3 Stars

پریشانی

ارسال شده در تاریخ : 15 خرداد 1394 | شماره ثبت : H94377

عقرب در قمرت پاک بهم ریخت مرا
عطش چهره ی نمناک بهم ریخت مرا
مستی لعل لبت در خور اغیار مباد
سرخوشم یار که این تاک بهم ریخت مرا
عشق تو چون شرری خرمن جانم را سوخت
سوزش سینه ی صد چاک بهم ریخت مرا
" آسمان بار امانت نتوانست کشید "
طالع و قرعه ی افلاک بهم ریخت مرا
بیستون نام تو را تا که شنید از فرهاد
به خدا ناله ی پژواک بهم ریخت مرا
تا نگاهم به سر کو چه ی معشوق رسید
دست غیب آمد و بی باک بهم ریخت مرا
من که در سنگ دلی شهره به عالم بودم
عاقبت غمزه ای از خاک بهم ریخت مرا

شاعر: مرتضی (اشکان) درویشی

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 302 نفر 426 بار خواندند
طارق خراسانی (16 /03/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (16 /03/ 1394)   | کرم عرب عامری (16 /03/ 1394)   | مینا آقازاده (16 /03/ 1394)   | سمانه تیموریان (آسمان) (17 /03/ 1394)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :3


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا