دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

رخصت دیدار

ارسال شده در تاریخ : 20 اردیبهشت 1394 | شماره ثبت : H94226

کیست ماننــد تـــــو هنگام غـــریبــی یارم
ای که از جان خــودم دوست ترت می دارم

یـادگار تــــو و یـاد تــــو و یــادآور تــــو
هـر کجا هست عزیز است چو جان بسیارم

وقت آن است کـــه دل بر سر راهت ریزم
گاه آن است کـــــه سـر در قدمت بسپارم

ماه رخسار تـو روزی که شد از پرده عیان
شب نیامد کـــه دمی دیده بـه هم بگذارم

راحت روح منــی از چـــه بگویم ترکت؟
رامش جان منـــی از چـــــه نباشی یارم؟

ثمـــر از نخـــل ولای تـــو مرا بخشیدند
کـــه بــه هــر انجمنی طوطی شکّربـارم

صبحگاهـــی کـــه به یاد تو نگردد آغاز
جز شب تیـره ی وحشت اثرش نشمارم

از تـــو دل بـر نکنم ور بکنم ای گل ناز
رود از دیده همــه نــورم و بر دل خارم

باتو ای همدل و همراه و همآواز چه باک
گـــر جهـانی همــه باشنــد پـــی آزارم

رخ نهفتی زمن وهمچو گل چیده در آب
عکس رخسارتو در دیده ی پر نم دارم

یاببر«خوش عمل»از یاد وفراموشش کن
یا بده رخصت دیـــــدار فقط یک بارم.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 486 نفر 818 بار خواندند
حامد زرین قلمی (20 /02/ 1394)   | اله یار خادمیان (20 /02/ 1394)   | کمال حسینیان (20 /02/ 1394)   | طارق خراسانی (20 /02/ 1394)   | سمانه تیموریان (آسمان) (21 /02/ 1394)   | مینا آقازاده (21 /02/ 1394)   | ابراهیم سبحانی (21 /02/ 1394)   | عباس خوش عمل کاشانی (21 /02/ 1394)   | دادا بیلوردی (21 /02/ 1394)   | مهناز چالاکی (21 /02/ 1394)   | طیبه طه (تهرانیان) (21 /02/ 1394)   | نگار حسن زاده (21 /02/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (22 /02/ 1394)   | کرم عرب عامری (22 /02/ 1394)   | علی اصغر اقتداری (23 /02/ 1394)   | محمد مولوی (08 /05/ 1399)   | امیرحسام زمانیان (03 /06/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :10


نقد 1

  • علی اصغر اقتداری   23 اردیبهشت 1394 08:24

    سلام بر خضرت دوست جناب استاد خوش عمل خوش بیان
    وقتی در گلستان ادب شما تفرج می کنم وعط گل های آنرا احساس می کنم افسوس می خورم که چرا بزرگانی چون شمااز آن درجه واحترام شعری که برای بعضی از شاعر نما ها قایل می شوند برخوردار نیستید
    در این بلبشوی فرهنگی هر تازهوارد از ننه قهر کرده ای با سر هم کردن اباطبلی که خود نیزدر معنای ؟آن می ماند مبتکر وخلاق نامیده می شود آتش به جانم می افتد موجی که این روز ها به راه افتاده دیری نمی پاید وفرو کش می کند
    درغربال آیندگان آن چه می ماند شعری است که در آن درد روزگار منعکس شده باشد چرا که اوضاع اجتماعی سیاسی هر قومی در آیینه ی شعر وادب وهنر مردمان آن سرزمین انغکاس می یابد
    وقتی حافظ می فرماید
    عقاب جور گشوده ست بال در همه شهر
    کمان گوشه نشینی وتیر آهی نیست
    ویا
    ای دل ! طریق مستی از محتسب بیاموز
    مست است ودر حق او کس این گمان ندارد
    خواننده ی پس از او می تواند به عمق ظلم ومردم فریبی دوره ی او پی ببرد حالا تاریخ نویسانقلم به مزد هرچه می خواهند بنویسند ولی حقیقت همانی است که حافظ بر آن تاکید کرده است
    درویش ! مکن ناله زشمشیر احبا
    کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
    واین بیت او چقدر عمیق است انگار این غرامت از کشتهئ گرفتن در همیشه ی تاریخ جاری وساری است و.....

نظر 21

  • حامد زرین قلمی   20 اردیبهشت 1394 19:20

    درود بر شما جناب کاشانی عزیز
    پاینده و برقرار باشید
    rose

  • اله یار خادمیان   20 اردیبهشت 1394 19:51

    سلام و درود و هزاران درود بر شما استادخوش عمل خوش طینت نوشیدم از صهبای معرفت شما جاودانه باشی

    با تو احیا می کنم ای سبزباغ خویش را
    وام از چشم تو می گیرم چراغ خویش را
    خانه دل را به تصویر تو روشن می کنم
    از دل ایینه می گیرم سراغ خویش را

    • عباس خوش عمل کاشانی   21 اردیبهشت 1394 18:26

      درود بر استاد مشفق پرهیزگار و یار صادق گل رخسار جناب خادمیان عزیز.از لطفی
      که نسبت به چاکرتان دارید ممنونم. rose rose rose rose rose

  • کمال حسینیان   20 اردیبهشت 1394 22:41

    درود و هزاران درود استاد
    جناب خوش عمل، آنقدر این غزل زیبایتان را خواندم که بیشتر ابیاتش را حفظ شدم
    دستمریزاد
    استادم چنان به وجد آمدم که نه یارای نوشتن دارم و قلمی درخور برای تحسین
    برای تقدیم به پیشگاه این شعر هیچ ندارم جز همان شعر :

    کیست ماننــد تـــــو هنگام غـــریبــی یارم
    ای که از جان خــودم دوست ترت می دارم

    یـادگار تــــو و یـاد تــــو و یــادآور تــــو
    هـر کجا هست عزیز است چو جان بسیارم

    وقت آن است کـــه دل بر سر راهت ریزم
    گاه آن است کـــــه سـر در قدمت بسپارم

    ماه رخسار تـو روزی که شد از پرده عیان
    شب نیامد کـــه دمی دیده بـه هم بگذارم

    راحت روح منــی از چـــه بگویم ترکت؟
    رامش جان منـــی از چـــــه نباشی یارم؟

    ثمـــر از نخـــل ولای تـــو مرا بخشیدند
    کـــه بــه هــر انجمنی طوطی شکّربـارم

    صبحگاهـــی کـــه به یاد تو نگردد آغاز
    جز شب تیـره ی وحشت اثرش نشمارم

    از تـــو دل بـر نکنم ور بکنم ای گل ناز
    رود از دیده همــه نــورم و بر دل خارم

    باتو ای همدل و همراه و همآواز چه باک
    گـــر جهـانی همــه باشنــد پـــی آزارم

    رخ نهفتی زمن وهمچو گل چیده در آب
    عکس رخسارتو در دیده ی پر نم دارم

    یاببر«خوش عمل»از یاد وفراموشش کن
    یا بده رخصت دیـــــدار فقط یک بارم.

    rose

    • عباس خوش عمل کاشانی   21 اردیبهشت 1394 18:24

      ادبی مرد فرزانه ؛ وارسته دوست ارجمند و فرشته خوی مهرپرور را هزاران درود.از اینکه با شایسته ادیبی چون شما آشنا شده ام بر خود می بالم. rose rose rose rose rose rose rose

  • طارق خراسانی   20 اردیبهشت 1394 22:49

    سلام و درود بر امیر الشعرای وبسایت شعر ایران

    عزیز جان طارق

    بزرگمرد شعر و ادب سرزمینم



    جاودانگی نام و آثار شما حتمی ست و از این بابت به خود می بالم که در این عصر زیسته و توانسته ام یکبار سعادت دیدارتان را داشته و بر دستان گهر ریزتان بوسه زنم.

    از خداوند بزرگ می خواهم که دوباره سعادت دیدارتان را بر حقیر ارزانی دارد.

