...
تا تو را دیدم دلم لرزید و بعد
کنج قلبم تیشه ای نالید و بعد
بى هوا پروانه ی زیبای من
روی گلهایی که می رقصید و بعد
شمس تبریز نگاه آبی اش
عشق را در خون من پاشید و بعد
از نفس های تو یعنی سوختم!
از لبانم بوسه ها دزدید و بعد
این غزل هم حاصل این ماجراست
مثل ابری در دلم بارید و بعد
شاعری هستم گرفتار شبم
صبح آیا می شود خورشید و بعد
غصه هایم را به مادر گفته ام
مادرم هی زیر لب خندید و بعد
من طناب دار خود را دیده ام
چهارپایه آخرش لرزید و بعد...
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
محمد جوکار
-
فاطمه لشکری "راحیل کرمانی"
-
نرگس دوست
-
خدیجه زینالی
-
mohammad hoseinzade
-
علی میرزایی
-
نورعلی احمدی فالحی(مدرس)
-
حبیب نیکبخت
-
حسین نوریان
-
حسین حاجی آقا
-
فاطمه زهرا کمانکش
-
سمیرا رجب زاده
-
حیدر حیدری راد
-
بهزاد فروزنده جونقانی
-
امین آزادبخت
-
مهدی فصیحی رامندی
-
شهناز عیدی وندی
-
علی مزارعی
-
mah mi
نظر 4
زهرا حسین زاده 16 اسفند 1394 14:21
او نمیخواهد ببیند ، بی حجابی مرا
لاک قرمز ،لاک زرد و لاک آبی مرا
پوششی کز بی حجابی رفته بالاتر ولی
میدهد سوغات خشم و پر عتابی مرا
می نمودم دیگران مجذوب زیبایی خویش
تا که مسمومش نمود این بحر آبی مرا
در نمازم گفته تا با پوشش چادر روم
تا که درمانم کند این دل خرابی مرا
او پسندیده مرا اینگونه بیند در نماز
بهر نا محرم بدید این پیچ و تابی مرا
آیه ها بشنیدم و راحت کذشتم از همه
بر حذر میداشت رنج و پر عذابی مرا
علیرضا خسروی 17 اسفند 1394 13:15
درود بر شما
حمیدرضا عبدلی 17 اسفند 1394 21:49
باسلام خوب سروده آید موفق باشی
فاطمه گودرزی 11 اردیبهشت 1399 19:22