و تکرار غروبی غمگین
موجب غر...

44
ادامه شعر
یعقوب  پایمرد

ارتباط


در عصر ارتباطات ما قطع ارتباطیم!شدی برام خاطره

قرار بی قراریم چیه که منو از یادت میبره

نه خود پرسی حال مرا نمی میدهی جواب چرا؟

نه حوصله بودن نه داری...

62
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

شکار دل

«شکار دل»

نور خورشید فروزان باش در شبهای تار
چشمه ی آب حیاتی باش در این روزگار

از برای مرغ خوشخوان سوسن و آلاله باش
تا بخواند در کنارت خوش نوا مرغ هَزار

تا توانی مهربانی کن بدست آور دلی
دل بدس...

23
ادامه شعر
فرامرز عبداله پور

گُنجِشم است هردو جهان ، گُنجِشِ من ...


گُنجِشم است هردو جهان ، گُنجِشِ من نیست جهان
گوهرِ لامکان منم ، نگُنجم به کون و مکان
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
عرشِ وُ فرش و کاف و نون ، پیشِ من است جمله چون
قطع کن حرف لال باش ، نگُنجم به شرح و بیان
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
کون و...

36
ادامه شعر
افسانه نجفی

آفتاب سوخته

_من سراغش را
مدام
می گرفتم
از حضرت حافظ!
_اما او
به محض ِ آفتابی شدن؛
برای من!
از منطق
حرف می زد...
_آفتاب ِِسوخته بود!
دیگر
به آسمان ِدلم
نمی آمد......

33
ادامه شعر
محمود فتحی

حکایت سلطان وزیز

روزی سلطانی که خیلی دم ازقدرت شوکت میزدمگسی روی محاسنش نشست


سلطان هرچه مشت حواله ی مگس نمود حریف مگس نشد سطان عصبانی شد


سطان از وزیرش پرسید ای وزیر خداچرا مگس آفریده وزیرجواب داد قبله ی


عالم خ...

49
ادامه شعر
مجید ساری

عشق مجروح _غزل مثنوی

عشق مجروح تو یکبار جهانی بشود
صلح فرمانده و گیتار جهانی بشود

بین لبخند خود و نقطه پایانی عشق
تو کمی منظره بگذار جهانی بشود

گردن آویز شبم ضامن تابیدن توست
وای اگر قلب بدهکار جهانی بشود

باز دریا ش...

56
ادامه شعر
مهدی رستگاری

حکایت دوری

بسمه اللطیف
حکایت دوری
تضمین غزل شماره ۵۲۱ - دیوان سعدی شیرازی

از استخوان قلمی و به خون سرخ دواتی
فراهم است و نویسم برای دوست نکاتی
ای آن که زبده خوبان شدی به نیک صفاتی
《سَلِ المَصانِعَ رَکباً تَهیمُ...

25
ادامه شعر
علی معصومی

می شناسد

می شناسد
مرا هر کوه و سنگی می شناسد
شب و ماه و پنلگی می شناسد

مرا با کهنه زخم سینه سوزم
صدای هر تفنگی می شناسد

نیافتادم اگر از پا ولیکن
مرا هر پای لنگی می شناسد

میان اینهمه غم ها مرا هم
دل غمگین و ...

38
ادامه شعر
حفیظ (بستا) پور حفیظ

یادشما

وچشم های ختایی نشان یاد شماست
خیال لیلی جانان فقط نماد شماست
همین ترنج غزل را فدای چشمت کرد
کسی که گوشه نشین است خانه زاد شماست
به استخاره چشمت شروع شد دنیا
دوباره پلک بزن نوبت معاد شماست
«سلامت همه آ...

56
ادامه شعر
عاطفه مشرفی زاده

گریزگاه

نیمه شب بود.
تاریکی  در انتهای افق می درخشید.
آوازِ بی نهایت عجیبِ پرنده ای شب را در برگرفته بود.
شب را، شبِ مغرورِ جاودان را.
 ما می دانستیم که هیچ انتهایی در کار نیست. آنسوی افق، حتی آنسوی دریاها، ...

55
ادامه شعر
شبنم حکیم هاشمی

دلتنگ

دلتنگ بودم و دلتنگ‌تر شدم
من بغض بودم و از گریه، تر شدم

من آه بودم و آواز غم شدم!
هی ذره ذره از قلب تو کم شدم!

نزدیک می‌شدم، تو دور می‌شدی!
من سایه می‌شدم، تو نور می‌شدی!

تو دور می‌شدی، دلسرد م...

31
ادامه شعر
حسین وصال پور

با من بیا

با من بیا ...
مگذار هوای غربت
تورا در محبس خویشتن ببلعد ...
مگذار ترانه های بی کلام این سمفونی پر ارتعاش
تنت را به لرزه بیاندازد ...
مگذار این هوای سرد
تبت را فرو بنشاند ...
بیا که تا انتهای این مس...

33
ادامه شعر
عابدین  پاپی

«به جنابِ بسیار که دربسامدِ خودش عا...

آقای مدرک؟
به شرطی تشریف بیارکه
میمِ خود را درخانه جا گذاشته¬اید
و من چنین خوشحالم که با جنابِ درک دیدار می¬کنم
بیا چنین بیا فهمِ باشعور!
شعر قرن هاست درغیابِ تو سرما خورده است
و عطسه های کتاب از همی...

42
ادامه شعر
سیدحسن نبی پور

شعرکوتاه

صدچاک شد ؛
قلب مادر،
از زمین خوردن کودک
=============
یاس به سینه دارم ؛
پرشدم از ،
عطراندوه
============
خاطراتم ؛
جوانه زد ،
پای رفتنش ، شکوفاشد .
===========
چه‌گونه بوسه می‌زنی ؛
به زخمی،
که تبر ز...

11
ادامه شعر
ابراهیم جلالی نژاد

پدر (پدر آسمانی ۲)

بنام خدا
(شعر قبلی "پدر آسمانی" و این اشعار را تقدیم می نمایم به ارواح تمامی پدران آسمانی بویژه روح پاک پدر آسمانی ام رمضان جلالی نژاد در سومین سالگرد آسمانی شدنش)
● « پدر »
(براساس حروف کلمه پدر ت...

27
ادامه شعر
امین مقدس

منظومه مست

<<منظومهٔ مست>>

هر منظره با تو آسمانی دگر است
هر جا که تویی مرا مکانی دگر است

ای صاحبِ ناز و راز و منظومهٔ مست !
چشمِ تو برای من جهانی دگر‌ است

خورشید و ستاره‌ها در اکلیلِ تو اند
بر پلک...

36
ادامه شعر
محمدهادی صادقی

خرافات

«خرافات»

با جهل و خرافات گذشت عمر گران
افسوس ، برای ما فقط مانده زیان

طی گشته همه به خواب غفلت این عمر
بر عمر گران وزیده آن باد خزان

اندیشه نشد ز خواب غفلت بیدار
با ارث گذشتگان سپر گشته زمان

...

38
ادامه شعر
برو به صفحه:
محل تبلیغ کتاب و آثار فرهنگی شما
تو را به هیچ زبانی
کانون ادبی ققنوس
کانون ادبی ققنوس
ورود اعضا

بیش ترین آرا
تولد اعضا
شاعران جدید