ما داستان تازه ای از عشق خواندیم
افسوس، در این ماجرا با هم نماندیم

ما، آن اوایل عاشق و دلداده ی هم
در این اواخر... مرگ بر هم می چکاندیم

با دست هم صد ها نهال بوسه هرجا
بر ریشه ها اینک تبر ...

#سه_لختی :
بی تو در زنجیرم
با تو آزاد و رها
مثل بودای پر از انجیرم

#حسین_محمدی_فرد

#سه_لختی

هرگز کسی نفهمید
اندوه جانم از چیست ‌
این من درون من کیست

#حسین_محمدی_فرد

#سه_لختی
...

# واپسین دم

واپسین دم نفس چه شیرین است
آخرین لحظه های جان کندن
تلخشیرین ترین بهانه و دل
از زمین و از آسمان کندن

خون من بر زمین به جا مانده ست
ردی از شعر و درد و اندوه است
شاعرانی که ...

#سه_لختی

آنقَدر در سواد ناچیزی،

مثل جویی حقیر وارونه؛

توی مرداب خویش می ریزی.

#عبدالله_مهتری(ع.م.فرزاد)

#سه_لختی

تا در این آبی خاک‌آلوده
طالع نحس پرستوی جوانی کوچ است
زندگانی پوچ...

#سه_لختی

جمعه ها یک حال دیگر می شوم
در هوای انتظار
ناگهان آدمکبوتر می شوم

#حسین_محمدی_فرد