آنکه دائم نفسش حس تو را داشت منم
این چنین عشق تو در سینه نگهداشت منم
آنکه در ناز فرو رفته و شاداب توئی
آنکه دل کاشت ولی دلهره برداشت منم
آنکه از من ته ذهنش خبری...
دزدکى از لاى درزِ در نگاهت مى کنم
با دو چشم مات و ناباور نگاهت مى کنم
چشم در چشم تو یعنى طرح رویاى محال
از همین جا راحتم. بهتر نگاهت مى کنم
چشمهاى مردم دنیا به سمت توست باز
من ولى از منظرى دی...
می نوازم با دلم سنتور . باور میکنی ؟
دستگاه دلکش ماهور . باور می کنی ؟
پشت ابرتیره گی ها نور پنهان کرده اند
چهره ام در سایه ها مستور. باور می کنی ؟
عشق یک پرده کشید و دیده گانم کور شد
...
ماهی ها
بی وضو
به خدا نزدیک ترند
تبلیغات
