یعنی که خدا گل کرد در مقدم نوزادم

نظر 22

• 

  عرفان ویسی (هستیار)   24 امرداد 1394 15:37

  وقتی که خدا دل داد بر دیده ی نمناکم
  من هم به همان لبخند،دل دست خدا دادم
  غوغا کردید استاد.مرحبا مرحبا
  • 

    حسین دلجویی   26 امرداد 1394 13:51

    درود گرامی یار عرصه مهر و ادب
    سپاسگزارم از نگاه مهرانگیز شما
    
    
    
    
    همان رویاترین خوشبختی دنیای فردایی
    که با تو میشود فردا را بنام عشق رویایی
    /
    تو دریا چشمی و درحجم تقدیرم نمیگنجد
    که بی تو سر کنم در دامنی با چشم دریایی
    /
    تمام شاعران ماندند چونان من به توصیف
    دل آرایی و زیبایی و شهلایی و شیدایی
    /
    تو و یک عمرطنازی،من و عمری غزلگویی
    تو یک عمر شیدایی من و عمری شکیبایی
    /
    منم آن کلبه مخروبه که در عرف تقدیرم
    نمی خواند نماد شهر با یک سبز ویلایی
    /
    ز یادت پر شده تنهایی شب های اندوهم
    ز بسکه در فنون عشق ورزی بی مهابایی
    /
    پرستش میکنم با جان و دل شعر حضورت را
    مقدس میسرایی ای غزل خوان اهورایی *
    
    حسین دلجووو
    
• 

  بهناز علیزاده   24 امرداد 1394 16:54

  درود بر شما استاد گرانقدر مبارک باشد میلاد فرزندتان سلامت در سایه ی شما شاعر ارجمند و مهربان
  • 

    حسین دلجویی   26 امرداد 1394 13:52

    درود بر گل دختر بزرگوارم....
    سپاسگزارم مهربانوی کوی ادب...
    
    
    
    خدا میخواست از اول که بی پرواترین باشی
    از این رو شهد جامت داد تا گیراترین باشی
    /
    سپس آهسته خلقت کرد اقیانوس آرامش
    که تا آخر به چشم اطلسم دریاترین باشی
    /
    خمیرت در خیالسیب و گندم خوب تابیدش
    که در شبهای شعر آدمم حوا ترین باشی
    /
    شبی پاشید نورت را درون بستر شعرم
    که در ایهام رویاهای من پیدا ترین باشی
    /
    تو را شرط بقا کرد و مرا فانی چودنیایش
    که در احساس تنگ سینه ام ، دنیا ترین باشی
    /
    ملائک را نمود آئینه دار طرح محرابم
    که شبها در فراز قبله ام زیباترین باشی
    /
    چنان منظومه شمسی، طوافت کرد تقدیرم
    که سرگردان بمانم تا که مولاناترین باشی
    /
    خدا وقتی تو را می آفرید از جنس لیلاها
    گمان هرگز نمیکردم که واویلاترین باشی*
    
    حسین دلجووو
    
• 

  روح الله اصغرپور   24 امرداد 1394 17:41

  درود استاد
  مبارک باد تولد مهدی عزیز و مانا باشد پدر مهربانی همچون شما.
  • 

    حسین دلجویی   26 امرداد 1394 13:53

    درود جناب اصغری گل و بزرگوارم
    بی نهایت ممنونم...
    
    ای ماهـتاب سر زده در شامگاه من
    خوش آمدی به برکـه سرد نگاه من
    /
    یکبار من دو چشم تو را دیدم و خدا
    صد مثنوی نوشته به پایم ، گناه من
    /
    بانو چقدر صحن حرم شاعرانه بود
    وقتی که سرکشید ز گلدسته ماه من
    /
    آنجا که چشم شاه به آهـو پناه داد
    آنجا که دل ربود ز من پادشاه من
    /
    گاهی نگاه قابله ای چاره میکند
    بر بغض های شیشه ای پا به ماه من
    /
    از مدرسه به کوچه ما هم سری بزن
    دریا به تنگ آمده از اشک و آه من
    /
    تنـها خطای زندگی م دیدن تو بود
    بانوی من قشنگ ترین اشتباه من
    
    حسین دلجووو
    
    
• 

  منوچهر منوچهری(بیدل)   24 امرداد 1394 17:50

  سلام بر استادم عزیز بیدل
  خداوند بر دل پراز احساس وزیبای شما گلی دیگر عطا کرد تا دنیا را زیبا تر ببینید تمام زیبائی های دنیا بر شما مبارک باشد نور چشم مارا ببوس
  خداوند این گل یاسرا از تمام بدی های دنیا حفظ کند
  
  
  کاشکی عطر نفسش
  بهارو همراه بیاره
  عشقو دیونگی رو
  برات یه سوغات بیاره
  کاشکی عطر تن اون
  شفای این دلت باشه
  گرمی دستای اون
  دوای این دلت باشه
  مبارک باشه..مبارک باشه
  
  
  
  • 

    حسین دلجویی   26 امرداد 1394 13:54

    سلام بر نازنین دلم
    استاد ترانه سرای دلبرم جناب بیدل عزیز
    
    گل کاشتی منوچهر جان
    واقعا ممنونم داداش گلمممم...
    
    
    دلنوازان تا به دل رو می کنند
    در سرای سینه جادو می کنند
    /
    ناز نازان در غزل با عشق خویش
    دست ما پیش همه رو می کنند
    /
    شعله می کارند و صد آتشقشان
    باز می گردند و جارو می کنند
    /
    ربـــنای طور را سر می دهند
    صحن جان را غرق یاهو میکنند
    /
    در شمیم ، فاعلاتن ، فاعلن
    کار صدها دشت شب بو میکنند
    /
    گر که دنیا هم سر یاری نداشت
    دل به شور عشق هم سو میکنند
    /
    چون نسیمی سهم تو در عاشقی
    پیچ پیچ جعد گیسو می کنند
    /
    الغرض چونان طبیب حاذقی
    با قلم تجویز دارو می کنند
    /
    دلخوش طوسم که یاران گاه گاه
    گوشه چشمی هم به دلجو میکنند
    
    حسین دلجووو
    
    
• 

  طارق خراسانی   24 امرداد 1394 19:29

  با سلام و درود
  
  مبارک مهدی جان
  الهی همیشه سلامت باشی تا بچه ها در سایه سار مهر شما زندگی کنند.
  
  دستمریزاد
  
  در پناه خدا
  
  
  
  
  • 

    حسین دلجویی   26 امرداد 1394 13:56

    سلام بر استاد دلم جناب طارق عزیز...
    بی نهایت سپاسگزارم از آیینه ی دل مهرافشانتون..
    
    
    
    امشب بیا و خاطره هایت مرور کن
    از گیر و دار ابری دلها عبور کن
    /
    امشب بیا و ساده بگو دوست داریم؟
    امشب بیا و رفته ز اندیشه دور کن
    /
    امشب بیا و روشنی خانه ام بشو
    از تور خویش کعبه دل پر ز نور کن
    /
    امشب بیا و نغمه شادی به جان ببخش
    امشب بیا و خاک به چشم غرور کن
    /
    امشب بیا به بهمن دل ، مهرگان ببار
    مهری بتاب و یخ زده ای را بخور کن
    /
    درد از نگاه دشت غزل با تو میرود
    شوقی بریز و جام ادب پر سرور کن
    /
    امشب بیا و در تن آیینه ها بتاب
    یعنی بیا و آه ز آیینه دور کن
    /
    امشب بیا و منتظران را صفا ببخش
    از تور عشق کعبه ی دل پر ز نور کن
    /
    امشب بیا و نغمه ی شادی به جان بپاش
    امشب بیا و ناز به چشم غرور کن
    /
    شادی بیار و غم ببر و مثل آسمان
    دل را به نام آبی دریا مرور کن
    /
    نازی به کام تشنه ی آیینه ها ببخش
    دل را برای سینه ی تنگم صبور کن
    /
    امشب بیا به آذر دل ، مهرو ماه شو
    مهری بتاب و منجمدی را بخور کن
    /
    شرم از نگاه دشت غزلهای من ببر
    شوقی بریز و جام غزل پر ز شور کن
    /
    خاکسترم، به خاطره ها دلخوشم هنوز
    روحی ببخش و آتش جان در تنور کن
    /
    تا کی اسیر بسته ی پاشوره ها شوم
    یا برکه ام ببخش به جان ، یا که تور کن
    /
    امشب توسلی به طلوع تو کرده ام
    امشب بیا و خاطره ها را مرور کن
    
    حسین دلجووو
    
• 

  دادا بیلوردی   24 امرداد 1394 20:48

  درود استاد
  بهره مند شدم از احساستان
  • 

    حسین دلجویی   26 امرداد 1394 13:57

    درود بر شما بزرگوار
    خوش امدید و سپاسگزارم استادم...
    
    
    در مـوج خیز حادثه موسای من باش
    دردشت سبز سینه ات سینای من باش
    .
    در کهکشان هستیم سوسوی عشق و
    در دلخوشیهای شبم رویای من باش
    .
    گم گشته ام در انحنای چشمهایت
    مهتاب سان بر بام من پیدای من باش
    .
    شاید که آدم گشت احساس نجیبم
    پس لابلای سیب ها حوای من باش
    .
    گاهی نگاهی کن به سرتاپای شعرت
    گاهی مرا پیدا بکن جویای من باش
    .
    یک عالمه سبزینه روی سینه داری
    پس در بهار قلب خود دریای من باش
    .
    درقصه هایت ازدو صدخسرو سرودی
    یکبار درشیرینی ات لیلای من باش
    .
    لیلای من در کوره راه بی کسی ها
    فانوس راه من بمان همپای من باش
    .
    امروز بی چشمان تو با غصه سرشد
    در باور سبز دلت فردای من باش
    .
    شیدا ترین شاعر منم این هم دلیلش
    پس مرهم این سینه رسوای من باش
    .
    بی چشمهایت لذت مستی حرام است
    ساغر بزن بر ساغرم، مینای من باش
    .
    حسین دلجووو
    
• 

  کمال حسینیان   24 امرداد 1394 21:05

  سلام و درود بر داداش و استاد عزیزم
  به به چقدر عاشقانه
  دیروز بانو تیموریان گرامی برای فرزندشان شعر گفتند و امروز شما استاد
  گویا این شوریدگی سرِ دراز دارد،
  از قول من به آقا مهدی عزیز هم تبریک بگید، داداش من جای زن داداشم گلایه کنم، شما برا دختر خانم گل و فرهیخته و شاعرتان ناهید بانو، شعر گفتید، برا برادر زادۀ عزیزم آقا مهدی هم شعر گفتید ، واسه اون نوه های ناز دانۀ تان هم همین طور، گویا فقط سرِ این زن داداش من بی کلاه مونده.
  اگر این بار زنگ زدم حسابی چغلی تان را خواهم کرد
  
  پاینده باشید
  
  
  • 

    حسین دلجویی   25 امرداد 1394 14:55

    سلام خان داداش گلم...
    مرسی از این همه امواج زلال مهر و عشق دوست داری های دلگرم کننده ت..
    راستی تولد فرزند گل بانو تیموری عزیز نیز تبرک میگم و با صمیم دل عرض میکنم که بانو تیموری ،اجی گلم...روز زمینی شدن فرزند گلتون مبارک..
    =====
    راستی خان داداش
    درست گفتی
    خدایی حدود هشتاد تا نود تا از بهترین غزلیات منو که شخصا برام خیلی عزیزند، ناهید خانم به خودشون اختصاص دادند
    بالاخره ، میگن آمامزاده و یه دونه قندیل
    و الیسا هم تالا چندید غزل بنام شخص شخیص خودشون مصادره فرمودند
    و البته بشرح ایضاَ، مابقی بچه ها...
    ======
    ولی گلایه ی اخرتون...
    خب برادر گلم، همن زن داداشتون که سنگشو به سینه میزنید که غزلهای بسیار زیبایی بنام خودشون ثبت کردند
    در ضمن بنده افتخار اینو داشتم و دارم که اولین کلاه پهلوی بر کله ام توسط ایشون کلاه گزاری«ببخشید تاجگذاری» انجام پذیرفت
    
    امید که فراموش نکرده باشید که غزلی در صحن مرحوم کوچه باغ بغلی منتشر کردیم که در محح و منقبت حضرت سرکار حاج خانم بود که بحمداالله علاوه بر اقبال استقبال کامنهای بسیاری گرفت و دوستا اطلاف بی کران و بی شاعبه ای ارئه دادند
    الان یه کپی برای شما ودیگر عزیزان خواننده خواهم نگاشته
    خوش باشید و خوش بخوانید و خوش بسرایید برادرم...
    
    
    
    
    
    کنون در پگاه سینه ماهی کرده ام پیدا
    که در نور نگاهش جایگاهی کرده ام پیدا
    /
    گدای هیچ سلطانی به احسانش نمیگردم
    که دربار سخای پادشاهی کرده ام پیدا
    /
    اگر از عسرت دنیا، شکایت نامه هم باشد
    وکیلی مهربان و دادگاهی کرده ام پیدا
    /
    پس از یک عمر مهجوری کنار گنبد نوری
    عجب گلدسته ای در بارگاهی کرده ام پیدا
    /
    عجب نوری به بام هفت شهر آرزو سر زد
    که در محراب عشقم خانقاهی کرده ام پیدا
    /
    مرا سرویست در منزل که زیر سایه سبزش
    ز طوفان ها امان و سر پناهی کرده ام پیدا
    /
    من آن بخت سپیدی را که عمری جستجو کردم
    کنون در گوشه ی چشم سیاهی کرده ام پیدا *
    
    حسین دلجووو
    با تضمینی از
    استادم، شهریار
    
    تقدیم به همسر عزیزم، بانو مرضیه ...
    
    
    
• 

  سمانه تیموریان (آسمان)   24 امرداد 1394 23:16

  سلام استادعزیزم
  غزلهاتون یکی از یکی محشرترند
  واقعا لذت میبرم از خواندن اشعارتان
  و خدا را شاکرم در خدمت اساتید بزرگ و فرهیخته ای نظیر شما هستم
  
  تولد مهدی جان مبارک
  ان شاا... همیشه شادو سالم باشید
  • 

    حسین دلجویی   26 امرداد 1394 13:58

    درود بر سمانه خانم گل و مهرآیین
    زلالین اسمان عشق ومهر و ادب و کلام
    
    ممنونم دختر بزرگوارم...
    
    زیر مهتاب نگاهت در عذاب افتاده ایم
    پشت تاب گیسویت درپیچ و تاب افتاده ایم
    .
    این همه شور غزل فتوای شیراز تو بود
    حافظی در خلسه ی جام شراب افتاده ایم
    .
    سالها مانده ست ازیاد زمان ها رفته ایم
    بخت ما برگشته، پشت آفتاب افتاده ایم
    .
    ابتدا و انتهای عشق مان خط خورده است
    فصل تاریخیم قرنی بی جواب افتاده ایم
    .
    باز کن سرفصل آغوشت که پروازم دهی
    چون گل خشکی که در لای کتاب افتاده ایم
    .
    درخزانم فرصت امروز و فردای تو نیست
    نقش مهتابیم بر روی حباب افتاده ایم *
    .
    حسین دلجووو
    
• 

  کریم لقمانی سروستانی   25 امرداد 1394 11:58

  سلام استاددلجویی گرامی
  دست گلتان بی بلا
  بسیار بسیار ناب وزیبا
  لذت بردم
  
  میلادگل سرسبد خانه مبارک
  برایش بهترینها آرزودارم همراه با سلامتی وشادمانی
  • 

    حسین دلجویی   26 امرداد 1394 13:59

    درود بر استاد گل و شاعر شهر شور و شراب و شعر شیرازم...جناب لقمانی بزرگوار
    ممنون و سپاسگزارم مهندس جان...
    
