معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :

دل خوش سیری چند؟

دل خوش سیری چند؟
مادر از من پرسید.
به هوای دل او تا دم بازار شدم
تا رسیدم به درحجره یک بقالی
داخلش رادیده پرسیدم:
دل خوش داری اگر سیری چند؟
مرد بقال نگاهی انداخت
همچو عاقل که به نادان نگرد، پاسخ داد :
پی این در گران تا ته بازار برو
ما نداریم دگر.
چند قدم آن سوتر حجره قصاب محل بود
ازو پرسیدم:
دل خوش داری اگر سیری چند؟
گفت:
ما دل جگر گاو بخواهی داریم دل خوش ؟!شرمنده نیست دگر
حال اگر میخواهی
تا ته بازار برو شاید بود!
لختی از حجره او دور شدم تا به در عطاری
بوی ریحان به فضا مست و هوایی میکرد آدم را
مرد عطار بیامد قدمی، پرسیدم: دل خوش داری اگر سیری چند؟
گفت: اینجا همه چیزی داریم بهر دلدرد و دل آشوبه دوا می آریم
دل خوش نیست متاع عطار
لیک باید بروی تا به ته این بازار
چند قدم که رفتم
پیر مردی درویش
بانگ سر داد :پی چه می گردی
ماجرا را گفتم
مرد درویش بگفت :ای فرزندگر مرادت خواهی گیر این پند
دل بشکسته اگر دریابیدل خوش را به عوض می یابی

مطلبت نزد فقیران و ضعیفان و یتیمان باشد

مرجان آزرم نوایی

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 4527 نفر 11687 بار خواندند
علیرضا ناظمی (27 /12/ 1398)   | محمد مولوی (22 /03/ 1399)   |

نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا