3 Stars

من

ارسال شده در تاریخ : 19 دی 1394 | شماره ثبت : H942329

من ....

تیر پنجاه و هفت خورشیدی مادرم بی خبر مرا زایید
به سلامت من آمدم هرچندچشم دنیا مرا نمی پایید

تیر پنجاه و هفت خورشیدی شب ختم من از نبودن بود
شب سوم من آمدم دنیا ، بارسومی که خوب میدانید

کودکی دوره تشنح بود شب و پاشویه های پی در پی
کوره تب شراره می افروخت چه کشیدم؟ شما نمیدانید

تیر پنجاه و هفت خورشیدی فصل آغاز قصه من بود
قصه ای را که بی سرانجام است قصه غصه پروریدن بود

من و تیر از کنار هم بودن بی تحرک به ناکجا رفتیم
دست آرش کمان کشی میکرد ؟یا به دست خود خدا رفتیم ؟

قصه من پُر از نبودن هاست پُـرِ پَـرهای لُخت پَـروانه
پُـرِ اندیشه های تکراری پُـر داردییِ فقیرانه

من ازاین قصه غصه ها دارم غصه هایی که کس نمیداند
کسی از اهل قصه ام اخر سخنی جز هوس نمیداند

من و پیشانی ام چه ناکامیم تف بر این روزگار لامذهب
توی خشکی نشسته از رنج صمد اندر ارس نمیداند

من و پیشانی ام همان دردیم که در امواج رود جاری بود
با حضور همیشه غم هم عطر گل های نو بهاری بود

من و دستم رفیق هم بودیم من و دستی که گاه گل می کاشت
دستم از دست حضرت مجنون قلمی رسم یادگاری داشت

قلمم را نگاه میدارم هر دو دستم قلم شود حتا
قلمم قصه مرا شاید بنویسد به گوشه فردا



#امیرحسین_مقدم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 2 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 384 نفر 544 بار خواندند
علی حاتمیان (20 /10/ 1394)   | علیرضا خسروی (20 /10/ 1394)   | حسن کریمی (20 /10/ 1394)   | محمد شیرین زاده (20 /10/ 1394)   | نیلوفر م. حسینی (20 /10/ 1394)   | عباس یزدی(طوفان) (20 /10/ 1394)   | مسعود احمدی (22 /10/ 1394)   | امیرحسین مقدم (22 /10/ 1394)   | کرم عرب عامری (07 /11/ 1394)   | محمد مولوی (30 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
علیرضا خسروی (20 /10/ 1394)  حسن کریمی (20 /10/ 1394)  نیلوفر م. حسینی (20 /10/ 1394)  مسعود احمدی (22 /10/ 1394)  محمد مولوی (30 /02/ 1399)  
تعداد آرا :5


نظر 9

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا