‏‎خوش باد زمانه را که دلبر داری
شیرین به بر و کارِ روالت جاری
ما تلخ دهانان چه بگوییم ای داد
چون یار نباشیم و نباشد یاری
‎#محسن_صحت...

تو ای ساکن به جانم گشته عشقت بیش از خویش
تو را محکم بغل می‌گیرمت روزی به تجریش
#محسن_صحت

سراسر درد دارد قلب من ابر است و بارانی
بیا تدبیر کن آینده‌ی این نابسامانی
کجا وابسته‌ات شد دل، نمی‌دانم خدا داند
ولی ساکن شدی در قلب و می‌دانم که می‌دانی
#محسن_صحت...

من ناله‌ی پر دردِ دلی غم زده بودم
تو گوش شدی تا که مرا سیر بفمی
انگار نه انگار که عالم همه درد‌ است
زیبااست همین درد برایم؛ تو بخندی
#محسن_صحت...

واژه ها را پشت هم مصلوب کردم هر دمی
تا شود بر درد عاشق پیشگی ام مرهمی

صرف شعر و شاعری کردم تمام عمر خود
تا که فهمیدم تو گاهی شعر می‌خوانی کمی

#محسن_صحت...