از روز الستم من مامور به شیدایی کس چون تو ندیدم من ای قبله زیبایی هر دم ز غم هجرت خون است که میبارد از چشم من مجنون بر هر گل این قالی هر سر که ز عشق تو در او اثری باشد حاصل نبود چیزی جز درد و ...