بیوگرافی صدرالدین انصاری زاده
جنسیت مرد
تاریخ تولد -
کشور ایران
شهر قم
بیوگرافی شاعر، منتقد ادبی
خلاصه ی فعالیت ها:
دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه علامه طباطبایی تهران، دارای بیش از بیست مجموعه ی شعر (با موضوعات آزاد، دفاع مقدس، آیینی، شعر کوتاه و ...)، و چند کتاب در زمینه ی نقد ادبی، و مقالات متعدد در زمینه ی ادبیات منتشر شده در همایش های بین المللی و ملی با سابقه ی برگزاری دوره های متعدد کارگاهی شعر مدرن به صورت استانی و کشوری؛
مجموعه های شعر:
با آیینه ها دوئل می کنیم؛ عکس با گیوتین؛ امضایی در انتهای ریل؛ اولین مه بعد از اکالیپتوس؛ اِی؛ گانگسترهای خاکستر؛ آلبوم تر از منبت دریا؛ گل ها و هلی کوپترها؛ زوم حلزون بر گلدوزی لمس؛ لیمونات؛ از تای پازل پروانه ها؛ عزیزم ریهانا؛ کاربن های شیشه ای؛ پارک روی یک پا؛ و ...
صدرالدین  انصاری زاده

تو را چقدر بت
تو را چقدر آرنج به سنجیدن صندلی واداشت
تو را چقدر بت
گلوبند به گلوبند خود را رو به روی آینه شکستن نشاند
تو را چقدر چتر آویخته از باران
تو را چقدر اتومبیل چرخان در آسمان
تو را چقدر ماه تا...

ادامه مطلب
صدرالدین  انصاری زاده

کفشِ پاشنه بلند
کفشِ کتانی
کفشِ جلوباز
همه ی ما کفش ایم و ابلیس از کنار نیمکت ها با ما قدم برمی دارد
اما برای قدم گذاشتن کنار [ن]رده های سرخ
بستگی دارد که چقدر پوتین باشی
برف ها
از سرمای سیبری صحبت می...

ادامه مطلب
صدرالدین  انصاری زاده

کسی به زبان جن چیزی می گفت
که ما به زبان جن نمی فهمیدیم
قراری گذاشته بودیم با وحشت و قصد
که تمامی نداشت
تابلوهای راهنمایی و رانندگی با پوست صورت انسان به بیابان می گریختند
و رنگ گردی لب هایشان در هوا ...

ادامه مطلب
صدرالدین  انصاری زاده

دزدها خانه ام را با قطعات شبرنگ ماه تزیین کردند
می خواستم از عمق لیوان و قرص و کابوس
فریاد بزنم:
نه
این کلم برگ
قفس پرنده ی پرچم من نیست
تاریخ عجله داشت
با ماژیک روی ماشینم نوشتند:
«اسقاطی برای بمب»
...

ادامه مطلب
صدرالدین  انصاری زاده

به من همیشه بگو که وقت داشته ام
با این که می دانی
چتر من کوچک بود و
باران بسیار
و هر چه بود سر خورد روی کلمات
به من همیشه بگو
خیابان را بلند و ژرف نما گذاشته اند تا ت...

ادامه مطلب
تبلیغات
تست
ورود به بخش اعضا