تو در آغازی عشقی و من در پایان
تو در شکوه یک لبخند و من برگ ریزان
تو در اوج رویایی من در برکه ی خاموش
تو در را ه رسیدن من رو به ویران
تو گفتی در بهار شکوفه ای یافنی
من باور نداشتم رسیدم تازه به زمستان
گفتی هایت را گفتی در پی قراری
نمی دانستم این بود آخر ین دیدارمان
خواستم اینگونه نباشد پایان عشقمان
عشق تو نه عشق خودم تنها خودم
که من بودم تنها تو با دیگران
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 2 از 5
نظر 0