- شاعران
- نجمه عیدی
آخرین اشعار
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
بیوگرافی نجمه عیدی
جنسیت | زن |
تاریخ تولد | - |
کشور | ایران |
شهر | تهران |
بیوگرافی | متولداستان فارس شهرداراب مولف دوکتاب یک دفترشعر بانام سنگ کاغذ ،قیچی ،وکتاب داستانی هم نوابا ابراهیم |
حس شعری که روی دستان
شاعرش مانده است را دارم
مانده ام روی دست های خودم
به دلم یک غزل بدهکارم
مثل یک شاه در سقوطم که
کیش سرباز تازه کاری شد
مثل یک جوجه اردک زشتی
که نشد قو ،ولی قناری شد
حس مان...
ممکن نبود دیدنت اما محال نه...
فرصت اگرچه بود ولیکن مجال نه...
درشرع ودین ومکتب وآیین این دیار
فکرت حرام بودونگاهت حلال نه،
این حزب باد بودن دل هم گناه توست
وقتی اصول چشم تو را اعتدال نه،
عمریست...
ماییم در محاصره ی بی شعورها
جاری شدیم برقلم حرف زورها
در رفت وآمدیم و فقط شور می زنیم
شور به خاک خفتن این بی عبور ها
نوحی نمانده تا که بگیرد به دست خود
سکان بی هدایت این بوف کور ها
این کاسه لی...
دردگاهی گفتنی نیست
کشیدنی است
گیج،
مست،
گنگ،
دردرا بایدپرستاری کرد
وجایش راپهن کرد روی
بلندترین نقطه ی دل
تادرازبکشد ونفسی تازه کند
آن وقت،
نشست وتماشایش کرد
گیج،
مست،
گنگ،
دردرا بایدوف...
دلی نمانده برایش که اعتصاب کند
زنی که زدبه سرش باخودانقلاب کند
میان جمعیتی ازمترسکان مانده
خداکندسفری تازه انتخاب کند
به شرع ومنطق وقانون هزارطعنه زده
هزارطعنه که تنهاکه رامجاب کند؟
به هیچ می ...