    چند گاهی است مرغ احساسم
    در هـــوای بهار لبریز است
    شده ام مولوی که قطب دلش
    افق دور دست تبریز است
    
    .
    بی تو من یک کویر تبدارم
    نقش بسته به روی قالی تو
    تا نفس های آخرم بکشم!!!
    دوست دارم، همان حوالی تو
    .
    
    دوستت دارم ،ای غریبه بمان*
    تو مرا غرق در صفا کردی
    بعد چندی شمال قطبی من
    استوا گونه، آشنا کردی
    .
    
    ای صمیمی تر از سپیده صبح
    بر بلندای دل ،قرارم باش
    از پس ابر های تیره بتاب
    در خزانم، گل بهارم باش
    
    .
    چه شود گر شبی به با لینم
    منجی اضطراب من بشوی
    با فروغت کمی زلیخا تر
    حسن تعبیر خواب من بشوی
    .
    
    تو عزیزی ، طلوع کن یکشب
    پشت سیلوی سبز سینه بمان
    مانده ام پشت اشک و پیراهن
    یوسفت را همیشه تر برسان
    .
    
    ای حضورت هجوم آینه ها
    در غزلهای حاکی از لبخند
    ساده ای در هجوم قافیه ها
    ساده ، اما نجیب و ارزشمند
    .
    
    با تو من عازم ، دبستانم
    دستهایم بگیر و راه ببر
    در غروبم، طلوع فردا باش
    شاعر نیمه های شهریور
    .
    
    ای نگاهت تلاقی گل یاس
    در کویری همیشه عرفانی
    پشت نقش ترنج دلبری ات
    ساده ای، ساده تر ز کرمانی
    
    .
    حسین دلجووو
    
    
    
    
• 

  سلبی ناز رستمی   25 امرداد 1394 17:33

  درود
  هروقت اشعار استادم را می خوانم موضوعات زیبایی در ذهنم جرقه می زند. شعرتان پر تلنگر باد.
  وقتی که خدا دل داد بر دیده ی نمناکم
  من هم به همان لبخند،دل دست خدا دادم
  /
  درنیمه تابستان ، چشمم ز تو روشن شد
  صد شکرکه درچشمت ، از بند غم آزادم
  
  
  • 

    حسین دلجویی   26 امرداد 1394 14:02

    درود بر بانو رستمی گل و ادب دوست و غزل سرایم
    ممنونم دختر بزرگوارم
    شما ک خودتون ماشالله روی غزل رو سپید و دست سپید رو از پشت بستید...
    شاد باشید دخترم...
    
    
    
    
    بیا و در شب تارم ستاره ی ما باش
    برای من که غروبم طلوع فردا باش
    /
    بیا و پرسه بزن لابلای شـعر ترم
    برای سینـه ی تنگم وسیع دریا باش
    /
    تویی که گم شده بودی میان دیروزم
    بیا و آخــر امروز من هویدا باش
    /
    دوباره باز نشانم بده که رد نشـوم
    برای مکتـب عشـقم بیا الفبا باش
    /
    بمان که شانه کنم موج موج ثانیه هات
    به چشم شام وصالم عبور یلدا باش
    /
    کنون که هند دلم را گرفته ای بانو ....
    برای مملکت خویش حکم فرما باش
    /
    خـدای تبت عشقی و اوج معبد نور
    برای سجده شکرم حضور بودا باش
    /
    برای حسرت دستم طراوت نفس و
    برای سینه تـنگم حریم گرما باش
    /
    کـجا نوشته نباید که دوستت دارم ؟
    بیا که هیچ ندیدم ، همیشه ما باش
    /
    کنون که داشتنت انتهای دارایی است
    بیا برای دل من همیـشه سارا باش
    
    
    حسین دلجووو
    
• 

  سلیمان حسنی   26 امرداد 1394 21:00

  سلام:قلمتان ماندگار باد.لذت بردم.
• 

  علی معصومی   11 اردیبهشت 1399 22:34

  درود بر شما ارجمند
  ☆☆☆☆☆