- شاعران
- عباس خوش عمل کاشانی
- دفتر شعر شعله ی آواز
- شعر شاخه ی گل | عباس خوش عمل کاشانی | شعر ایران
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
پربازدیدترین اشعار
شاخه ی گل
خستـــه از روزمــــــرّگی هایم ، پر و بال تحوّلم بدهید
روزگارم چه سخت می گذرد ، شور و حال تغزّلم بدهید
ببریدم طــــواف میکده ها ، که دلم تنگ شد برای خدا
بنشانید پیش مغبچـــــه ها ، پیچ و تابی به کاکلم بدهید
چه خوش افتاده درطواف سحر، استلام خمم بجای حجر
زمزمم باده ی طهور اثر ، بی خود از خود تعادلم بدهید
رمضان است حجّ نیکویم ، جای «لبّیـــک» ، «ربّنـا»گویم
خانه بگذاشتم ، خـــدا جویم ، برگ و بار تکاملم بدهید
خسته وتشنه می نوردم راه ، بادلی تنگ وبا غمی جانکاه
باده ی «یا وجیهـــاعنـــــدالله» ، از سبوی توسّلم بدهید
کوه دردم ولی پـــر کاهـم ، ای ولـــی نعمتان همراهم
من بهار از شما نمی خواهم ، لااقل شاخه ای گلم بدهید.
کاربرانی که این شعر را خواندند
علی اصغر اقتداری (06 /03/ 1394) | طارق خراسانی (06 /03/ 1394) | کمال حسینیان (06 /03/ 1394) | نگار حسن زاده (06 /03/ 1394) | دادا بیلوردی (06 /03/ 1394) | احمد الماسی (08 /03/ 1394) | عباس خوش عمل کاشانی (08 /03/ 1394) | کرم عرب عامری (09 /03/ 1394) | علی فیروزکوهی (09 /03/ 1394) | امیرحسام زمانیان (04 /06/ 1399) |
رای برای این شعر
نظر 14
-
-
عباس خوش عمل کاشانی 08 خرداد 1394 17:18
سلام استـــــــــاد دانا اقتداری
که بر یاران فراوان لطف داری
دل مهرآشیانت بــــــــاد دائم
بری از رنج و غم ؛سبز و بهاری
-
-
طارق خراسانی 06 خرداد 1394 12:47
سلام به خداوند شعر و ادب سرزمینم
دوستی در جایی گفت چرا خداوند ادب؟ معنی خداوند را نمی دانست
خداوند یعنی صاحب ... خداوند خانه... یعنی صاحبخانه.
وقتی کسی شاعر و ادیب باشد ادیب را تکرار می کنم مهمتر از شاعری ست ادیبِ شاعر سعدی ست حافظ است
این بزرگانی که نام شان در تاریخ ادبیات ایران جاویدان شده است ادیبِ شاعر بوده اند.
حضرت استاد عباس خوش عمل کاشانی یا حضرت استاد اقتداری عزیز و یا سرکار خانم دکتر مینا آقازاده و برخی از دوستان
شاعر ادیب هستند.
حضرت استاد خودتان قضاوت کنید که چقدر این غزل زیبا و استادانه ی شما در من اثر گذاشته است ... با شوق خواندمش و باشوق این کامنت را نوشتم.
در پناه رب العالمین
-
کمال حسینیان 06 خرداد 1394 20:35
زخمی هزاران خارم
برای بوئیدن یک گل ...!
درود بیکران استادم
واژه واژه درّ است اشعارتان ، و آنقدر ملول و ناراحتم که زبانی برای توصیف این زیبایی ندارم
فقط می خوانم و لذت می برم ، استاد اوج خوشبختی این است که ما چون شمایی را داریم و لذت می بریم ولی شما مثل خودتان را کمتر دارید، و ناگزیر باید تحمل مان کنید
می آییم و می خوانیم و بعد ... فقط چند خط تعریف و تمام ...!
ولی این ابیات، هم درس عرفان ا ست و هم فلسفه ، هم مشق عشق و هم شعر و شعور
چه خوش افتاده درطواف سحر، استلام خمم بجای حجر
زمزمم باده ی طهور اثر ، بی خود از خود تعادلم بدهید
رمضان است حجّ نیکویم ، جای «لبّیـــک» ، «ربّنـا»گویم
خانه بگذاشتم ، خـــدا جویم ، برگ و بار تکاملم بدهید
خسته وتشنه می نوردم راه ، بادلی تنگ وبا غمی جانکاه
باده ی «یا وجیهـــاعنـــــدالله» ، از سبوی توسّلم بدهید
کوه دردم ولی پـــر کاهـم ، ای ولـــی نعمتان همراهم
من بهار از شما نمی خواهم ، لااقل شاخه ای گلم بدهید.
خیلی دوست داشتم که تقدیمی در حد نگاه والایتان داشته باشم ولی حیف ...
باز به رسم احترام و تکریم و تعظیم تقدیمی دارم از خواجوی کرمانی
امید که مقبول تان باشد:
دوری از ما مکن ای چشم بد از روی تو دور
زان که جانی تو و از جان نتوان بود صبور
بی ترنج تو بوَد میوۀ جنت همه نار
لیک با طلعت تو نار جهنّم همه نور
چشمت از دیدۀ ما خون جگر می طلبد
روشن است این که بجز باده نخواهد مخمور
ساقیا باده بگردان که به غایت حیف است
ما بدین گونه ز می مست و می از ما مستور
...
برو از منطق خواجو بشنو قصّۀ عشق
زان که خوشتر بود از لهجۀ داوود زبور
پاینده باشید استادم
-
عباس خوش عمل کاشانی 08 خرداد 1394 17:07
به کمـــــال حسینیان عزیز
باد از مـــــن درود بی پایان
که ندیدم به شهرشعروادب
همچو او مهرپروری شایان
-
-
نگار حسن زاده 06 خرداد 1394 20:53
کوه دردم ولی پـــر کاهـم ، ای ولـــی نعمتان همراهم
من بهار از شما نمی خواهم ، لااقل شاخه ای گلم بدهید.
سلام و عرض ادب واحترام استاد بزرگوارم
مانند همیشه خواندم و لذت بردم و آموختم و تحسینتون کردم
سپاااااااس از خلق این اثر زیبا
-
عباس خوش عمل کاشانی 08 خرداد 1394 17:03
نگار حســـــن زاده ی مهــربان
دلت از غـــــــم و رنج بادا بری
ز شعر خوشت گشت معلوم من
که گلدختری پاک و دانشوری
-
-
-
عباس خوش عمل کاشانی 08 خرداد 1394 17:00
سلامت بــــــاد دادا بیلوردی
که در شعروادب عالی مقامی
دلم را از محبت شاد کردی
فرستـــــادی برایم تا پیامی
-
-
طارق خراسانی 08 خرداد 1394 15:28
سلام حضرت استاد
در تعریف غزل چهارپاره آورده ام که اگر وزن عروضی دوبار در مصرعی تکرار شود و ابیات کتر از 5 و بیشتر از 13 نباشند بدان غزل چهار پاره خواهیم گفت.
فاعلاتن مفاعلن فعلن،فاعلاتن مفاعلن فعلن
پس حضرتعالی در یک مصرع مزن عروضی را تکرار فرموده اید لذا غزل چهار پاره ای را آفریده اید:
1
خستـــه از روزمــــــرّگی هایم
پر و بال تحوّلم بدهید
روزگارم چه سخت می گذرد
شور و حال تغزّلم بدهید
2
ببریدم طــــواف میکده ها
که دلم تنگ شد برای خدا
بنشانید پیش مغبچـــــه ها
پیچ و تابی به کاکلم بدهید
3
چه خوش افتاده درطواف سحر
استلام خمم بجای حجر
زمزمم باده ی طهور اثر
بی خود از خود تعادلم بدهید
4
رمضان است حجّ نیکویم
جای «لبّیـــک» ، «ربّنـا»گویم
خانه بگذاشتم ، خـــدا جویم
برگ و بار تکاملم بدهید
5
خسته وتشنه می نوردم راه
بادلی تنگ وبا غمی جانکاه
باده ی «یا وجیهـــاعنـــــدالله
از سبوی توسّلم بدهید
6
کوه دردم ولی پـــر کاهـم
ای ولـــی نعمتان همراهم
من بهار از شما نمی خواهم
لااقل شاخه ای گلم بدهید.
در پناه حق
-
عباس خوش عمل کاشانی 08 خرداد 1394 16:58
سلامت باد ای استاد طارق
کریم مهربان ماه خراسان
الهی سالها پاینـــده باشی
به زیر سایه ی شاه خراسان....
دیدگاه آن استاد کرام و نحریر مقدام همچون همیشه صائب است.
-
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
احمد البرز
در31 /01/ 1394 -
دکتر کیوان محب خسروی
در31 /01/ 1348
نقد 2
طارق خراسانی 08 خرداد 1394 15:32
سلام حضرت استاد
در تعریف غزل چهارپاره آورده ام که اگر وزن عروضی دوبار در مصرعی تکرار شود و ابیات کتر از 5 و بیشتر از 13 نباشند بدان غزل چهار پاره خواهیم گفت.
فاعلاتن مفاعلن فعلن،فاعلاتن مفاعلن فعلن
پس حضرتعالی در یک مصرع وزن عروضی را دوبار تکرار فرموده اید لذا غزل چهار پاره ای را آفریده اید:
1
خستـــه از روزمــــــرّگی هایم
پر و بال تحوّلم بدهید
روزگارم چه سخت می گذرد
شور و حال تغزّلم بدهید
2
ببریدم طــــواف میکده ها
که دلم تنگ شد برای خدا
بنشانید پیش مغبچـــــه ها
پیچ و تابی به کاکلم بدهید
3
چه خوش افتاده درطواف سحر
استلام خمم بجای حجر
زمزمم باده ی طهور اثر
بی خود از خود تعادلم بدهید
4
رمضان است حجّ نیکویم
جای «لبّیـــک» ، «ربّنـا»گویم
خانه بگذاشتم ، خـــدا جویم
برگ و بار تکاملم بدهید
5
خسته وتشنه می نوردم راه
بادلی تنگ وبا غمی جانکاه
باده ی «یا وجیهـــاعنـــــدالله
از سبوی توسّلم بدهید
6
کوه دردم ولی پـــر کاهـم
ای ولـــی نعمتان همراهم
من بهار از شما نمی خواهم
لااقل شاخه ای گلم بدهید.
در پناه خدا
عباس خوش عمل کاشانی 08 خرداد 1394 17:15