- شاعران
- غفور ابراهیمی
غفور ابراهیمی
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی غفور ابراهیمی
جنسیت | مرد |
تاریخ تولد | - |
کشور | ایران |
شهر | تهران |
بیوگرافی | - |
از جا برمی خیزم
همچون مرده ای که بعدِ سال ها
از گور برخواسته باشد
شنیدنِ صدای تو
این چنین با من می کند.
آری تو
که خون را در رگ ها
به جریان انداخته ای.....
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ،
ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﮐﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﻣﺎ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ .....
می خواستم بروم
ایستادم
می خواستم برگردم
رفتم...
به هر حال
آب در گودال کوچک
اگر به دریا فکر نکند
خواهد خشکید.......
ما آنقدر کوچک بودیم
که دریا را از پشتِ پنجره
تماشا می کردیم
آدم های بزرگ می توانستند
تا انتهای دریا بروند ..
ماهی ها اما
آری
قلبِ بزرگتری داشتند
برای دیدنِ ما ، تا شهر آمدند...
بیا برگردیم
با بال هایی که نداریم
چگونه می خواهیم پرواز کنیم
با آسمانی
که برای ما نیست....
بیا بر گردیم
به هر سو که بروی
تنها خواهی ماند
برگردیم و همه چیز را فراموش کنیم
...