محمد اخباری

امتیاز اعضا:

چند شعر کوتاه

ارسال شده در تاریخ : 24 خرداد 1394 | شماره ثبت : H94456

حال آن شکاری را دارم ،
کز پس این همه دوید نها
پشت سرش،
نه دامی در کار بود ،
و نه صیادی......................

م.اخباری

تو به سقط جنین یک رابطه می اندیشی ،
و من نیامدنهایت را پا به ماهم..........

م.اخباری

کسی که تو را بعد از من میبوسد ،
از لبانت شرابی مینوشد
که تاک اش را من کاشته ام .

م.اخباری

هی نپرس از من چند پیراهن پاره کرده ایی؟

من پیراهنهای وصله دار پدرم را میپوشم .

م.اخباری

فهمش ساده است
در مزرعه تنت مترسکی بیش نیستم ،
کلاغها بی خود شلوغش کرده اند.

م.اخباری

از هندسه دستانت تا انحنای لبانت ،
همه بوی رفتن تو میدهد،

این بوسه پایان تمام با تو بودن است .

م.اخباری

ماه را برای تو چیدم ، تو به جایش بنشین ،
تا آسمان از شمارش
ستارگانش نفهمد که یکی را کم دارد.

م.اخباری

اینکه تو هر شب مرا به خود میخوانی
خواب نیست،
رویای احمقانه شاعریست از جنس کلام،
بی هیچ حرف اضافه ایی .

م.اخباری

با زخمهایت بر دلم تاوان کدامین اشتباه را یدک میکشم،
از تو پرسیدم و تو گفتی: هیچ ،
فقط سوء تفاهمی رخ داد و ما عاشق شدیم..........

م.اخباری

محمد اخباری از دفتر : دردهای یکی مثل من 26 خرداد 1394 12نظر

غزل

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5

کاربرانی که این شعر را خواندند

نقطه نظرات

تعداد نظرات: 12 ارسال نظر جدید

نظر 12

زهرا نادری بالسین شریف آبادی 26 خرداد 1394 10:21

آآآآآآفرین استادیکی از یکی قشنگترماناباشید
- محمد اخباری 26 خرداد 1394 14:23
  
  درودها بر شما بانو نادری عزیز......................
اصغر چرمی 26 خرداد 1394 10:58

من عاشق این زبانم
احسنت
کسی که تو را بعد از من میبوسد ،
از لبانت شرابی مینوشد
که تاک اش را من کاشته ام .
- محمد اخباری 26 خرداد 1394 14:23
  
  سپاس از لطفتان جناب چرمی...................
طارق خراسانی 26 خرداد 1394 11:18

کسی که تو را بعد از من میبوسد ،
از لبانت شرابی مینوشد
که تاک اش را من کاشته ام .

سلام حضرت اخباری
به این قطعه رسیدم از خود بی خود شدم

برگردم بقیه را بخوانم

در پناه خدا
- محمد اخباری 26 خرداد 1394 14:22
  
  درود بر شما جناب خراسانی عزیز....................
علی اصغر اقتداری 26 خرداد 1394 12:40

sسلام بسیار زیبا بود
کسی که بعد ازمن لبانت را ببوسد........
این شعر از نزار قبانی است
محمد اخباری 26 خرداد 1394 14:21

استاد اقتداری عزیز من این شعر از نوشته های خودم است و از استاد بزرگ نزار من ندیدم. حالا اگر شباهتی داشته نمیدانم. چون خودم از این کار که سرقت ادبی نام دارد متنفرم. شما بزرگواری نمایید و شعر اصل نزار را برایم اینجا بنویسید اگر امکان دارد.
کمال حسینیان 26 خرداد 1394 23:05

سلام و درود بر دوست و داداش عزیزم
یکی از دیگری ناب تر و زیبا تر
و اینکه در باب انجمن های شیراز قول داده بودم، به روی چشم ، طی همین روزها با جناب لقمانی صحبت خواهم کرد تا با شما هماهنگ شوند و بهترین انجمن شیراز را معرفی کنند
پاینده باشید
محمد اخباری 27 خرداد 1394 02:39

درود بر شما جناب حسینیان عزیز............... سپاس از لطف و مرحمتتان.....................
محمد مولوی 05 خرداد 1399 21:35

فهمش ساده است
در مزرعه تنت مترسکی بیش نیستم ،
کلاغها بی خود شلوغش کرده اند.

م.اخباری
امیرحسام زمانیان 05 شهریور 1399 02:15

درود بر شما