    به وجودتان افتخار می کنم





    در پناه خداوند سبحان سلامت و برقرار باشید



    rose rose rose rose rose rose

    applause applause applause applause applause applause

    applause applause applause applause applause applause

    rose rose rose rose rose rose

    • عباس خوش عمل کاشانی   21 اردیبهشت 1394 18:21

      درودها بر استاد عزیز؛ ماه کریم خراسان ؛طارق خراسانی دریادل آیینه ضمیر.زبان الکن
      از جبران محبتهای بزرگمردی چون شماست.بوسه بر رخسار سحر جلوه ی شما می نشانم.
      rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • سمانه تیموریان (آسمان)   21 اردیبهشت 1394 07:08

    rose rose rose rose rose rose

  • ابراهیم سبحانی   21 اردیبهشت 1394 14:21

    درود
    توفیقی بودتا بیاموزم اط شما

  • دادا بیلوردی   21 اردیبهشت 1394 19:34

    درود بر جناب کاشانی عزیز
    کلام گهربار و احساس خودجوشتان را نوشیدم و بهره مند شدم.
    عمرتان جاویدان و قلمتان جوشان rose

    یاببر«خوش عمل»از یاد و فراموشش کن
    یا بده رخصت دیـــــدار فقط یک بارم.

  • مهناز چالاکی   21 اردیبهشت 1394 20:03

    درود فراوان بر جناب. کاشانی بزرگوار
    قلمتان جاوید

  • طیبه طه (تهرانیان)   21 اردیبهشت 1394 21:18

    سلام و احترام

    درود و هزاران درود

    درویش را نباشد برگ سرای سلطان

    ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

    اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازند

    عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد rose

  • نگار حسن زاده   21 اردیبهشت 1394 21:42

    سلام و عرض ادب و احترام استاد بزرگوارم

    هنرمندی فوق العاده جذابی رو از قلم مبارکتون شاهد بودم

    بی نهایت زیبا بود و دلنشین

    لذت بردم

    سپاس

    rose

    • منوچهر منوچهری(بیدل)   22 اردیبهشت 1394 13:18

      جناب دولتی سروده زیبای شمارا خواندم بسیار زیبا بود ممنونم rose rose rose rose rose rose rose rose ببخشید گاهی ارسال نیست از این طریق میفرستیم

  • کرم عرب عامری   22 اردیبهشت 1394 20:38

    rose

  • علی اصغر اقتداری   23 اردیبهشت 1394 13:07

    سلام بر خضرت دوست جناب استاد خوش عمل خوش بیان
    وقتی در گلستان ادب شما تفرج می کنم وعطر گل های آن را احساس می کنم افسوس می خورم که چرا بزرگانی چون شمااز آن درجه واحترام شعری که برای بعضی از شاعر نما ها قایل می شوند برخوردار نیستید
    در این بلبشوی فرهنگی هر تازه وارد از ننه قهر کرده ای با سر هم کردن اباطیلی که خود نیزدر معنای آن می ماند مبتکر وخلاق نامیده می شود آتش به جانم می افتد موجی که این روز ها به راه افتاده دیری نمی پاید وفرو کش می کند
    درغربال آیندگان آن چه می ماند شعری است که در آن درد روزگار منعکس شده باشد چرا که اوضاع اجتماعی سیاسی هر قومی در آیینه ی شعر وادب وهنر مردمان آن سرزمین انغکاس می یابد
    وقتی حافظ می فرماید
    عقاب جور گشوده ست بال در همه شهر
    کمان گوشه نشینی وتیر آهی نیست
    ویا
    ای دل ! طریق مستی از محتسب بیاموز
    مست است ودر حق او کس این گمان ندارد
    خواننده ی پس از او می تواند به عمق ظلم ومردم فریبی دوره ی او پی ببرد حالا تاریخ نویسانقلم به مزد هرچه می خواهند بنویسند ولی حقیقت همانی است که حافظ بر آن تاکید کرده است
    درویش ! مکن ناله زشمشیر احبا
    کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
    واین بیت او چقدر عمیق است انگار این غرامت از کشته گرفتن در همیشه ی تاریخ جاری وساری است و.....

  • محمد مولوی   08 امرداد 1399 23:16

    applause applause applause applause

  • امیرحسام زمانیان   03 شهریور 1399 16:01

    سلام و درودrose
    خواندم و لذت بردمapplause
    بمانید rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا