- شاعران
- نگار حسن زاده
- دفتر شعر غزل
- شعر سورنا باش آخرین سردار | نگار حسن زاده | شعر ایران
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
پربازدیدترین اشعار
سورنا باش آخرین سردار
قلم موی امید را بردار؛ روی این هق هق شبانه بکش
توی قاب ظریف بازوهام ؛ یک «تو» در طول و عرض شانه بکش
بکن از بین نقشه گیلان را ؛ روسری رنگ سبز میخواهم
برو در انتهای شیطان کوه ؛ آسمان را شبیه خانه بکش
عشق را توی جمعه بازاری ؛ درحراجی به نام «پاییزه»
داد زد: نوبرانه آوردم ؛ پس دوتا قلب نوبرانه بکش
سورنا باش آخرین سردار؛ توی جنگی که فتح آسان نیست
با شبیخون بزن به قلب خطر ؛ یک نفس «ما»ی ماهرانه بکش
هول شو عشق استرس دارد ؛ مثل روز شروع تحصیلات
آب، بابا، انار یا سارا ؟؟؟؛ هرکدام است ناشیانه بکش
قاره ها را که زیر و رو کردی!!! ؛ با سرانگشت های لبخندت
هنرت را فقط بیا یک شب ؛ به رخ خاورمیانه بکش
طرح اسلیمی نگاه تو؛ توی تذهیب نور می تابد
آآآآآی معمار حس و احوالم ؛ باز تسنیم عارفانه بکش
عشق با استراتژی قهر است ؛ عشق تکنیک را نمی فهمد
آمدی قد خاک گلدانم ؛ اطلسی های عامیانه بکش
خط فقر نگاه آدم ها ؛ توی ذوق می زند که بغ کردم
زحمتت نیست پای هرچشمی ؛ نخل لبخند منصفانه بکش
هی لگد می زنم به این دنیا ؛ تا برایم کمی «تورا» بخرند
تا برایت کمی «مرا» بخرند ؛ نقشۀ قهر کودکانه بکش
روی بوم هوای احساسم ؛ ابر مأیوس ِ آه می بارد
قلم موی امید را بردار؛ روی این هق هق شبانه بکش
کاربرانی که این شعر را خواندند
طارق خراسانی (20 /03/ 1394) | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (20 /03/ 1394) | منوچهر منوچهری(بیدل) (20 /03/ 1394) | اصغر چرمی (20 /03/ 1394) | بهناز علیزاده (21 /03/ 1394) | محمد اخباری (21 /03/ 1394) | پویا نبی زاده (21 /03/ 1394) | نگار حسن زاده (21 /03/ 1394) | امیرحسین زمان (21 /03/ 1394) | سید محمد میرسلیمانی بافقی (21 /03/ 1394) | دادا بیلوردی (22 /03/ 1394) | سمانه تیموریان (آسمان) (22 /03/ 1394) | مریم شجاعی (23 /03/ 1394) | حسین دلجویی (23 /03/ 1394) | علی اصغر اقتداری (23 /03/ 1394) | روح الله اصغرپور (26 /03/ 1394) | مرتضی (اشکان) درویشی (27 /03/ 1394) | کرم عرب عامری (29 /03/ 1394) | مرتضی فصیحی (09 /04/ 1394) | هما تیمورنژاد (24 /04/ 1394) |
رای برای این شعر
نظر 37
-
طارق خراسانی 20 خرداد 1394 13:08
سلام نگار عزیز
دستمریزاد
برای دوستان توضیح می دهم که این شکل شعر را غزل چهارپاره نام نهاده ایم یعنی هر گاه یک وزن عروضی در مصرعی دویار تکرار شود و قوافی چهار پاره ها یکی و یا یک دست باشند به آن غزل چهارپاره می گوییم .
بر ای اینکه دوستان گرامی متوجه این قالب نوین بشوند بنده شعر زیبای سرکار خانم حسن زاده را به شکل ذیل که شکل غزل چهارپاره می باشد می نویسم.
1
قلم موی امید را بردار؛
روی این هق هق شبانه بکش
توی قاب ظریف بازوهام ؛
یک «تو» در طول وعرض شانه بکش
2
بکن از توی نقشه گیلان را ؛
روسری رنگ سبز میخواهم
برو در انتهای شیطان کوه ؛
آسمان را شبیه خانه بکش
3
عشق را توی جمعه بازاری ؛
درحراجی به نام «پاییزه»
داد زد: نوبرانه آوردم ؛
پس دوتا قلب نوبرانه بکش
4
هول شو عشق استرس دارد ؛
مثل روز شروع تحصیلات
آب، بابا، انار یا سارا ؟؟؟؛
هرکدام است ناشیانه بکش
5
سورنا باش آخرین سردار؛
توی جنگی که فتح آسان نیست
با شیخون بزن به قلب خطر ؛
یک نفس «ما»ی ماهرانه بکش
6
قاره ها را که زیر و رو کردی!!! ؛
با سرانگشت های لبخندت
هنرت را فقط بیا یک شب ؛
به رخ خاورمیانه بکش
7
طرح اسلیمی نگاه تو؛
توی تذهیب نور می تابد
آآآآآی معمار حس واحوالم ؛
باز تسنیم عارفانه بکش
8
عشق با استراتژی قهر است ؛
عشق تکنیک را نمی فهمد
آمدی قد خاک گلدانم ؛
اطلسی های عامیانه بکش
9
خط فقر نگاه آدم ها ؛
توی ذوق میزند که بغ کردم
زحمتت نیست پای هرچشمی ؛
نخل لبخند منصفانه بکش
10
می زنم هی لگد به این دنیا ؛
تا برایم کمی «تورا» بخرند
تا برایت کمی «مرا» بخرند ؛
نقشۀ قهر کودکانه بکش
11
روی بوم هوای احساسم ؛
ابر مأیوس ِ آه می بارد
قلم موی امید را بردار؛
روی این هق هق شبانه بکش
در پناه خدا
-
نگار حسن زاده 21 خرداد 1394 19:28
سلام بابایی خوبم
خوش آمدید
خیلی ممنونم از محبتتون و سپااااس ویژه از توضیحات ارزنده تون
متشکرم بابای عزیزم
-
-
-
منوچهر منوچهری(بیدل) 20 خرداد 1394 14:01
سلام نگار عزیزم دخترم چه چهار پاره زیبائی سرودی بسیار زیبا آفرین برای شما آینده درخشانی آرزو میکنم
-
نگار حسن زاده 21 خرداد 1394 19:29
سلام و عرض ادب جناب منوچهری گرامی
خیلی خوش آمدید
ممنونم از بزرگمنشیتون
سپاس
-
-
اصغر چرمی 20 خرداد 1394 14:09
سلام
بسیار زیبا
روی بوم هوای احساسم ؛ ابر مأیوس ِ آه می بارد
قلم موی امید را بردار؛ روی این هق هق شبانه بکش -
-
-
نگار حسن زاده 21 خرداد 1394 19:33
سلام و عرض ادب و احترام استاد اخباری گرامی
خوش امدید
بی نهایت ممنونم
سپاس
-
-
محمد اخباری 21 خرداد 1394 14:09
خط فقر نگاه آدم ها ؛ توی ذوق می زند که بغ کردم
زحمتت نیست پای هرچشمی ؛ نخل لبخند منصفانه بکش
-
پویا نبی زاده 21 خرداد 1394 17:55
سلام آبجی نگار عزیز
همونی وزنی که دوست دارم دوباره غزل گفتی
چقدر زیبا واقعا میگم چه تعابیر جانداری
پاینده باشی
-
نگار حسن زاده 21 خرداد 1394 19:37
سلام داداش پویای گرامی
خیلی خوش اومدی
ممنونم از محبتت
نه این کار قدیمیه
فعلا از کارای جدید فقط دوتا منتشر کردم که خب مناسبت داشت
این کار همونطور که از خودش معلومه برای آبان ماه پارساله و یه پاییزه محسوب میشه
بازهم بی نهایت ممنونم از لطف و مهربونی داداش کوچیکه
سلامت باشی
-
-
-
-
نگار حسن زاده 29 خرداد 1394 13:26
سلام و عرض ادب و احترام استاد بیلوردی
خیلی خوش آمدید
بی نهایت ممنونم از بزرگمهری شما
-
-
-
مریم شجاعی 23 خرداد 1394 17:01
سلام خانم حسن زاده عزیز
فوق العاده زیبابود
افرینهابرشما
خوشحالم که می توانم ازاشعارنابی اینچنین بخوانم-
نگار حسن زاده 29 خرداد 1394 13:34
سلام و عرض ادب بانو شجاعی نازنین
خیلی خوش امدید
باعث افتخار بنده ست میزبان نگاه مهربان شما باشم
لطف دارید وشاگردنوازی می فرمایید
امروز از قلم هنرمندتون مشق نوشتن آموختم
سپااااس
-
-
علی اصغر اقتداری 23 خرداد 1394 22:57
درود
شعر زیبایی بود با تصاویری زیبا وبعضا بدیع
مضراع اول ومصراع توی ذوق اضافه وزن دارد-
نگار حسن زاده 29 خرداد 1394 13:36
سلام و عرض ادب واحترام استاد اقتداری عزیز
خیلی خوش امدید
ممنونم از محبت و بزرگواری تون
ولی شوکه شدم چون متوجه منظورتون از اضافه وزن نشدم...این شعر تو محافل مختلفی تحسین شده ولی اولین باره چنین مطلبی رو میشنوم
تقطیع خواهم کرد
سپاااااس
-
-
-
نگار حسن زاده 29 خرداد 1394 13:36
درود بر شما جناب اصغر پور
خیلی خوش امدید
بی نهایت ممنونم از بزرگواری تون
سپاااس
-
-
کرم عرب عامری 29 خرداد 1394 13:53
بانو حسن زاده
خوندم لذت بردم
اما شعرت دو ویژگی داره امروزه سخت اونرو داشت
این دو ویژگی یعنی شما داری سوار قطار هنر امروز میشی وبا فردا زیاد فاصله ندارید
-
مرتضی فصیحی 09 تیر 1394 15:21
امشبا در میخانه بیاو شراب در پیمانه بکش
عکس رخ زیبای یار خویش در دل دیوانه بکش درود هزاران درود اشعارتان بی مانند وبی بدیل است مانا باشید -
هما تیمورنژاد 24 تیر 1394 20:26
سلام نازنین نگار
چه قدر از حضور در این سایت خوشحالم
آشنایی با شاعر ی خوش ذوق که آثارش واقعا معرکه ست
باعث افتخاره
اشعارت همچون بهشتی گمشده هستند
قلمت جاری همچو جویباران شهرم
پایدار و استوار چون کوهساران شهرم
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
بابک وفایی
در06 /02/ 1343 -
عبدالرشید حمیدی
در06 /02/ 1369 -
بهزاد فروزنده
در06 /02/ 1385
نقد 2
حسین دلجویی 23 خرداد 1394 13:50
درود بانو حسن زاده گرامی..
اصولا غزلهای در وزن «دوری»رو دوست دارم
هم بخاطر فراز موسیقی شون
هم بخاطر ریتم زیباشون
و هم بخاطر اینکه دست شاعر در وسعت مصرع هاشون باز و قابلیت پازل اکثر کلمات را دارند
جناب طارق بزرگوارم نام زیبایی بر آن نهادند
غزل چارپاره...ب دلم نشست..
فقط یک نکته دوستانه ، دخترم
کاش این اثر زیبا را در شش یا حداکثر هفت بیت تمام کرده بودید
چون در ابیات اضافی شاعر مجبور به تکرار ستایش معشوق میشود
ب امید زیباترین هاتون
یا حق..
تو از شکوه کدامین ترانه میخوانی؟ *
که ذوق یخ زده ام میکشی به مهمانی
.
تو از کدام افق، با کدام اسب سپید؟
نموده ای طبق دیده ام گل افشانی؟
.
تو از زلال کدامین شمال الوندی
که آمدی عطش سینه ام بنوشانی
.
تو از کدام ستاره کدام خوشه عشق؟
نموده ای شب تنهایی م چراغانی ؟؟
.
تو از بلور کدامین ستاره می نوشی؟
که همچو سبزه و شبنم زلال و رخشانی؟
.
گمان که هرم کویری و حرمت نفست
رسانده ای تن سردابی ام بپوشانی
.
و یا حــلاوت آبی و آسیاب دلت
رسانده ای دل سنگ مرا بچرخانی
.
همیشه آینه هایت دوام روشنی اند
همیشه پنجره هایت امـید زندانی
.
بیا و نیــل بکن قسمت مریدانت
بیا ببخش به دلجو عصای چوپانی
حسین دلجووو
نگار حسن زاده 29 خرداد 1394 13:24
سلام و عرض ادب و احترام جناب دلجویی
خوش آمدید
ممنونم از بزرگواری تون
فقط یه نکته عرض می کنم که امیدوارم پای جسارت بنده نذارید
این شعر اصلا ربطی به ستایش معشوق نداره و درمورد ماهیت خود عشق هستش البته از زوایای مختلف و بنده متوجه منظورتون از تکرار نشدم
به هرحال ممنونم از حضورتون
سپاااااسی بی کران از بزگمهری شما و شعر بسیار زیبایی که از قلم هنرمندتون به یادگار گذاشتید
متشکرم
حسین دلجویی 31 خرداد 1394 19:15
درود مجدد محضر گلبانوی ادب بزرگمهرم
منظورم صرفا ب ستایش معشقوق در این غزل نبود
علی رغم نوع غزلیات مختلف از قبیل اجتماعی عرفانی اعتراضی و.....کلا نام غزل از مضمون مغازله برگرفته شده ک بمعنای گفتگوی عاشق و معشوقست
و اینکه مسعله تکرار عرض کردم فرقی نمیکند ک غزل در چ مضمونی قالب بندی شده
مهم اینست که کثرت ابیات شاعر را ناخواسته وامیدارد بر تکرار و بازگفتن گفته ها...
شاعر رند انست ک همچون استادش حافظ رندانه و مجانی از پیشنهادات بری بچیند و نصب العین کرده و برود
آموزش شعر رندانگی میخواهد
مثل ارتش ست
باید حتی اگر هم نمیخواهیم بکنیم و یا بر وفق مرادمان نبود
چشمی بگوییم و بگذریم
ن جبهه ای وا کنیم که طرف از کرده نادم بار دگر حتی رغبت کلامی نداشته باشد
این تجربه ی سی و اندی سال بود
تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل